(سوال) آیا انسانهایی که مسلمان نبودند و در گذشته و در نقاط دور افتاده ی زمین زندگی می کردند که خبری از اسلام نشنیده بودند حکم به کافر بودنشان می شود؟
(جواب) قاعده شرعی اینگونه است: هرکسی که شهادتین بر زبان جاری کند و ارکان اسلام را انجام دهد، از نظر ما او یک مسلمان است، اما هرکس برخلاف آن باشد، از نظر ما او یک غیر مسلمانان یا به عبارتی کافر است حال چه پیام اسلام را دریافت کرده باشد یا نباشد و حالت سومی ندارد . یعنی فقط دو حالت داریم مسلمان یا غیر مسلمان ، اما نباید عجله کرد:
- اگر غیر مسلمانی پیام اسلام را دریافت نکرده باشد، ما حکم به جهنمی یا بهشتی بودنش نمی دهیم، بلکه وضعیت او در قیامت...
(سوال) آیا خداوند از نور است ؟
(جواب) اگر منظور از این سخن این باشد که ذات الله تعالی از نور خلق شده است؟ در اینصورت چنین سخنی باطل و کفر آمیز است! زیرا این سخن به این معناست که الله تعالی مخلوق است و هرکس چنین سخنی را بگوید که خدا مخلوق است، او کافر می شود و باید توبه کند و دوباره شهادتین بر زبان جاری کند. چرا که خود نور مخلوق خداست، و این ملائکه هستند که از نور خلق شده اند، همانگونه که در صحیح مسلم عایشه رضی الله عنها روایت کرده که رسولاکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: «فرشتگان از نور، و جنیان از آتش و آدم از چیزی که برای شما بیان شده است، آفریده شدهاند». صحیح مسلم: 4/2294.
(سوال) وحدت وجود و اعتقاد به حلول چیست و حکم آن چیست؟
(جواب) عزیزان خوب توجه کنید این سخن که : (کمال در دو حالت رخ می دهد: خدا، انسان شود یا اینکه انسان، خدا شود) دلیل بر اینست که گوینده آن یک فرد صوفی است که به وحدت وجود اعتقاد دارد.
و وحدت وجود که به آن حلول نیز گویند یعنی حل شدن چیزی در چیز دیگری، متحد شدن دو چیز در همدیگر بگونه ایکه اگر به یکی از آنها اشاره شود به دیگری هم اشاره می شود. و نهایت آن این است که فقط یک چیز وجود دارد که همان وجود است، و غیر از آن، همگی مظاهر و ظواهری بیش نیست.
(سوال) آیا ما می توانیم به طور یقین حکم به بهشتی یا جهنمی بودن یک نفر بدهیم؟
(جواب) اعتقاد اهل سنت و جماعت اینگونه است:
«ما بطور قطع و یقین حکم به بهشتی یا جهنمی بودن هیچ مسلمانی نمی دهیم، مگر آنکسانی را که خدا و رسولش بر بهشتی یا جهنمی بودنشان شهادت داده اند».
و این قاعده در مورد مؤمنان و مسلمانان بود، اما هرآنکسی که بر کفر از دنیا برود، حکم و شهادت به جهنمی بودنش می دهیم چرا که خداوند متعال خود وعده داده کافران و منکرین اسلام را در جهنم اندازد:
(سوال) چرا من در زمان پیامبر به دنیا نیامدم که از یاران او باشم؟
(جواب) این سوال منطقی نیست چرا که اگر قرار باشد این سوال باعث ایجاد شبهه گردد، با این حساب تمامی انسانها ( با هر دین و عقیده ای ) باید با مطرح کردن این پرسش که چرا در فلان زمان متولد نشدم؟! به دام شبهه بیافتند؟!
به هر حال قرار بود شما روزی به دنیا می آمدید و از سویی چه تضمینی وجود داشت که اگر شما موقع عهد پیامبر صلی الله علیه وسلم به دنیا می آمدید باز همین سوال را مطرح نمی کردید که مثلا چرا در زمان اصحاب کهف به دنیا نمی آمدم؟!
(سوال) اگر در حلال یا حرام بودن کاری شک داشتیم، چکار کنیم؟
(جواب) اگر شما در انجام کاری شک داشتید که آیا آنرا انجام بدهید یا خیر، بصورت زیر عمل کنید:
الف) اگر شک و تردید شما به این خاطر بود که حکم آنرا از دیدگاه شریعت نمی دانستید که آیا انجام آن حرام است یا حلال (که به اصطلاح به این حالت امورات مشتبه گویند)، در اینصورت تا زمانیکه حکم شرعی آنرا کشف نکنید، نباید آن کار را انجام دهید، یعنی فعلا فرض کنید که انجام آن کار حرام است تا آنکه پس از مطالعه و یا پرس و جو از اهل علم برایتان مشخص شود که آن کار حلال است یا حرام؟
اگر پس از تحقیق معلوم شد که آن عمل حرام است، پس شما مرتکب گناهی نشده اید زیرا شما از همان ابتدا حکم را...
(سوال) بعد از توبه و پشیمانی باز بار دگر مرتکب همان گناه می شوم، چکار کنم؟
(جواب) هر چند شخصى به گناه باز گردد باز نباید از استغفار و توبه دست بکشد.
شخصى نزد حسن بصرى رحمة الله علیه آمد و گفت که چرا یکى از ما شرم نمیکند که بارها گناه میکند و باز استغفار میکند؟ حسن بصرى به او فرمود: شیطان خیلى دوست دارد که با این (سیاست و مکر) بر بنده مسلط شود !
منظور اینست که با تکرار گناه، شیطان انسان را مایوس میکند که دیگر استغفار نکند، بنابرین در درجه اول باید عزم شما...
(سوال) چرا در شرع برخی روزها یا ماهها یا برخی اماکن بافضیلت هستند؟
(جواب) اگر منظور شما این باشد که چرا بعضی از ایام و ماههای سال فضیلت بیشتری دارند، باید گفت که خداوند تبارک وتعالی بنا برحکمت خود، بعضی از مکان و زمانها را مبارک فرموده و برکت را درآن قرار داده است. البته این بدان معنا نیست که قرار گرفتن شخصی به خودی خود در آن مکان یا زمانها باعث رسیدن خیر و برکت به وی می شود، بلکه حکمت شارع حکیم آن بوده تا با مبارک کردن بعضی از مکان و زمانها، بندگان خویش را ترغیب نماید تا در آنها عبادت کنند و از ثواب زیاد آن، که در سایر مکان و زمانهای دیگر به این اندازه نیست، بهره مند شوند. پس آنچه که باعث شده است که این خیر و برکت در آنها قرار گیرد، به وجود آوردن انگیزه در مسلمانان برای انجام دادن عبادت در آن مکانها و زمانها است. بنابر...
(سوال) آیا نوحه خوانی برای میت جایز است ؟
(جواب) نوحه خوانی و گوش دادن به آن جزو اعمالی است که در دوران جاهلیت در هنگام فوت میت در میان مردم رواج داشت و متاسفانه همچنان هم در زمان حاضر بعضی از مردم جاهل آنها را انجام می دهند در حالی که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را حرام قرار داده است:
پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:
چهار خصلت در امت من وجود دارد که آنها را ترک نمی کنند در حالی که آنها از خصلت های جاهلیت اند: 1- افتخار بر حسب و نسب خویش 2- طعنه زدن...
(سوال) من چون به مذهب حنفی تعصب ندارم، بعضی از مردم مرا سرزنش می کنند! چکار کنم ؟
(جواب) ما و شما موظفیم تا در هر مسئله ی عبادی و شرعی حکم خدا و رسول خدا صلی الله علیه وسلم را کشف کنیم و به آن عمل نماییم حال چه موافق مذهب رایج باشد و چه مخالف؛ و چه مطابق مراد و هوی و هوس ما باشد و چه نباشد .. ما مکلفیم تا به آن عمل کنیم، و کسانی که اینگونه نیستند باید مورد سرزنش قرار بگیرند که بجای تبعیت از سنت نبوی از مذهب و آرای فقهی فلان فقیه تقلید می کنند .
البته قابل ذکر است که هیچیک از امامان اربعه توصیه یا تاکید نکرده اند که از ما تقلید کنید! بلکه بلعکس آنها ما را به تبعیت از رای صحیح و سنت صحیح تشویق کرده اند .
مثلا امام ابوحنیفه رحمه الله می فرماید:
(سوال) آیا افتخار کردن به گناه انسان را کافر می سازد؟
(جواب) مومن کسی است که اگر مرتکب گناهی گشت، نه تنها به آن افتخار نمی کند بلکه توبه نموده و سعی می کند تا گناهش را برای احدی بازگو ننماید، چرا که مستحب است که بنده عیب خودش را بپوشاند؛ به دلیل فرموده پیامبر صلی الله علیه وسلم :
"کل أمتی معافی إلا المجاهرین، وإن من المجاهرة أن یعمل الرجل باللیل عملا، ثم یصبح و قد ستره الله علیه، فیقول : یا فلان عملت البارحة کذا و کذا و قد بات یستره ربه و یصبح یکشف سترالله علیه "
(سوال) آیا اگر مریض شدم، می توانم بجای رفتن به دکتر فقط دعا کنم؟
(جواب) اولا: در سنت نبوی بر مداوا و معالجه ی مرض تشویق و ترغیب شده است، چنانکه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: « تداووا فإن الله عز وجل لم یَضَع داء إلا وَضَع له دواء غیر داء واحد الْهَرَم ».
یعنی: (بیماری های خود را) مداوا کنید، چرا که خداوند عزوجل هیچ درد و مرضی را قرار نداده مگر آنکه برای آن درمانی نیز قرار داده است بجز یک درد و آنهم پیری و کهنسالی است. به روایت امام احمد و ابوداود و ترمذی و ابن ماجه.
(سوال) منظور از اینکه: ایمان کم و زیاد می شود، چیست؟
(جواب) لفظ " الایمان یزید و ینقص، یزید بالطاعة و ینقص بالمعصیة " (یعنی: ایمان زیاد و کم می شود، با عبادت و عمل صالح زیاد و با گناه کم می شود) حدیث نیست، بلکه این لفظ کلام علمای سلف صالح رحمهم الله است که مرادشان هم اینست: ایمان گاهی زیاد و قوی می شود و گاهی کم و ضعیف می گردد. و این کلام مبارک آنها زمانی رایج شد که عده ای از فرقه های گمراه ادعا می کردند که ایمان زیاد و کم نمی شود و بلکه ایمان همگی بمانند هم و ثابت است و می گفتند: " الایمان لا یزید و لا ینقص". و بر این اعتقاد نتیجه می گرفتند که ایمان ابوبکر صدیق رضی الله عنه با ایمان یک مسلمان فاسق زنا پیشه هیچ تفاوتی ندارد و ایمان هر دو...
(سوال) آیا انسانها کاملا در همه چیز مختار خلق شده اند؟
(جواب) انسان صد در صد دارای اختیار نیست، یعنی مواردی هستند که در حوزه ی اختیار انسانها نیست، مانند زمان تولد، یا زمان مرگ، یا آنکه مذکر یا مونث بودن، و یا گاهی انسان با وجود آنکه اسباب و مسببات شرعی را برای رسیدن به هدف مورد نظرش فراهم می آورد، باز به نتیجه نمی رسد، زیرا خدا چیز دیگری تقدیر کرده که اینجاست که گویند حکمت الهی بر خلاف میل ما رقم خورد.
اما معمولا سنت الهی اینگونه است که انسان مختار است، او مختار است که بنشیند یا راه برود یا بخورد و بنوشد و یا درس بخواند و یا بخوابد و یا تصمیمی برای زندگیش بگیرد و آنرا عملی کند، کسی که ادعا دارد که انسان مجبور است...
(سوال) چرا اگر کسی تنبیه یا مجازات می شود می گویند در سرنوشت او چنین نوشته شده بود؟
(جواب) همه چیز به تقدیر الله تعالی صورت می پذیرد، ولی باید بدانیم که خداوند خالق افعال انسانها است و بشر فقط افعال خود را کسب می کند، بعبارتی تا خداوند تقدیر نکند
، هیچ فعلی از انسان سر نمی زند، پس اگر کسی قصد کشتن فردی را کرد، تا خداوند خلق عمل کشتن نکند - یعنی تقدیر نکند – آن فعل رخ نمی دهد (یعنی فرد نمی تواند عمل قتل را انجام دهد) در اینجاست که گویند: خدا تقدیر نکرده بود که فلانی فلان شخص را بکشد، و یا بلعکس...
فرض کنید فردی به اختیار خود تصمیم می گیرد که شخصی را به قتل برساند – درحالیکه به او هشدار داده شده که اگر کسی را به قتل برسانی، بالاخره تو را دستگیر کرده و قصاص می شوی -...