الاعتصام
" ناقض نهم "
اینکه می توان از شریعت محمد صلی الله علیه وسلم خارج شد همانطور که خضر از شریعت موسی (علیه السلام) خارج شد . هر کس چنین عقیده ای داشته باشد کافر است .
این مورد، شامل موردِ سوم نیز می‌شود؛ همانطور که پیش‌تر گذشت «کسی که مشرکان را کافر نداند یا در کفرشان شک کند یا مذهب و آیین آنان را درست بپندارد، کافر است». لذا اگر کسی بر این باور باشد که برای برخی از مردم ایرادی ندارد که به‌سان روی‌کردِ خضر درباره‌ی آیین موسی(علیه السلام)، شریعت محمد صلی الله علیه وسلم را ترک کنند کافر است . زیرا ما در بالا مشاهده نمودیم که دین پذیرفته شده نزد الله فقط اسلام است و سایر ادیان همه باطل هستند .
اما در ارتباط با حضرت خضر (علیه السلام) , اولا ایشان قبل از اسلام زندگی می کردند و در زمان ایشان هنوز اسلام نیامده بود لذا بسیاری از احکامی که در آن زمان صحیح بوده است با آمدن اسلام نسخ شده است و صحیح نیست و امروزه کسی نمی تواند دین خود را تغییر دهد زیرا در این صورت مرتد می شود . به عنوان مثال در زمان حضرت یوسف (علیه السلام) سجده کردن برای دیگران اشکالی نداشت و این کار نوعی احترام محسوب می شد اما بعد از آمدن دین اسلام این حکم نسخ شد و هر کس که برای کسی دیگر سجده کند مشرک و از اسلام خارج می گردد زیرا او مخلوق را در عبادت (سجده) با خداوند شریک گردانیده است در حالیکه سجده کردن فقط مختص الله است .
پس کسی که از اسلام خارج می شود کافر می گردد زیرا در برابر این آیه قرار می گیرد :
و ما تو را جز مژده دهنده و هشدار‌دهنده به سوی همه ی مردم نفرستادیم.
سوره سبا آیه 28
یعنی همه ی مردم باید به دین محمد بیایند در حالیکه این شخص علنا می گوید اشکالی ندارد که دین خود را تغییر دهید لذا در حال انکار کردن رسالت محمد صلی الله علیه وسلم برای تمام جهانیان است .
بگو: ای مردم! به راستی من فرستاده ی الله به سوی همه ی شما هستم.
اعراف 158
الله متعال می فرماید :
و هر کس دینی جز اسلام بجوید، هرگز از او پذیرفته نمی شود.
اگر به یاد داشته باشید در بخش های گذشته مطالعه کردیم که هر کس یکی از احکام موجود در قرآن یا سنت ثابت شده از پیامبر صلی الله علیه وسلم را رد و انکار کند، کافر است؛ پس حکمِ کسی که همه‌ی رسالت پیامبر صلی الله علیه وسلم را انکار می‌نماید، کاملاً روشن می باشد. لذا بر کسی که به شریعت محمد صلی الله علیه وسلم ایمان می‌آورد، واجب و لازم است که به همه ی رسالتش اعم از همه ی نواهی و فرمان‌های آیین محمدی ایمان داشته باشد؛ و گرنه، ایمان به بخشی از آیین محمدی، سودی به حالش ندارد.
عبدالله بن مسعود رضی الله عنه می گوید :
" رسول الله صلی الله علیه وسلم برای ما خط راستی کشید سپس فرمود این راه الله است سپس خطوطی در سمت راست و چپ آن ترسیم کرد سپس فرمود اینها راههای متفرقه اند بر کل این راه ها شیطان دعوت می دهد و سپس آیه 153 انعام را تلاوت نمود :
وَ أَنَّ هذا صِراطي مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبيلِهِ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
این ( دستورات ) راه راست من است ، پس از آن پیروی کنید و از راه های دیگر پیروی مکنید که شما را از راه او پراکنده سازد. اینهاست که خدا شما را بدان سفارش نمود ، شاید بپرهیزید.
پس بدون شک متابعت از رسول بهترین کار است همانطور که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید :
کل امتی یدخلون الجنة الا من ابی . قالوا : و من یابی یا رسول الله ؟ قال : من اطاعنی دخل الجنة و من عصانی فقد ابی
" همه ی امت من وارد بهشت خواهند شد مگر کسانی که امتناع می کنند . یکی از اصحاب گفت : چگونه امتناع می ورزد یا رسول الله ؟ گفت : کسی که از من اطاعت کند داخل بهشت می شود و کسی که از فرمان من سرپیچی کند پس او امتناع می ورزد "
شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمة الله علیه می فرماید :
بعضی ها گمان می کنند که اقتدا کردن به قران و سنت و جمیع شرایع و انجام امر و نهی تا وقتی بر او واجب است که معرفت الله برای او حاصل شود پس وقتی معرفت حاصل شد دیگر واجب نیست که طبق شریعت عمل کند بلکه در این هنگام او به خود اجازه می دهد تا با میل و ذوق و رای و فکر خودش عمل نماید بدون اینکه به قران و سنت توجهی نماید و به آن اقتدا کند و آنها این کار خود را از آیه ی زیر استدلال می نمایند :
" واعبد ربک حتی یاتیک الیقین "
99 حجر
در حالیکه منظور از یقین در این آیه مرگ است نه آن چیزی که آنها فکر می کنند .
در ارتباط با این ناقض حدیثی نیز از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت شده است و آن اینکه :
والذی نفسی بیده : لوکان موسی بین اظهرکم ثم اتبعتموه و ترکتمونی لضللتم ضلالا بعیدا
قسم به کسی که جانم در دست اوست اگر موسی در میان شما بیاید سپس از او پیروی کنید و من را ترک کنید پس در گمراهی آشکار و دور و درازی افتاده اید .
والله تعالی اعلم