4- کفر ابا و استکبار
این نوع کفر هم ردیف عناد است ولی دلیل عنادش استکبار یا غرور است . یعنی شخص به دلیل غرورش آیات الهی را قبول نمی کند و انکار می کند و خود را شایسته این نمی داند که تحت فرامین الله باشد به دلیل بزرگ بینی خود و برتر بینی خود نسبت به فرامین الهی .
مانند کفر شیطان ، چون خداوند می فرماید : ( إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَی وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ )
آیه 34/ البقره
" تعریف کفر , انواع آن و تفاوت بین آنها "
کفر در لغت به معنای پوشش ومانع است، و در شرع، به معنای ضد ایمان یا نقض کننده ی ایمان است. کفر : ایمان نداشتن به الله و رسول اوست. صرف نظر از اینکه این کفر همراه با تکذیب باشد یا بدون تکذیب، بلکه به مجرد شک و گمان، یا روی گردانی، یا حسد و خود پسندی، یا پیروی کردن از هوا و هوسی که مانع تبعیت از دین خدا شود، کافر می شود : اگرچه کفر تکذیب کننده بزرگتر است. همچنین کسی که از روی حسادت دین الله را انکار و او را تکذیب می کند، و در حالی که به حقانیت پیامبران یقین دارد، حکم کافر تکذیب کننده را دارد .
" انواع کفر "
قاعده هفتم ( آخرین قاعده )
قاعدهی هفتم عبارت است از اینکه چگونه با این اسماء جلیل و صفات کریم، الله عزوجل را عبادت کنیم؟ و چگونه به مقتضای آن عمل کرده و خود را به واجبات آن ملزم کنیم؟ و چگونه در معانی جلیلی که متضمن آنهاست و حقیقتهای بزرگی که در آنها نهفته است، توقف کنیم؟
بدون شک این همان مقصود میباشد، بنابراین، به عنوان مثال اسم «الرزاق» و معانی و مقتضاتی را که در بر دارد در نظر بگیر؛ اگر قلوب اطمینان حاصل کنند که رزق و روزی به دست علام الغیوب است، همانطور که الله عزوجل میفرماید: وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ رِزۡقُهَا وَيَعۡلَمُ مُسۡتَقَرَّهَا وَمُسۡتَو...
قاعده سوم
برخی از اسماء الله عزوجل جز با ذکر مقابل آن بر او جل جلاله اطلاق نمیگردد، چرا که اگر اینگونه اسامی بدون ذکر اسم مقابل آن بر الله عزوجل اطلاق گردد، گمان نقص در حق الله متعال میشود. این دسته اسامی عبارتند از: المعطي المانع، الضار النافع، القابض الباسط، المعز المذل، الخافض الرافع.
بنابراین بر الله عزوجل اسم المانع، الضار، القابض، المذل، الخافض، هر یک به تنهایی اطلاق نمیگردد بلکه حتماً بایستی با اسم مقابل آن یکجا به کار رود.
برای فهم این قاعده دانستن زبان عربی ضروری است اما همین قدر را باید...
قاعده دوم
اسماء الله عزوجل منحصر در 99 اسم مذکور در حدیث ابوهریره رضی الله عنه نمی باشند، بلکه اسماء دیگری وجود دارد که هیچ فرشته ی مقرب و هیچ پیامبر فرستاده شده ای آنها را نمی داند، لذا جز الله عزوجل، کسی آن اسمها را نمی داند و دلیل این مطلب حدیث عبدالله بن مسعود رضی الله عنه است که رسول الله فرمودند:
«مَا أَصَابَ أَحَدًا قَطُّ هَمٌّ وَلَا حَزَنٌ، فَقَالَ: اللَّهُمَّ إِنِّي عَبْدُكَ، ابْنُ عَبْدِكَ، ابْنُ أَمَتِكَ، نَاصِيَتِي بِيَدِكَ، مَاضٍ فِيَّ حُكْمُكَ، عَدْلٌ فِيَّ قَضَاؤُكَ، أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ، أَوْ عَلَّمْتَهُ...
توحید اسماء و صفات
این نوع توحید عبارت است از یگانه شمردن الله عزوجل در اسماء و صفاتش، بدین گونه که بنده به آنچه که الله عزوجل از اسامی و صفات برای خود در کتابش یا اینکه فرستادهاش برای او ثابت کرده، بر وجهی که مقصود الله و رسولش میباشد و بر وجهی که لایق و شایستهی الله عزوجل است، بدون ثابت کردن مثل و مانندی برای الله عزوجل در اسماء و صفاتش، ایمان بیاورد؛ چرا که ثابت کردن مثل و مانند برای الله عزوجل شرک به او می باشد .
این توحید دارای دو بخش اصلی است :
الف) اثبات...
" انواع سه گانه توحید "
1-توحید ربوبیت
2-توحید الوهیت
3-توحید اسماء و صفات
توحید ربوبیت
عبارت...
" جهل , مساله عذر به جهل و موانع تکفیر "
جهل یعنی نادانی و نا آگاهی از چیزی و در اصطلاح شرعی جهل یعنی ناآگاهی نسبت به مسائل مهم و اصول دینی .
بدان ای برادر و خواهر گرامی که تکفیر از بزرگترین و خطرناک ترین احکام است و این بدان خاطر می باشد که به دنبال آن آثار خطرناکی چون مباح دانستن خون و مال مسلمان , طلاق همسر , قطع ارث بین او و نزدیکانش مترتب می گردد و آبروی او پیش مسلمانان می رود و به خاطر خروجش از دین , حقیر و پست می شود و سایر احکامی را که مربوط به مرتد می باشد , در مورد او اجرا می گردد . به خاطر همین از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت است که فرمودند :
" ناقض دهم "
اعراض و رویگردانی از دین الله متعال ( یاد نگرفتن و انجام ندادن دین )
دلیلش، این است که الله متعال میفرماید:
و کیست ستمکارتر از کسی که با آیات پروردگارش پند داده شود و سپس از آن روی بگرداند؟ همانا ما از گنهکاران انتقام میگیریم.
سوره سجده آیه 22
منظور از روی...
" ناقض نهم "
اینکه می توان از شریعت محمد صلی الله علیه وسلم خارج شد همانطور که خضر از شریعت موسی (علیه السلام) خارج شد . هر کس چنین عقیده ای داشته باشد کافر است .
این مورد، شامل موردِ سوم نیز میشود؛ همانطور که پیشتر گذشت «کسی که مشرکان را کافر نداند یا در کفرشان شک کند یا مذهب و آیین آنان را درست بپندارد، کافر است». لذا اگر کسی بر این باور باشد که برای برخی از مردم ایرادی ندارد که بهسان رویکردِ خضر دربارهی آیین موسی(علیه السلام)، شریعت محمد صلی الله علیه وسلم را ترک کنند کافر است . زیرا ما در بالا مشاهده نمودیم که دین پذیرفته شده نزد الله فقط اسلام است و سایر ادیان همه باطل هستند .
ادامه ی ناقض هشتم مبحث تولی و تبری در اسلام
تولی و تبری در اسلام
الف) نشانههاي دوستي با كفار
1- شباهت در پوشش و نحوه گفتار در حالیکه رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید : من تشبه بقوم فهو منهم
2- اقامت در دارالکفر و عدم مهاجرت صیانت دین به دار الاسلام . در نتیجه اگر کسی توانایی مهاجرت...
" ناقض هشتم "
دوستی با مشرکان و تعاون و همکاری با آنها
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید :
" من (زاد) سواد قوم فهو مثلهم "
" هر کس سیاهی قومی را زیاد کند مثل آنان است یا از آنان است "
منظور از همکاری با کفار , ه...
" ناقض هفتم "
سحر و جادو است که انجام و آموزش آن و یادگیری و یا راضی بودن به آن کفر است .
ابتدا آیه ی 102 سوره ی بقره را ذکر می کنیم و سپس به توضیح می پردازیم :
در حالیکه سلیمان سحر نکرد و کافر نشد بلکه آن جنیان شرور کفر ورزیدند که به مردم سحر آموختند . و نیز یهودیان افسون هایی را دنبال کردند که بر آن دو فرشته به نام های هاروت و ماروت در شهر بابل الهام شد . در صورتیکه آن دو فرشته به هیچکس سحر نمی آموختند مگر اینکه به او می گفتند : ما فقط وسیله آزمایشیم , پس مبادا با بکار گرفتن آنچه می آموزی کافر شوی...
" ناقض ششم "
استهزاء کردن یا به ریشخند گرفتن بخشی یا چیزی از دین پیامبر علیه الصلاة و السلام و یا مسخره کردن پاداش ها و مجازات های اسلام .
اگر کسی به چیزی از دین پیامبر علیه الصلاة و السلام یا بخشی از آن تمسخر کند به اجماع مسلمین و علما کافر و از دایره اسلام خارج می گردد . مثلا مسخره کردن الله متعال , کتاب های آسمانی , پیامبران , اصحاب , امهات المومنین , فرشتگان , آیات قران , نماز , روزه و ... که چنین شخصی کافر است .
زیرا الله متعال در قران می فرماید :
" ناقض پنجم "
بغض و نفرت داشتن نسبت به آنچه که رسول اکرم علیه الصلاة و السلام آن را آورده است هرچند که آن را انجام دهد چنین شخصی کافر است .
زیرا الله متعال در قران می فرماید :
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْساً لهَّمْ وَ أَضلَّ أَعْمَلَهُمْ(8) ذَلِك بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَط أَعْمَلَهُمْ(9)
سوره محمد