الاعتصام
کسی که کار سودمندی انجام داده یا سخن نیکی به زبان آورده زیاد به آن فکر نکند و به یادش نیاورد، چرا که این باعث به وجود آمدن تکبر و سستی میشود و در نتیجه با تکیه به گذشتهٔ [خوب] خود از تلاش برای آینده باز میماند.
.........................................
هنگامی که پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ مشغول دشمن خارجی بود، منافقان مشغول دو کار میشدند:
ـ به وجود آوردن آشوبها در جزئیات تا او را از کلیات باز دارند.
ـ هدف قرار دادن زنان برای اهداف شهوانی خود.
.........................................
اگر صاحبان کانالهای فساد و فحشاء، هر روز مرتکب گناهان بزرگ میشدند و در همین حال با خداوند روبرو میشدند، برایشان بهتر از این بود که فحشاء و زشتی را میان میلیونها انسان منتشر کنند.
[توضیح: کسی که گناه شخصی انجام میدهد «فاسد» است و شرش تنها محدود به خود اوست و توبهاش نیز آسانتر، اما کسانی که گناه را ترویج میکنند «مفسد» هستند و شرشان فراگیر و گناهشان بسیار بزرگتر است و چه بسا پس از مرگ آنان نیز ادامه یابد].
.........................................
نفس انسان قادر به تشخیص میزان زشتی گناهان نیست، زیرا ممکن است گناهی بس بزرگ را کوچک شمرده و خود را اهل تسامح و مدارا به حساب آورد و مخالفان را تندرو و خشک؛ انس بن مالک ـ رضی الله عنه ـ [خطاب به تابعین] میگوید: «شما کارهایی را انجام میدهید که به گمان خودتان باریکتر از مو هست، اما ما در زمان رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ آن را باعث هلاکت میدانستیم».
.........................................
یاری ستمدیده واجب است؛ دعا بزرگترین یاری و [در عین حال] کمترین تلاش ممکن است.
رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «هیچ چیز برای الله گرامیتر از دعا نیست» [علامه آلبانی در صحیح الأدب المفرد آن را حسن دانسته است].
.........................................
کم یقینترین مردم آنهایی هستند که آنچه را میگویند انجام نمیدهند. آنها کمتر از همه بر گفتههای خود ثابت میمانند و بیش از دیگران دچار تغییر و عقبگرد میشوند. در تمام تاریخ بیشترین کسانی که پسروی کردهاند همین نظریهپردازان بیعمل بودهاند.
.........................................
کمک کردن مرد به همسرش در کارهای خانه، راه و روش پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ است، هر چه مقام و منزلت آن مرد بالا باشد و هر چه مشغولیتهایش بسیار باشد.
ام المومنین عائشه ـ رضی الله عنها ـ میگوید: «پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ مشغول کارهای خانوادهاش بود، اما همین که صدای اذان را میشنید [برای نماز] بیرون میرفت».
عائشه ـ رضی الله عنها ـ فرزندی نداشت [که کارهایش زیاد باشد، اما با این حال پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ او را در کارهای خانه یاری میداد].
.........................................
کسی که از حق باز میگردد، آغاز کارش با ضعف در عبادت (عمل) است، سپس در پی آن از رای خود (علم) پسروی میکند. پسروی از حق یک نوع سقوط است و کسی که علم و عمل از دو سویش او را محکم گرفتهاند،سقوط نمیکند.
.........................................
متکبّر بیش از دیگران از رسیدن به هدف خود باز میماند، زیرا او در توهم زندگی میکند و توهم محقق نخواهد شد. خداوند متعال میفرماید:
{...إِن فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَّا هُم بِبَالِغِيهِ...} [غافر/56]
«... در سینههایشان جز تکبری نیست که هرگز به آن [بزرگی مورد نظر خود] نخواهند رسید...».