آیا خداوند از نور است ؟

الاعتصام

(سوال) آیا خداوند از نور است ؟

(جواب) اگر منظور از این سخن این باشد که ذات الله تعالی از نور خلق شده است؟ در اینصورت چنین سخنی باطل و کفر آمیز است! زیرا این سخن به این معناست که الله تعالی مخلوق است و هرکس چنین سخنی را بگوید که خدا مخلوق است، او کافر می شود و باید توبه کند و دوباره شهادتین بر زبان جاری کند. چرا که خود نور مخلوق خداست، و این ملائکه هستند که از نور خلق شده اند، همانگونه که در صحیح مسلم عایشه رضی الله عنها روایت کرده که رسولاکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: «فرشتگان از نور، و جنیان از آتش و آدم از چیزی که برای شما بیان شده است، آفریده شدهاند». صحیح مسلم: 4/2294.

زیرا در قران آمده است گه :

" لیس کمثله شیء "

یعنی : " هیچ چیزی شبیه به او نیست "

اما آنچه که در قرآن کریم در سوره نور خدای متعال را توصیف می کند:

«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ». (نور 35)

یعنی: خدا نور آسمانها و زمین است.

که مراد از اینکه خدا نور است، یعنی خداوند با ذات خود نور است یعنی نور یکی از صفاتش است، البته آنگونه که لایق به ذات باری تعالی داشته باشد، نه آنگونه که مخصوص مخلوقاتش است. و ذات و صفت خداوند یکی هستند و از هم جدا و مجزا نمی باشند.

و نور حجاب الله تعالی است، بعبارتی حجاب الله تعالی نور است، چنانکه در حدیث صحیح آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إن الله عز وجل لا ینام ولا ینبغی له أن ینام، یخفض القسط ویرفعه، ویرفع إلیه عمل اللیل قبل عمل النهار، وعمل النهار قبل عمل اللیل، حجابه النور، لو کشفه لأحرقت سبحات وجهه ما انتهى إلیه بصره من خلق». مسلم

یعنی: خداوند عزوجل نمی خوابد و شایسته او نیست که بخوابد، قسط (عدل) را بوسیله (ظالمان و ستمگران) برمی دارد و بوسیله (ائمه عادل) برپا می دارد، عمل (انسانی) در شب قبل از انجام عملش در روز نزد الله عرضه می شود، و همچنین عمل روز قبل از انجام در شب به او عرضه می شود، حجاب خدا نور است، و اگر این مانع (حجاب) را بردارد و خود را به مخلوقاتش بنمایاند، شکوه عظمت ذاتش همه آفریدگانش را می‌سوزاند.

علامه عبدالرحمن سعدی در تفسیر آیه فوق می نویسد : «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ؛ خداوند نور آسمانها و زمین است. نور حسی و معنوی آسمانها و زمین است، چون خداوند با ذات خود نور است و حجابش نور می‌باشد پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌فرماید: «چیزی که مانع آن است خداوند از سوی بندگان دیده شود، نور است و اگر این مانع را بردارد و خود را به مخلوقاتش بنمایاند، شکوه عظمت ذاتش همه آفریدگانش را می‌سوزاند». با نور خدا عرش و کرسی و خورشید و ماه و روشنایی، نورانی شده‌اند، و با نور او بهشت منور گشته است. و همچنین نور معنوی به خدا برمی‌گردد، پس کتاب خدا نور است، و شریعت او نور می‌باشد و ایمان و معرفت در قلب‌های پیامبران و بندگان مومنش نور است. پس اگر نور الهی نبود تاریکی و ظلمتها روی هم انباشته می‌شد، و هر جا نور نباشد در آن تاریک و تنگی خواهد بود».

همچنین علامه عبدالعزیز ابن باز رحمه الله در تفسیر این آیه می فرماید: «معنی آیه کریمه نزد علما اینست که خداوند سبحان آنرا منور کرده است، و تمامی نوری که در آسمانها و زمین و در قیامت است همگی از نور خداوند سبحان هستند. و دو نور وجود دارد:

نور مخلوق: و آن نوری است که در دنیا و آخرت و بهشت است و نیز نور ماه و خورشید و ستارگانی است که در بین مردم الان منتشر است، و همچنین نور برق و آتش، که همگی این نورها مخلوق (خداوند) هستند و جزو خلقت الله سبحان و متعال می باشند.

و اما نور دوم: نوری است که مخلوق نیست (یعنی خلق نشده است) بلکه آن نور جزو صفات خداوند سبحان است. و (باید بدانیم که) خداوند پاک و منزه با تمامی صفاتش، خالق است، و هرآنچه غیر خدا باشد مخلوق می باشد، پس نور وجه خداوند و نور ذات او، هر دو غیر مخلوق هستند بلکه آن دو (نور) دو صفت (همچون دیگر) صفات الله تعالی هستند.

و این نور بزرگ و عظیم که برای او وصف شده مخلوق نیست، بلکه آن نور، صفتی از صفات اوست همانند صفت سمع (شنیدن) و بصر (بینایی) و ید (دست) و قدم و دیگر صفات بزرگ و عظیم خداوند سبحان و متعال، و این (تفسیر و منهج) همان منهج حقی است که اهل سنت و جماعت بر آن قرار دارند». "مجموع فتاوى ومقالات متنوعة ابن باز؛ الجزء السادس".

و آنچه که در سوره توبه آمده که:

« یُرِیدُونَ أَن یُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ». (توبه 32)

یعنی: هدف آنان از این کار این است که می خواهند نور خدا را با سخنان خود خاموش گردانند.

نور در اینجا، یعنی دین خدا.

علامه عبدالرحمن سعدی در تفسیر این آیه می نویسد: « و نور خدا ، همان دینی است که پیامبران را برای تبلیغ آن فرستاده و کتابها را در تایید آن نازل کرده ا ست. و خداوند دین را نور نامیده است، چون تاریکی ها و جهالت و ادیان باطل به وسیله آن روشن می شود».

لازمست توجه داشت که ما انسانها اطلاع چندانی از ذات پاک الله تعالی نداریم، و مأمور هم نیستیم که در این مورد کنجکاوی نمائیم، چرا که نه از آن سوال می شویم و نه سودی برای دینمان دارد، تنها ما مسلمانان اعتقاد جازم داریم که ذات پاک الله تعالی از هرگونه نقصی مبراست و تمامی صفات نیکو و کمال از آن اوست، و مخلوقات نمی تواند او را توصیف کنند، چنانکه خود می فرماید: « قُل لَّوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا» (کهف 109). یعنی: «اگر دریا برای کلمات پروردگارم جوهر شود، پیش از آنکه سخنان پروردگارم پایان پذیرد، بدون شک دریا تمام خواهد شد، هر چند همسان آن دریا را به [کمک] آن آوریم.

کلام (کلمه) خداوند صفت اوست، و صفات او مخلوق نیستند و حد و پایانی ندارند، و هر گستردگی و عظمتی را که دلها تصور نمایند خداوند بالاتر از آن استز

بنابراین شایسته است یک انسان مسلمان از پرداخت به مسائلی که حقیقت آن بر انسانها مجهول و نامعلوم است، پرهیز کند و خدای متعال را با مخلوقاتش تشبیه نسازد و از افتادن در مباحث کلامی و فلسفی در امان باشد، چرا که این نوع مباحث را اکثر مبتدعین کلامی وارد اذهان مردم می کنند.

و تنها می گویئم که « اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ». خداوند نور آسمانها و زمین است.

امیدوارم که مطلب را به خوبی بیان کرده باشم و حق مطلب را ادا کرده باشم اگر چه که در آینده در این باره ان شاءالله بیشتر توضیح خواهیم داد .


والله اعلم

نظر دهید