دعاهایی که پیامبر در تشهد آخر و قبل از سلام دادن می خواندند چه دعاهایی بود ؟

الاعتصام

 (سوال) دعاهایی که پیامبر در تشهد آخر و قبل از سلام دادن می خواندند چه دعاهایی بود ؟

(جواب) خواندن دعا پس از تشهد و قبل از سلام دادن صحیح و بلکه مستحب است، چنانکه پیامبر صلی الله علیه وسلم قبل از سلام دادن زیاد دعا می خواندند و به نمازگزار سفارش کرده است که هر یک را می‌خواهد برگزیند این دعاها عبارتند از:

1- اللَّهُمَّ إِنِّیْ أَعُوْذُ بِکَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ، وَأَعُوْذُ بِکَ مِنْ فِتْنَةِ الْمَسِیْحِ الدَّجَالِ، وَأَعُوْذُ بِکَ مِنْ فِتْنَةِ الْمَحْیَا وَالْمَمَاتِ، اللَّهُمَّ إِنِّیْ أَعُوْذُ بِکَ مِنَ المَأْثَمِ والمَغْرَمِ.بخاری و مسلم

«خداوندا! از عذاب قبر و فتنة دجال و فتنة زندگی و مرگ به تو پناه می‌برم. خداوندا! از گناه و وام به تو پناه می‌برم».

2- اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا عَمِلْتُ وَمِنْ شَرِّ مَا لَمْ أَعْمَلْ بَعْدُ. نسائی

«خداوندا! از شر آنچه انجام داده‌ایم و آنچه هنوز انجام نداده‌ام به تو پناه می‌برم».

3- اللَّهُمَّ حَاسِبْنِی حِسَابًا یَسِیْراً. احمد و حاکم روایت کرده‌اند.

«خداوندا! در در حساب کشی از من آسان گیر».

4- اللَّهُمَّ بِعِلْمِکَ الغَیْبَ، وَقُدْرَتِکَ عَلَی الْخَلْقِ أَحْیِنِیْ مَا عَلِمْتَ الْحَیَاةَ خَیْراً لِیْ، وَتَوَفَّنِیْ إِذَا عَلِمْتَ الْوَفَاةَ خَیْراً لِیْ، اللَّهُمَّ إِنِّیْ أَسْأَلُکَ خَشْیَتَکَ فِیْ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ، وَأَسْأَلُکَ کَلِمَةَ الْحَقِّ (وفی راویة: الحکم) فِی الرِّضَا وَالْغَضَبِ، وَأَسْأَلُکَ الْقَصْدَ فِی الْغِنَی وَالْفَقْرِ، وَأَسْأَلُکَ نَعِیْماً لاَ یَنْفَدُ، وَأَسْأَلُکَ قُرَّةَ عَیْنٍ لاَ تَنْقَطِعُ، وَأَسْأًلُکَ الرِّضَا بَعْدَ الْقَضَاءِ، وَأَسْأَلُکَ بَرْدَ الْعَیْشِ بَعْدَ الْمَوْتِ، وَأَسْأَلُکَ لَذَّةَ النَّظَرِ إِلَی وَجْهِکَ وَالشَّوْقَ إِلَی لِقَائِکَ فِیْ غَیْرِ ضَرَّاءَ مَضِرَّةٍ وَلاَ فِتْنَةٍ مُضِلَّةٍ، اللَّهُمَّ زَیِّنَا بِزِیْنَةِ الإِیْمَانِ وَاجْعَلْنَا هُدَاةً مُهْتَدِیْنَ». احمد و حاکم روایت کرده‌اند.

«خداوندا! تو را به علمت بر نهان و قدرتت بر خلق سوگند می‌دهم، مادام که زندگی را برای من خیر میداری مرا زنده نگه‌دار و چون مرگ برایم بهتر باشد مرا بمیران. خداوندا! خشیت و ترس از تو را در نهان و آشکار می‌خواهم و سخن حق را از تو می‌خواهم. عدل را در خشم و خشنودی خواهانم. حد وسط را در فقر و غنی از تو می‌خواهم و نعمتی را خواستارم که فنا نیابد و نور چشمی را که تمام نشود. بعد از قضا رضایت و خوشنودی را می‌خواهم و خنکای زندگی را بعد از مرگ و لذت نگریستن بر تو و شوق لقایت را خواستارم. (مرا زنده بدار) بدون آن که زیانی تحمل‌ناپذیر و فتنه‌ای گمراه کننده متوجه می‌باشد. خداوندا! ما را با زینت ایمان بیارای و از هادیان و هدایت یافتگان قرار ده».

5- پیامبر، ابوبکر صدیق را تعلیم داد که بگوید: «اللَّهُمَّ إِنِّیْ ظَلَمْتُ نَفْسِیْ ظُلْماً کَثِیْراً، وَلاَ یَغْفِرُ الذُّنُوْبَ إِلاَّ أَنْتَ، فَاغْفِرْ لِیْ مَغْفِرَةً مِنْ عِنْدِکَ وَارْحَمْنِیْ إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُوْرُ الرَّحِیْمُ». بخاری و مسلم.

«خداوندا! من بر خود ستم بسیار کردم، و جز تو کسی گناهانم را نمی‌آمرزد. با آمرزشی از جانب خودت ببخش و به من رحم کن، همانا تو آمرزندة مهربانی».

6- و به عایشه امر کرد که بگوید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنَ الْخَیْرِ کُلِّهِ عَاجِلِهِ وَآجِلِهِ مَا عَلِمْتُ مِنْهُ وَمَا لَمْ أَعْلَمْ وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ الشَّرِّ کُلِّهِ عَاجِلِهِ وَآجِلِهِ مَا عَلِمْتُ مِنْهُ وَمَا لَمْ أَعْلَمْ وَأَسْأَلُکَ (وفی روایة: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ) الْجَنَّةَ وَمَا قَرَّبَ إِلَیْهَا مِنْ قَوْلٍ أَوْ عَمَلٍ وَأَعُوذُ بِکَ مِنَ النَّارِ وَمَا قَرَّبَ إِلَیْهَا مِنْ قَوْلٍ أَوْ عَمَلٍ وَأَسْأَلُکَ (وفی روایة: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ) مِنَ الْخَیْرِ مَا سَأَلَکَ عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ مُحَمَّدٌ وَأَسْتَعِیذُکَ مِمَّا اسْتَعَاذَکَ مِنْهُ عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ مُحَمَّدٌ وَأَسْأَلُکَ مَا قَضَیْتَ لِی مِنْ أَمْرٍ أَنْ تَجْعَلَ عَاقِبَتَهُ (لی) رَشَداً». احمد، طیالسی، بخاری در «الأدب المفرد» ابن ماجه و حاکم صحیحش دانسته و ذهبی موافق است.  

«خداوندا! تمامی خیر را در حال و آینده از تو می‌خواهم، آنچه را می‌دانم و آنچه را که از آن نمی‌دانم. از همة شر و بدی به تو پناه می‌برم، در حال و آینده، چه آنچه را میدانم و چه آنچه را نمی‌دانم و بهشت را می‌خواهم و هر قول و عملی که بدان نزدیک می‌گرداند و از آتش دوزخ به تو پناه می‌برم و نیز از هر قول و عملی که انسان را بدان نزدیک گرداند. بهترین آنچه را بنده و رسولت محمد صلی الله علیه وسلم از تو خواسته می‌خواهم و به تو پناه می‌برم از شرآنچه بنده و رسولت محمد صلی الله علیه وسلم به تو پناه می‌برد و از تو می‌خواهم تا آنچه را بر من مقدر کرده‌ای انجامش را مایة رشدم قرار دهی».

7- روزی پیامبر صلی الله علیه وسلم از مردی پرسید که در نماز چه می‌گویی؟ وی گفت: تشهد را می‌خوانم؛ سپس از خداوند رفتن به بهشت را درخواست می‌کنم و از دوزخ به وی پناه می‌برم؛ اما به خدا سوگند، چه خوب است آنچه تو زمزمه می‌کنی، نه آنچه معاذ زمزمه می‌کند. پیامبر فرمود: ما نیز چیزی شبیه سخنان تو زمزمه می‌کنیم. ابوداود، ابن ماجه و ابن خزیمه (1/87/1) با سند صحیح.

8- پیامبر شنید که مردی در تشهدش می‌گوید: «اللَّهُمَّ إِنِّیْ أَسْأَلُکَ یَا اللهُ (وفی روایة: بالله) بِأَنَّکَ الْوَاحِدُ الأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِیْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُوْلَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفْواً أَحَدٌ، أَنْ تَغْفِرَ لِیْ ذُنُوْبِیْ إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُوْرُ الرَّحِیْمُ» «خداوندا! ای خدای یکتا واحد و بی‌نیازی که نزاده و زاده نشده و همتایی ندارد، از تو می‌خواهم که گناهانم را بیامرزی، تو آمرزندة مهربانی».

و ایشان فرمود: قَدْ غُفِرَلَهُ، قَدْ غُفِرَلَهُ. «همانا وی آمرزیده شده است، آمرزیده شده است». ابوداود، نسائی، احمد و ابن خزیمه روایت کرده‌اند.

9- از مرد دیگری شنید که در تشهدش می‌گفت: «اللَّهُمَّ إِنِّیْ أَسْأَلُکَ بِأَنَّ لَکَ الْحَمْدُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ وَحْدَکَ لاَ شَرِیْکَ لَکَ، الْمَنَّانُ، یَا بَدِیْعَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ یَا ذَا الجَلاَلِ وَالإِکْرَامِ، یَا حَیُّ یَا قَیُّوْمُ، إِنِّیْ أَسْأَلُکَ الْجَنَّةَ وَأَعُوْذُ بِکَ مِنَ النَّارِ»«خداوندا! از تو مسئلت دارم که ستایش تو راست. هیچ معبودی جز تو نیست. تو تنها و بی‌شریک هستی. ای بخشنده و ای آفرینندة آسمانها و زمین! ای صاحب شوکت و بخشندگی! ای زنده! ای پایدار! من از تو بهشت را می‌خواهم و از دوزخ به تو پناه می‌برم». حضرت از اصحابش پرسید: می‌دانید چه دعایی کرد؟ گفتند: خدا و رسولش داناترند. گفت: سوگند به کسی که جانم در دست اوست، وی خدا را با اسم اعظمش خواند؛ اسم اعظمی که هر گاه با آن خدا خوانده شود اجابت کند و هر گاه بدان درخواستی شود داده می‌شود. ابوداود، نائی، احمد و بخاری در «الأدب المفرد»

10- آخرین دعایی که بین تشهد و سلام می‌گفت، این بود: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیْ مَا قَدَّمْتُ، وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ، وَمَا أَعْلَنْتُ، وَمَا أَسْرَفْتُ، وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّیْ، أَنْتَ الْمُقَدِّمُ وَأَنْتَ الْمُأَخِّرُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ». مسلم و ابوعوانه.

«خداوندا! گناهان پیشترم و گناهانی را که بعد مرتکب می‌شوم و آنچه را پنهانی، انجام دادم و آنچه را آشکار، ببخشای و مرا به خاطر آنچه اسراف کرده‌ام و بخاطر آنچه تو بهتر از من می‌دانی بیامرز. تقدیم و تأخیر هر امری به دست توست، هیچ معبودی جز تو نیست».

 

والله اعلم

نظر دهید