الاعتصام
هر رسالت حقی ناگزیر باید مورد تهمت و جوسازی اهل باطل قرار گیرد، اما همیشه دلایل آشکار قویتر از شایعههاست. جابر ـ رضی الله عنه ـ میگوید: «مُضریان و یمنیان به هر کس که میخواست به مکه برود میگفتند: مواظب باش جوانک قریش فریبت ندهد!»
......................................
اهل هوا و هوس هر چه بیشتر اندیشه کند بیشتر منحرف میشود و هر گاه دست از هوای نفس بردارد همان تفکر اندک نیز برایش کافی است:
{ إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ (18) فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ (19) ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ (20) ثُمَّ نَظَرَ} [مدثر/18-21]
«او اندیشید و سنجید (18) کشته باد که چگونه سنجید (19) سپس کشته باد! چگونه سنجید (20) سپس نظر انداخت».
......................................
اثر اعمال نیک بر چهرهٔ انسان نمودار میشود:
{...تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنكَرَ...} [حج/72]
«...در چهرهٔ کسانی که کفر ورزیدهاند [اثر] منکر را تشخیص میدهی...»
{...سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ...} [فتح/29]
«...نشانهٔ [مشخصهٔ] آنان بر اثر سجود در چهرههایشان است...»
......................................
آنکه ایمانش کم است وقتی از آوردن حجت و برهان ناتوان شود به تهمت و بهتان رو میآورد.
......................................
برخی از گناهکاران از روی هوای نفس اندیشههایی را میپذیرند، زیرا فسقشان را توجیه میکند، و میخواهند از نام «فاسق» به نام «اندیشمند» بگریزند تا از سرزنش و عذاب وجدان در امان بمانند!
......................................
شاید انسان اذکار خود را بخواند و برای محافظت از خود دعا کند، اما سودی برایش نداشته باشد و باز هم دچار زیان شود، چرا که آن دعا و ذکر را بدون یقین و شناخت معنای آن خوانده است.
در حدیث آمده که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ [دربارهٔ دعای سید الاستغفار] فرمود: «... هر کس آن را از روی یقین بگوید...» [بخاری]
......................................
یکی از اسباب رزق و روزی، یاری دادن ضعیفِ مظلوم، بر قویِ ظالم است؛ رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید:
«و آیا جز به سبب ضعیفانتان یاری میشوید و روزی داده میشوید؟» [بخاری]
......................................
هر کس از خداوند در دعای خود طلب دنیا نمود پیش از درخواستِ خود استغفار و توبه کند، زیرا گناهان باعث عدم اجابت دعا یا تاخیر آن میشود. سلیمان ـ علیه السلام ـ پیش از درخواست ملک، از خداوند آمرزش خواست:
{...رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَّا يَنبَغِي لِأَحَدٍ مِّنْ بَعْدِي...} [ص/35]
«... پروردگارا مرا بیامرز و به من ملکی ارزانی دار که پس از من سزاوار هیچکس نباشد...»
......................................
حرام را واردِ حلال میکنند، و اگر مصلحان کارشان را انکار کنند میگویند: دارند حلال را حرام میکنند!
......................................
عدم صبر در برابر بلاهای راه حق از بیشترین دلایل تغییر و عقب گرد است. عمر بن الخطاب میفرماید: «آنان گروهی بودند که الله را شناختند، سپس به سبب بلایی که دچار آن شدند به کفر بازگشتند».
......................................
خداوند دنیا را فریبنده و سرگرم کننده قرار داده تا ببیند کدام یک از مردم حق پروردگار را بر شهوت نفس خود مقدم میدارد:
{إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا} [کهف/7]
«ما آنچه را بر روی زمین است زینتی برای آن قرار دادیم، تا آنان را بیازماییم که کدام یک از ایشان نیکوکارترند».