الاعتصام
" ناقض دهم "
اعراض و رویگردانی از دین الله متعال ( یاد نگرفتن و انجام ندادن دین )
دلیلش، این است که الله متعال میفرماید:
و کیست ستمکارتر از کسی که با آیات پروردگارش پند داده شود و سپس از آن روی بگرداند؟ همانا ما از گنهکاران انتقام میگیریم.
سوره سجده آیه 22
منظور از رویگردانی یا اعراض کفرآمیز، این است که بنده از فراگیری اصلِ این دین یعنی از فراگیری و یادگیری عقیده، رویگردانی کند؛ یعنی آن را ترک یا رد نماید. به عبارت دیگر از دین الله، رویگردان باشد، بدینسان که نه آن را بیاموزد و نه به آن عمل کند؛ و این، کفر است. الله متعال میفرماید:
و کافران از هشداری که داده میشوند، رویگردانند.
سوره احقاف آیه 3
همچنین میفرماید:
بگو: از الله و پیامبر اطاعت کنید؛ و اگر سرپیچی کنند، بدانند که الله کافران را دوست ندارد.
آل عمران 32
الله متعال، از کسی که عمل نمیکند، نفی ایمان نموده است؛ گرچه در گفتار و ادعا، دین را قبول داشته باشد. همانگونه که الله میفرماید:
و میگویند: به الله و پیامبر ایمان آوردیم و اطاعت نمودیم و آنگاه پس از این ادعا گروهی از آنان روی میگردانند. و آنان، مؤمن نیستند.
سوره نور آیه 47
و می فرماید :
و به شما نسبت به آتشی که زبانه میکشد، هشدار دادم و تنها بدبختترین انسانها، واردش میشود؛ کسی که (حق را ) انکار کرد و روی گرداند.
سوره ی لیل 14 تا 16
منظور از علم دین در این ناقض علم اصل دین است همان علمی که انسان بایستی حتما بداند و مابقی علم ضروری نیست که فرد حتما یاد بگیرد . ( یعنی فرد باید اصل دین را بداند حداقل بداند که چه چیزی کفر است و چه چیزی شرک است و... سایر چیزها ضروری نیست و قرار نیست که همه مردم آخوند و یا عالم دین شوند اما هر کسی مسئول است تا آنچه که باعث کفر و شرک انسان می شود را بشناسد و از آنها پرهیز کند .)
نادانی وجهالت برای کسی که از فراگیری دین و عمل به آن، رویگردان است و میتواند جهلش را برطرف سازد، عذر بهشمار نمیآید؛ و گرنه، جهل از علم بهتر بود.
و فرقی ندارد که این اعراض و رویگردانی به شوخی باشد یا به جدی و عمدی و یا از روی ترس انجام گیرد مگر کسی که مجبور باشد و اینها بزرگترین خطر را دارند و بیشترین امکان وقوع را در بین مردم دارند پس برای مسلمانان لازم است که از آنها دوری کنند و از آنها بر نفس خود بترسند .
«شوخی، جدی و ترس دربارهی همهی این نواقض، یکسان است؛ مگر اینکه اجباری در کار باشد».
پیشتر، در ناقض ششم، پیرامون شوخی سخن گفتیم و دریافتیم که ارتکاب هر یک از نواقض اسلام، هر چند از روی شوخی باشد، کفر است . کسی که از روی ترس، کفر بگوید، معذور نیست، مگر اینکه مجبور باشد؛ یعنی به عنوان مثال شمشیری روی گردنش بگذارند و از او بخواهند که کفر بگوید - مثلاً به پیامبر صلی الله علیه وسلم دشنام دهد یا برای بتی سجده کند- در صورتی که قلبش به ایمان، آرام و مطمئن باشد، عذرش پذیرفته است. همانگونه که الله میفرماید:
هر کس پس از ایمان آوردن کافر شود، (گرفتار عذاب میگردد) جز آنکه به کفر مجبور شود و قلبش به ایمان، آرام و مطمئن باشد؛ ولی کسانی که سینهی خویش را برای پذیرش کفر گشودهاند، خشم و غضب الله بر آنان است و عذاب بزرگی در پیش دارند.
سوره ی نحل آیه 106
اکنون الحمدلله نواقض اسلام را دانستیم و از این جهت باید بسیار شاکر و سپاس گذار الله متعال باشیم چرا که امروز یکی از بزرگترین نعمت های الله سبحانه و تعالی را بهره مند شدیم و اگر این نعمت را نداشتیم سایر نعمت ها برای ما هیچ ارزشی نداشت و اما سوالی که پیش می آید این است که حکم کسی که جاهل باشد و آگاهی به این نواقض نداشته باشد چیست؟ آیا کسی که نسبت به این مسائل جاهل است و از آنها اطلاعی ندارد معذور است یا خیر ؟
لذا در اینجا قصد داریم تا مساله جهل را شرح دهیم و ببینیم که آیا عذر محسوب می شود یا خیر .
والله تعالی اعلم