الاعتصام
فساد، بیماری است و اصلاح، درمانِ آن. هر چه فساد بیشتر ریشه دوانده باشد، دردِ اصلاح نیز بیشتر خواهد بود.
.........................................
علم اگر با هوای نفس آمیخته شود، برای صاحب خود زیانبارتر از جهل خواهد بود:
{أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً...} [جاثیه/23]
«پس آیا دیدی کسی را که هوس خود را خدای خود قرار داده و الله او را با وجود علم گمراه ساخته و بر شنوایی و قلب او مهر زده و بر دیدهاش پرده نهاده؟»
.........................................
زود خواندن نماز صبح در رمضان، پس از ثبوت وارد شدن وقت، مستحب است. زید بن ثابت ـ رضی الله عنه ـ میگوید: «میان سحری و وارد شدن به نماز به اندازهٔ خواندن پنجاه آیه بود».
.........................................
حق هیچگاه به طور کامل از روی زمین ناپدید نمیشود؛ هر کس آن را ترک گوید، خداوند به واسطهٔ دیگری آن را برپا خواهد کرد:
{...فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ} [انعام/89]
«... پس اگر اینان به آن کفر ورزند، بیشک گروهی دیگر را بر آن خواهیم گمارد که به آن کافر نباشند».
.........................................
کسی که قصد ویرانی باطل را دارد، باید بنای حق را بر اساس سنت برپا کند. این که کسی باطل را ویران نموده این اشتباهش را توجیه نمیکند که مسجدی را رو به غیر از قبله بنا نماید.
.........................................
ابن فجائه در دوران عبدالملک بن مروان و حجاج بر آنان شورید و با شورای پیروان خود اعلام خلافت نمود و با قدرتی که به دست آورد خونهای بسیاری را به زمین ریخت. انسانهای راستین بسیاری که از تجاوز و ستمگری حجاج گریخته بودند به غلو و تندروی ابن فجائه پناه آوردند در حالی که حق [نه با آن بود، نه با این، بلکه] میان آن دو بود.
.........................................
وقتی به طور مستمر به کسی گفته شود که حق او پایمال شده و او مظلوم است و آزاد نیست، آن را باور خواهد کرد حتی اگر آزاد باشد، و در جستجوی حقوق خیالیای که از وی سلب شده برخواهد آمد. گروهی از زنان در اروپا تظاهرات کردند تا مانند مردان از «حق برهنه کردن سینه» برخوردار باشند!
.........................................
دروازهٔ نخست برای پذیرش توبه، اعتراف به گناه برای خداوند است. رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «بنده اگر به گناه خود اعتراف نماید، سپس توبه کند، خداوند توبهاش را میپذیرد» [مسلم].
.........................................
آنکه میبیند هیبت دین زیر پا نهاده میشود اما از ترس هیبت و جایگاه خودش کاری نمیکند، خداوند نیز به همان اندازه از هیبت او نزد مردم خواهد کاست. جزا از جنسِ عمل است.
.........................................
کسی که با تجرد (به دور از ترس و طمع و هواس نفس) به حق بنگرد در یک لحظه آن را خواهد شناخت، اما آنکه اهل عناد است با گذر زمان جز بر انکارش افزوده نمیشود. قوم نوح نهصد و پنجاه سال حق را شنیدند و تنها اندکی از آنان ایمان آوردند.
.........................................
ایمان، و دوست داشتنِ گمراهی و اهل آن در یک قلب یکجا نمیشود. رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «...هر که با قلب خود با آنان به جهاد پرداخت، مومن است و کمتر از آن به اندازهٔ دانهٔ خردلی ایمان وجود ندارد» [مسلم].