پیام های دینی

2016/Apr/Mon


1216
پیام های دینی (33)

الاعتصام

حق، صاحب خود را بلند می‌کند و هوای نفس، او را پایین می‌آورد:

{وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ...} [اعراف/176]

«و اگر می‌خواستیم [مقام] او را به واسطهٔ آن [آیات] بلند می‌کردیم، اما او به زمین گرایید و از هوای نفس خود پیروی کرد...».

.........................................

یکی از بدترین ستم‌هایی که ممکن است عالمی در حق خودش روا دارد این است که فتوای خود را تابع هوای نفس مردم کند:

{وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذَاً لَّمِنَ الظَّالِمِينَ} [بقره/145]

«و اگر پس از علمی که به تو داده شده پیرو هوس‌های آنان شوی در آن صورت از ستمکاران خواهی بود».

.........................................

مصلحان با سران باطل روبرو هستند، اما اهل باطل این مبارزه را چنان وانمود می‌کنند که گویا نبرد آنان با وطن و ملت آن است. موسی ـ علیه السلام ـ فرعون را نصیحت می‌کرد، اما فرعون می‌گفت:

{يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ} [اعراف/110]

«می‌خواهد شما را از سرزمین‌تان بیرون براند؛ پس چه دستور می‌دهید؟»

.........................................

صحابه و تابعین نماز تراویح را طولانی می‌خواندند و عمر ـ رضی الله عنه ـ میان آن، مدتی به آن‌ها استراحت می‌داد. ایوب سختیانی این استراحت را به اندازهٔ خواندن سی آیه قرار داده بود. اما نماز برخی از متاخرین به اندازهٔ استراحت میانِ تراویح پیشینیان است!

.........................................

متهم نمودن مصلحان به دوست داشتن شهرت و ریاست، تهمتی است جاهلی که پیامبران نیز در معرض آن قرار داشتند. قوم نوح ـ علیه السلام ـ خطاب به او گفتند:

{...مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ...} [مومنون/24]

«...این [مرد] نیست مگر بشری مانند شما که می‌خواهد بر شما برتری جوید!...»

.........................................

بسیار پیش می‌آید که عالمی از فتنهٔ مال رهایی می‌یابد اما دچار فتنهٔ جاه می‌شود و چنان در پی مقام و منزلت می‌افتد که گویا گم شدهٔ اوست، و برای به دست آوردن آن دین خود را می‌دهد تا مردم بگویند: فلانی چنین گفته و چنین کرده است!

.........................................

انسان توفیق انجام طاعت را از دست نمی‌دهد مگر به سبب انجام گناه، و هر چه یک گناه بزرگتر باشد، از طاعت بزرگتری محروم خواهد شد.

.........................................

انسان دچار اشتباه می‌شود تا ضعف خود و کمال پروردگار را به یاد آورد، و اگر چنین بود که هیچگاه خطا نمی‌کرد بی‌شک پروردگارش را فراموش می‌کرد و دچار الحاد می‌شد. خداوند خطا را برای انسان مقدر نموده تا به یاد او بیفتد و دچار تکبر و سرکشی نشود.

.........................................

بیشتر مردم پیرو طرف غالب می‌شوند، حتی اگر بر باطل باشد و با پیروز همراه می‌شوند نه با حق:

{وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنتُم مُّجْتَمِعُونَ (39) لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِن كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ} [شعراء/39-40]

«و به مردم گفته شد: آیا شما جمع خواهید شد؟ (39) بدین امید که اگر ساحران غالب شدند از آنان پیروی کنیم»

.........................................

صدقهٔ با دل خوش نشانهٔ ایمان است و صدقهٔ از روی کراهت و ناخوشی نشانهٔ نفاق است. خداوند متعال دربارهٔ منافقان می‌فرماید:

{... وَلاَ يُنفِقُونَ إِلاَّ وَهُمْ كَارِهُونَ} [توبه/54]

«... و جز از روی ناچاری انفاق و بخشش نمی‌کنند».

.........................................

بسیاری از مردم فتنه‌های آشکار را می‌شناسند و از آن دوری می‌کنند. اما تعداد کمی هستند که فتنه‌های پنهان را می‌شناسند. برای همین اکثر مردم در مورد فتنه‌های پنهان سهل انگاری می‌کنند و این باعث می‌شود این فتنه‌ها [به مرور زمان] جمع شده تبدیل به گناهان بزرگ و آشکار و مهلکی شوند.

نظر دهید