امام ابن قیم جوزی رحمه الله می فرماید :
در قلب یک نوع وحشت (بی قراری و ترس) وجود دارد که جز به انس گرفتن با الله رفع نمی شود، و در آن اندوه و غمی نهفته است که جز با شادمانی به سبب شناخت حقیقی الله برطرف نمی شود، و در آن فقری است که هیچ گاه از بین نمی رود جز با صادقانه پناه بردن به الله متعال، در غیر این صورت هر چند برای از بین بردن این فقر دنیا و آنچه در آن است به او داده شود، تاثیری نخواهد داشت.
ابن عثیمین رحمه الله می فرماید:
هیچ انسانی نیست که به جدال و جنجال بپردازد مگر اینکه برکت علم از او گرفته میشود، چرا که کسانی که به مجادله و مشاجره میپردازند، غالبا میخواهند حرف خود را به کرسی بنشانند (و دنبال حقیقت نیستند) و بدینسان از برکت علم محروم می گردند.
اما کسی که به دنبال حق است، پس حق، آسان و نزدیک است و نیاز به بحث و جدل زیاد ندارد، چرا که حق واضح و روشن است.
و برای این است که میبینی اهل بدعتی که برای توجیه بدعتهایشان به بحث و جدل میپردازند، معلومات ناقص و بی برکتی دارند که هیچ خیری در آن نیست، و می بینی که به نزاع پرداخته و مجادله میکنند و در نهایت هیچ نتیجه ای نگرفته و به پوچی میرسند... وهرگز به حق دست پیدا نمیکنند.
یکی از بزرگان می گوید:
بسیاری از از افراد وظایف شرعی و واجبات عبادی خود را به نحو احسن انجام می دهند، اما نسبت به مسئولیت ها و وظایف دنیوی خود و حقوق دیگران بی پروا و سهل انگار هستند و این موارد را تنها باری سنگین بر دوش خود می دانند و دائما از زیر آنها شانه خالی می کنند. این عمل آنها چیزی جز جدایی انداختن بین دین و دنیا نیست. حقیقت این است که وظایف دنیوی و رعایت حقوق انسانی جزئی از دین و شرع است. از آن غافل نباشیم. با یک بال پرواز ممکن نیست.
ابن القیم رحمه الله میفرماید:
قلب خودت را در سه جا جستجو کن: هنگام گوش دادن به قرآن و در جلسات ذکر و در خلوت و تنهایی.
اگر در این جایگاهها آن را نیافتی، پس از الله متعال درخواست کن که به تو قلبی عنایت بفرماید، چرا که تو قلبی نداری
قال الشیخ آلبانی رحمه الله :
خلت الأرض من عالم، وأصبحت لا أعرف منهم إلا أفراداً قلیلین، أخُصُّ بالذکر منهم : العلامة عبد العزیز بن باز، والعلامة محمد بن صالح بن عثیمین "
.....................................................
امام محمد ناصر الدین البانی رحمه الله میگوید:
زم...
قال ابن القیم رحمة الله عیله:
الذاکرین الله نوعان :
-منهم من یبتدئ بذکر اللسان وان کان علی غفلة , ثم لا یزال فیه حتی یحضر قلبه فیتواطأ علی الذکر ,
-ومنهم من لا یری ذلک ولا یبتدئ علی غفلة بل یسکن حتی یحضر قلبه فیشرع فی الذکر بقلبه فاذا قوی استتبع لسانه فتواطأ جمیعا . فالأول ینتقل الذکر من لسانه الی قلبه , والثانی ینتقل الذکر من قلبه الی لسانه من غیر ان یخلو قلبه منه .
کان العبد الصالح عبد الواحد بن یزید رحمه الله یقول لأهله فی کل لیلة : یا أهل الدار انتبهوا !! ( أی من نومکم ) فما هذه ( أی الدنیا ) دار نوم ، عن قریب یأکلکم الدود !!
......................................
بنده صالح خدا، عبدالواحد بن یزید رحمه الله به خانواده اش هر شب میگفت: ای اهل خانه، به خود آیید (از خواب بیدار شوید). این دنیا محل خواب نیست. به زودی کرمها شما را خواهند خورد.
ای فرزند آدم،
دنیایت را به آخرتت بفروش
تا هر دو را به دست آوری
و آخرتت را به دنیایت مفروش
که هر دو را از دست خواهی داد.
مرد آن است که از مرگِ قلبش در هراس باشد نه از مرگِ بدن.
(امام ابن قیم جوزی)
خالد بن معدان رحمه الله میگوید:
وقتی که در خیر برای هر کدام از شما باز شد، پس بسوی آن بشتابد زیرا او نمیداند که این باب خیر چه وقت بر او بسته خواهد شد.
قال الشیخ العلامة ابن باز رحمه الله :
"هذا العصر عصر الرفق والصبر والحکمة , ولیس عصر الشدة .
الناس أکثرهم فی جهل , فی غفلة إیثار للدنیا , فلا بد من الصبر , ولا بد من الرفق حتى تصل الدعوة, وحتى یبلغ الناس وحتى یعلموا"
ونسأل الله للجمیع الهدایة .
.....................................
قال الإمام البربهاری رحمه الله:
وإذا رأیت الرجل جالسا مع رجل من أهل الأهواء فحذّره وعرّفه،فإن جلس معه بعد ماعلم فاتّقه ،فإنه صاحب هوى.
.....................................
امام بربهاری میگوید:
هنگامی که شخصی را دیدی که همراه مردی از اهل اهواء و بدعت مجالست میکند، او را...
سئل شیخ الإسلام ابن تیمیة :
أیهما أنفع للعبد؟ التسبیح أم الاستغفار؟
فأجاب: إذا کان الثوب نقیاً فالبخور وماء الورد أنفع له ،
وإذا کان دنساً فالصابون والماء الحار أنفع له.
فالتسبیح بخور الأصفیاء و الاستغفار صابون العصاة
شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله میگوید:
بسیاری از مردم هنگامی که منکر را میبینند یا میبینند که حال اسلام تغییر بسیاری پیدا کرده است، جزع و زاری و نوحه سرایی میکنند مانند کسانی که مصیبت به آنها رسیده است در حالیکه او از این کار نهی شده است؛ بلکه او مامور به صبر و توکل و ثبات بر دین اسلام است و اینکه ایمان به خدا بیاورد به همراه کسانی که اهل تقوایند و کسانی که نیکوکار هستند و بداند که عاقبت برای پرهیزکاران است. و بداند که آنچه که به او رسیده بخاطر گناهانش است، پس صبر کند. به درستی که وعده خدا حق است و شایسته است که بخاطر گناهانش طلب آمرزش کند و پروردگارش را شام و بامداد تسبیح گوید.
وقال الأصبهانی رحمه الله :
" لا ترى أحدا مال إلى هوى أو بدعة إلاَّ وجدته متحیرا میت القلب؛ ممنوعا من النطق بالحق"
.....................................
اصفهانی رحمه الله میگوید:
کسی را که به هوای نفس یا بدعت تمایل دارد نمیبینی مگر اینکه او را حیران و دارای قلبی مُرده می ی...