صحفه 2 از 12   
ﺷﻴﺦ ﺍﻻﺳﻼﻡ ﺍﺑﻦ ﺗﻴﻤﻴﻪ رحمة الله علیه می ﮔﻮﻳﺪ: ﻛﻔﺮ ﻭ ﺑﺪﻋﺖ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺯﻳﺎﻥ ﻭ ﺧﺴﺮﺍﻥ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﺍﺯ ﺩﺍﻣﻦ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪ. ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﺪﻋﺖ ﺭﺍ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﺑﺪﻋﺖ ﺩﺷﻤﻦ ﺩﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﺪﻋﺖ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﺗﻮﺑﻪ ﻭ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﺭﺯﺵ ﻭ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻣﻲ ﺩهند ﻛﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﺵ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺭﺩ ﻭ ﺑﻲ ﺍﺭﺯﺵ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺩﺷﻤﻦ الله ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﭼﻴﺰﻱ ﺑﻴﺰﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ الله ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲ ﺩﺍﺭﺩ، ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ الله ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻔﻰ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻔﻰ ﭼﻴﺰﻱ ﻣﻰ ﭘﺮﺩﺍﺯﺩ ﻛﻪ الله ﺁﻥ رﺍ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.  
امام شوکانی رحمه الله می گوید: اگر چه گاهی اوقات باطل بر حق آشکار می شود و از آن پیشی می گیرد، اما الله تعالی آن را نابود و باطل می کند و عاقبت نیک را برای حق و اهل آن رقم می زند " فتح القدیر ج ۳ ص ۷۵ "   همانطور که در قران نیز اشاره شده است : " جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا "
ابن دقیق العید رحمه الله می گوید: می گویند این نزد ما جایز نیست. و شما که هستید که شما را نزدی باشد؟ ............................................ قال ابن دقیق العید : یقولون هذا عندنا غَیْرُ جائِز ومَن أنْتُمو حتى یکونَ لکم عندُ
یکی از صالحین می گوید: مگر نمی دانی که نماز همراه خوشبختی آمده آنجا که در اذان می گوید: "حی علی الصلاة,بشتاب بسوی نماز,حی علی فلاح,بشتاب بسوی خوشبختی" پس چگونه از خدا موفقیت را می خواهی در حالیکه ندایش را اجابت نمی کنی !
ابن عثیمین رحمه الله می گوید: در حقیقت شایسته است که ما جوانان مان را به سمت شور و شوق دینی راهنمایی کنیم نه وطنی، به همین دلیل صحابه وطن هایشان را در فتوحات اسلامی ترک کردند و برای سکونت به کوفه و بصره و شام و مصر رفتند چون وطن مسلمان جایی است که دینش را حفظ کند، اما ملی گرایی به تنهایی دعوتی بی نتیجه است. "لقاء الباب المفتوح"
امام ابن قیم رحمة الله علیه می فرماید: آنچه که ما و دیگران مشاهده کرده ایم و به تجربه آن را فهمیده ایم این است که: هنگامی که موسیقی و آلات لهو در میان قومی آشکار شده و منتشر گشته است، الله تعالی دشمن را بر آنان مسلط گردانیده و آنها را به قحطی و خشکسالی و حاکمان بد مبتلا نموده است، و شخص عاقل در مورد احوال عالم تفکر می کند و نگاه می کند، والله المستعان   "مدارج السالکین"
ابن قیم رحمه الله می گوید: بنده شیرینی ایمان و طعم صدق و‌یقین را نخواهد چشید مگر زمانی که همه ی جاهلیت را از قلبش خارج کند. ("مدارج السالکین ج ۲ ص ۲۷۴")
برخی از سلف می گویند: مردم عزت و بزرگی را در مقابل درب کاخ های ملوک جست و جو می کنند در حالیکه آن را نخواهند یافت مگر با طاعت و عبادت الله سبحانه و تعالی ("إغاثة اللهفان 1/48")
ابن عیینه رحمه الله می گوید: شنیدم شعبة رحمه الله می گوید: کسی که دنبال حدیث برود فقیر می شود!، من طشت مادرم را به هفت درهم فروختم. توضیح: یعنی به دنبال علم رفتن چنان شیرین است که برای یادگیری بیشتر آن، بزرگان ما هر هزینه ای را متقبل می شده اند. بطوریکه شعبة رحمه الله می گوید، از بی پولی، طشت مادرش را به هفت درهم فروخته است تا بتواند هزینه یادگیری حدیث را پرداخت کند. سبحان الله ........................................ قال ابن عُیینة -رحمه الله-: سمعت شعبة یقول:من طلب الحدیث أفلس!، بعتُ طَسْتَ أمی بسبعة دنانیر !
ابن رجب رحمه الله می فرماید: توحید از بزرگترین اسباب مغفرت است. پس کسی که توحید را ازدست دهد مغفرت را از دست داده و کسی که توحید را کسب کند بزرگترین اسباب مغفرت را بدست آورده است.   ("ﺟﺎﻣﻊ ﺍﻟﻌﻠﻮﻡ ﻭﺍﻟﺤﻜﻢ")
قال ابن عثیمین رحمه الله : لا یشرع أن تقول للغضبان " اذکر الله " أو " صل على النبی " والسنة أن تقول له: استعذ من الشیطان. ......................................... شیخ بن عثیمین رحمه الله می گوید : شرعا صحیح نیست که به شخص عصبانی بگویید ذکر بگو یا صلوات بفرست و سنت این است که به او بگویید: " استعذ من الشیطان " یعنی : " از شیطان به الله پناه بجو "
علامه مقبل بن هادی الوادعی رحمه الله می گوید: ای مسلمانان آگاه باشید که شما در قبال این دین پیش الله تعالی مسئول هستید. نباید شخصی بگوید: من عامی هستم، تو زمانی عامی هستی که به سویت نذیر و دعوتی نیامده باشد، اما زمانی که دعوت به سویت آمد بر تو لازم است که به ریسمان الله چنگ بزنی، و هر کس به ریسمان الله چنگ بزند به سوی راه راست هدایت شده است. ("کتاب المصارعه صفحه ۹")
ﺍﺑﻦ ﺃﺑﻲ ﺍﻟﻌﺰ ﺍﻟﺤﻨﻔﻲ می فرماید: مبنا و اساس عبادات بر سنت و پیروی و تبعیت از آن است نه بر هوی و هوس و بدعت سازی " ﺷﺮﺡ ﺍﻟﻄﺤﺎﻭﻳﺔ ﺹ / 37 "
به ابی اسامه گفته شد: کدامیک برترند, معاویه یا عمر بن عبدالعزیز؟ پاسخ داد: اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم با هیچ کس قابل قیاس نیستند.   " الشریعة للآجری (5/2465-2466) "
قال ابن القیم رحمة الله علیه: (مِن أعظم الفقه أن یخاف الرجلُ أن تخدعَه ذنوبُه عند الموت؛ فتَحُولَ بینه وبین الخاتمة الحُسنى ...................................... یکی از بزرگترین آگاهی ها این است که شخص بترسد از اینکه گناهانش او را هنگام مرگ فریب دهند؛ و بدین وسیله بین او و خاتمه ی نیکو فاصله اندازند. الداء والدواء 171