الاعتصام
(سوال) آیا خوردن گوشت گراز (نه خوک) حلال است؟
(جواب) گراز با خوک تفاوتی ندارد و هر دو یک اسم هستند، بعبارتی خوک همان گراز و گراز همان خوک است. تنها تفاوتی که موجود است، اینست که گراز وحشی است، یعنی به خوک وحشی گراز گویند.
و گوشت خوک (با تمامی نژادهایش) حرام است، زیرا الله تعالی می فرماید:
« إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ»(بقره 173)
یعنی: «خداوند تنها میته را بر شما حرام کرده است» میته: خودمرده (مردار)، حیوانی است که روح از بدن آن بدون ذبح شرعی جداشدهباشد. مراد از «میته» در اینجا، حیوان مردار خشکی است نه دریا زیراخوردن تمام حیوانات بحری (آبزیان) - اعم از زنده و مرده آنها - در نزدجمهور فقها جایز است. اما حنفیها بجز ماهی، دیگر حیوانات آبزی را استثنا کرده و خوردن آنها را حرام میدانند. «و» حرام کرده است بر شما «خون را» خون حرام: خون ریخته است، نه خون باقیمانده در عروق حیوان بعد از ذبحآن. روایت شده است که چون عایشه رضیالله عنها گوشت میپخت، زردی خونموجود در داخل عروق آن، به سطح دیگ یا قابلمه نمایان میشد، اما رسول خداص آن را میخوردند و در خوردن آن هیچ تردیدی به خود راهنمیدادند. «و» حرام کرده است بر شما «گوشت خوک را» و تمام بدن خوکحرام است «و» حرام کرده است بر شما «آنچه را که نام غیر خدا بر آن برده شده» به هنگام ذبح آن، چون نام لات و عزی و غیر آنها. اهلال: بلندکردن صداست زیرا مشرکان چون برای بتان ذبح میکردند، صدای خویش را به ذکر نام آنها بلند میکردند، مثلا با صدای بلند میگفتند: به نام لات! به نام عزی! از این رو هر ذبحکنندهای را «مهل» نامیدند، هرچند صدای خویش را به بردن نامی بلند نکند.
و این آیه عام است، و نفرموده که فقط خوک معمولی حرام است، بلکه چون از لفظ "خنزیر" که به معنای خوک است استفاده کرده، لذا بطور عام شامل هر نوع نژاد خوکی است و همگی یک حکم را دارند و آن حرام بودن گوشت آنهاست؛ و اگر گوشت نژادهای متفاوت خوک از لحاظ حلال یا حرام متفاوت می بودند، حتما شارع اشاره می کرد چنانکه در مورد خر اهلی و خر وحشی مسئله تشریح شده است.
از انس ابن مالک رضی الله عنه روایت است : (أن رسول الله صلی الله علیه وسلم جاءه جاء فقال : أکلت الحمر، ثم جاءه جاء فقال : أکلت الحمر، ثم جاءه جاء فقال : أفنیت الحمر، فأمر منادیا فنادی فی الناس، إن الله و رسوله ینهی انکم عن لحوم الحمر الأهلیة فإنها رجس، لأکفئت القدور، و إنها لتفور باللحم).
یعنی:«شخصی نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آمد و گفت : گوشت خر اهلی خورده شد، سپس شخص دیگری آمد و گفت : گوشت خر خورده شد، بدنبال آن، شخص سومی نزد او آمد و گفت : خرها از بین رفتند، سپس پیامبر صلی الله علیه وسلم به ندا دهندهای دستور داد تا در میان مردم اعلام کند خدا و رسول او شما را از (خوردن) گوشت خرهای اهلی نهی کردهاند، چون نجس است، پس دیگها ریخته شدند در حالی که گوشت (خر) در آنها میجوشید».( متفق علیه)
و محبت و پیروی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در این حدیث نمایان است . هنگامی که حکم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آمد دیگر هیچ چیزی ارزش ندارد و تنها حکم پیامبر - علیه الصلاة و السلام - است که اعتبار دارد .
والله اعلم