الاعتصام
یک مصلح نزد خداوند از هزاران صالح محبوبتر است، زیرا خداوند به واسطهٔ مصلح یک امت را حفظ میکند، اما صالح تنها به حمایت از خود بسنده میکند.
.........................................
قانع نشدن مردم به سخن حق نباید باعث از بین رفتن ایمانت شود چرا که بخشی از این نپذیرفتنها به سبب عناد است، و مطمئن باش که حجت تو قویتر از پیامبران نخواهد بود:
{فَإِن كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ جَآؤُوا بِالْبَيِّنَاتِ...} [آل عمران/184]
«پس اگر تو را تکذیب نمودند [بدان که] پیش از تو نیز پیامبرانی دروغگو انگاشته شدند که با دلایل آشکار ... آمده بودند».
.........................................
خداوند خبر از زوال یهودیان در فلسطین داده است و زوال آنان در پی زوال حامیانشان خواهد بود، اما کسی که یقینش به خود الله ضعیف است، باورش به وعده الله نیز قوی نخواهد بود، در حالی که وعده الله را بازگشتی نیست.
.........................................
امت از ظلم نجات نمی یابد مگر پس از امتحان شدید. بنی اسرائیل بر فرعون پیروز نشدند مگر پس از آنکه فرعون فرزندان آنان را کشت و سپس مومنانشان را به قتل رساند.
آن ستمگر در حالی گروهی از مومنان بنی اسرائیل را کشت و به صلیب کشاند که موسی ـ علیه السلام ـ در میان آنان بود.
.........................................
منافقان را بیشتر میتوان از روی سخنانشان شناخت تا کارهایشان. زیرا آنان در هنگام عمل، ترسوترین مردم هستند:
{وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ} [شعراء/226]
«و آنان چیزی میگویند که انجام نمیدهند»
{...وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ...} [محمد/30]
«... و از لحن سخن، آنان را خواهی شناخت...».
.........................................
ترک یاری از سوی نزدیکان، سختتر از تجاوز بیگانگان است، زیرا از بیگانه انتظار دشمنی میرود، اما انسان از نزدیکان خود انتظار یاری دارد. رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «همچنان گروهی از امت من بر حق پایدار خواهند ماند و ترک یاری دیگران به آنان زیانی نخواهد رساند».
.........................................
پایداری یعنی پایداری قلب، زیرا کسی که دارای قلب پایدار است حتی اگر تنها باشد قویتر از گروهی است که قلبهایشان ضعیف و پراکنده است. پیروزی پیامبران بر دیگران با پایداری بود نه با جمع بسیار.
.........................................
امکان دارد که خداوند، کافر را از نعمتهای ظاهری برخوردار سازد اما از نعمت درونی که همان آرامش قلبی است محروم کند؛ یعنی به کافری هزار سکهٔ طلا دهد و با آن بدبخت شود و به مومنی یک سکهٔ نقره دهد و با همان خوشبخت باشد.
.........................................
غریبِ مومن، خویشاوند است و خویشاوند کافر، بیگانه است؛ چرا که نزدیکی یعنی نزدیکی به الله نه نزدیکیِ نسب و خویشاوندی. نوح ـ علیه السلام ـ خطاب به پروردگار فرمود:
{...رَبِّ إِنَّ ابُنِي مِنْ أَهْلِي...} [هود/45]
«... پروردگارا، پسرم از خانوادهٔ من است...»
اما خداوند در پاسخ وی فرمود:
{...يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ...} [هود/46]
«... ای نوح! او از خانوادهٔ تو نیست...».
.........................................
مرحوم کسی است که حق را بشناسد و محروم کسی است که از نعمت فهم بی نصیب باشد. ولی محرومتر از همه آن است که حق را بشناسد اما از پیروی آن باز بماند.