صحفه 5 از 12   
علامه محی الدین نووی رحمه الله می گوید: اولین چیزی که (طالب علم در مسیر علم آموزی) باید از آن شروع کند، حفظ قرآن کریم است چون آن مهمترین (واساس) علوم است و سلف صالح حدیث و فقهِ آن را جزء به کسانی که قرآن را حفظ بودند، نمی آموختند. ( المجموع شرح المهذب:1/38 )  
قال أبو إسحاق الفزاری رحمه الله :" إن مـن النــــاس مـــن یُحســـن علیــــه الثنـــاء،ومـــا یســـاوی عنــــد الله جنــــاح بعوضــــــة ". ................................................ ابواسحاق الفزاری - رحمـه اللـــه - می گوید : " ازمردم کســانی هستنــد که از او به خوبی تعریف و تمجید می شود ولی ( او ) نزداللــــــه بال مگـــسی هم ارزش ندارد". المصدر :صفة الصفوة (2/406)
حَدَّثَنَا یَحْیَى بْنُ مُوسَى، حَدَّثَنَا الوَلِیدُ، قَالَ: حَدَّثَنِی ابْنُ جَابِرٍ، قَالَ: حَدَّثَنِی بُسْرُ بْنُ عُبَیْدِ اللَّهِ الحَضْرَمِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنِی أَبُو إِدْرِیسَ الخَوْلاَنِیُّ، أَنَّهُ سَمِعَ حُذَیْفَةَ بْنَ الیَمَانِ یَقُولُ: کَانَ النَّاسُ یَسْأَلُونَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَنِ الخَیْرِ، وَکُنْتُ أَسْأَلُهُ عَنِ الشَّرِّ مَخَافَةَ أَنْ یُدْرِکَنِی، فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا کُنَّا فِی جَاهِلِیَّةٍ وَشَرٍّ، فَجَاءَنَا اللَّهُ بِهَذَا الخَیْرِ، فَهَلْ بَعْدَ هَذَا الخَیْرِ مِنْ شَرٍّ؟ قَالَ: «نَعَمْ» قُلْتُ: وَهَلْ بَعْدَ ذَلِکَ الشَّرِّ مِنْ خَیْرٍ؟ قَالَ: «نَعَمْ، وَفِیهِ دَخَنٌ» قُلْتُ: وَمَا دَخَنُهُ؟ قَالَ: «قَوْمٌ یَهْدُونَ بِغَیْرِ هَدْیِی، تَعْرِفُ مِنْهُمْ وَتُنْکِرُ» قُلْتُ: فَهَلْ بَعْدَ ذَلِکَ الخَیْرِ مِنْ شَرٍّ؟ قَالَ: «نَعَمْ، دُعَاةٌ إِلَى أَبْوَابِ جَهَنَّمَ، مَنْ أَجَابَهُمْ إِلَیْهَا قَذَفُوه...
یکی از بزرگان می گوید: کُلَّ عَمَلٍ کَرِهْتَ الْمَوْتَ مِنْ أَجَلِهِ فَاتْرُکْهُ ، ثُمَّ لا یَضُرُّکَ مَا مِتَّ .................................... از اعمالی که مرگ را برایت ناگوار کرده اند دست بکش، آن گاه مرگ برایت زیانی نخواهد داشت.
میگویند اسلام با ضربه ی شمشیر گسترش یافت اما من که تمام قرآن را خواندم برای یکبارهم واژه ی شمشیر در آن نیامده! ( استاد یوسف استس دعوتگر مشهور جهانی )  
طالب العلمی از شیخ ابن باز رحمه الله سوالی پرسید و بعد از اینکه امام جواب شان را دادند , طالب العلم گفت: جزاک الله الف خیر (الله به شما هزار نیکی دهد). امام عبدالعزیز بن باز رحمه الله تعالی گفتند: ای برادر! بگو جزاک الله خیرا. زیرا خیر خدا واسع است و محصور نیست. ممکن است هزار باشد و ممکن است میلیون باشد و ممکن است میلیارد باشد. چون ( خیر ) نکره است و نکره دلالت بر عدم حصر میدهد.اما وقتی بگویی جزاک الله الف خیر، خیر خدا را ( در هزار ) محصور می کنی در حالیکه خیر خدا واسع است و محصور نیست.   جزاک الله خیرا
قال ابن الجوزی فی وصف العوام: یَقُولُونَ: قَالَ الْعَالِمُ؛ فَالْعَالِمُ عِنْدَ الْعَوَامِّ مَنْ صَعَدَ الْمِنْبَرَ. ..................................................... ابن جوزی رحمه الله در وصف عوام می گوید: عوام می گویند: عالِم گفت؛ عالم نزد عوام، آن کسی است که بر منب...
قال الامام حسن البصری رحمه الله: إن النفس أمارة بالسوء ، فإن عصتْک فی الطاعة فاعصها أنت فی المعصیة ................................ امام حسن بصری رحمه الله می فرماید : نفسِ انسان بسیار به بدی فرمان می‌دهد؛ پس اگر در طاعت از تو سرپیچی کرد، تو هم در گناه از او سرپیچی کن.
امام ابن القیم رحمه الله تعالی می فرماید : " تفاوتِ «غفلت» و «فراموشی» این است: غفلت یعنی ترکِ [یادآوری] چیزی به اختیارِ خودِ شخص، و فراموشی یعنی از یاد بردن چیزی بدون اختیارِ شخص. برای همین است که خداوند متعال فرموده است: {از غافلان مباش}."   " مفتاح دار...
امام ابن قیم رحمه الله می گوید: اهل قرآن، کسانی اند که به قرآن و مضامین نهفته در آن عمل می کنند، هر چند که (کل آن) را از حفظ نباشند، و اما کسی که قرآن را حفظ کرده و آن را نفهمیده، و به آن عمل ننموده، از اهل قرآن نیست. هر چند که در تلاوت آن بسیار ماهر باشد.   زاد المعاد (1/327)
امام ابن قیم جوزی رحمه الله می فرماید : در قلب یک نوع وحشت (بی قراری و ترس) وجود دارد که جز به انس گرفتن با الله رفع نمی شود، و در آن اندوه و غمی نهفته است که جز با شادمانی به سبب شناخت حقیقی الله برطرف نمی شود، و در آن فقری است که هیچ گاه از بین نمی رود جز با صادقانه پناه بردن به الله متعال، در غیر این صورت هر چند برای از بین بردن این فقر دنیا و آنچه در آن است به او داده شود، تاثیری نخواهد داشت.
ابن عثیمین رحمه الله می فرماید: هیچ انسانی نیست که به جدال و جنجال بپردازد مگر اینکه برکت علم از او گرفته میشود، چرا که کسانی که به مجادله و مشاجره می‌پردازند، غالبا می‌خواهند حرف خود را به کرسی بنشانند (و دنبال حقیقت نیستند) و بدینسان از برکت علم محروم می گردند. اما کسی که به دنبال حق است، پس حق، آسان و نزدیک است و نیاز به بحث و جدل زیاد ندارد، چرا که حق واضح و روشن است. و برای این است که می‌بینی اهل بدعتی که برای توجیه بدعتهایشان به بحث و جدل می‌پردازند، معلومات ناقص و بی برکتی دارند که هیچ خیری در آن نیست، و می بینی که به نزاع پرداخته و مجادله میکنند و در نهایت هیچ نتیجه ای نگرفته و به پوچی میرسند... وهرگز به حق دست پیدا نمی‌کنند.
یکی از بزرگان می گوید: بسیاری از از افراد وظایف شرعی و واجبات عبادی خود را به نحو احسن انجام می دهند، اما نسبت به مسئولیت ها و وظایف دنیوی خود و حقوق دیگران بی پروا و سهل انگار هستند و این موارد را تنها باری سنگین بر دوش خود می دانند و دائما از زیر آنها شانه خالی می کنند. این عمل آنها چیزی جز جدایی انداختن بین دین و دنیا نیست. حقیقت این است که وظایف دنیوی و رعایت حقوق انسانی جزئی از دین و شرع است. از آن غافل نباشیم. با یک بال پرواز ممکن نیست.
ابن القیم رحمه الله می‌فرماید: قلب خودت را در سه جا جستجو کن: هنگام گوش دادن به قرآن و در جلسات ذکر و در خلوت و تنهایی. اگر در این جایگاه‌ها آن را نیافتی، پس از الله متعال درخواست کن که به تو قلبی عنایت بفرماید، چرا که تو قلبی نداری
قال الشیخ آلبانی رحمه الله : خلت الأرض من عالم، وأصبحت لا أعرف منهم إلا أفراداً قلیلین، أخُصُّ بالذکر منهم : العلامة عبد العزیز بن باز، والعلامة محمد بن صالح بن عثیمین " ..................................................... امام محمد ناصر الدین البانی رحمه الله میگوید: زم...