رفع الیدین در ترازوی قرآن و سنت (14)

الاعتصام

" سخن آخر "

با این همه دلایل روشن و واضح معلوم می شود که رفع الیدین منسوخ نیست و بنا بر همین دلایل است که انور شاه کشمیری می گوید :« لم ینسخ حرف منه » (منسوخ شدن رفع الیدین به جای خود بلکه حرفی از آنهم منسوخ نشده است ) احادیث رفع الیدین خیلی زیادند و از نظر سند صحیح ترند واحادیث عدم رفع الیدین از لحاظ معنی وسند ثابت نیستند .
امام بخاری می گوید : « نزد اهل علم از هیچ یک از صحابه  ثابت نیست که رفع الیدین نکرده باشد » 
 پس رفع الیدین سنت مستقل رسول الله صلی الله علیه وسلم است و منسوخ نیست و کسانی که رفع الیدین نمی کنند و مدعی منسوخ شدن رفع الیدین هستند، نمی توانند یک حدیث صحیح، صریح و مرفوع که  مجروح و ضعیف نباشد بیاورند . لذا از ایشان با کمال احترام و ادب درخواست می کنیم که تقلید کورکورانه را کنار گذاشته و به سنت صحیح رسول الله چنگ زده و نسبت به سنت سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم محبت ورزند و نماز خویش را مثل نماز رسول الله بخوانند که زیرا رسول الله فرمودند : « صلوا کما رایتمونی اصلی » نماز بخوانید همانگونه که دیدید من نماز خواندم »
لذا همه مسلمانان باید پیرو قرآن و سنت ( یعنی منهج سلف ) باشند، زیرا حتی خود ائمه اربعه تابع قرآن و سنت بوده اند، و آنها مردم را از تقلید به مذهبشان بر حذر می داشتند و می گفتند که هر کجا حق روشن شود باید انرا بکیرند و دست از تقلید بکشند.

و امام ابوحنیفه رحمه الله می گفتند :
"إذا صح الحدیث فهو مذهبی" (روایت ابن عابدین در " الحاشیة " 1/3 ) یعنی " اگر حدیثى صحیح واقع شد مذهب من همان میباشد."
ولی بطور خلاصه، برای عموم مردم بهتر است تابع یکی از مذاهب شوند، تا در مسائل فقهی سرگردان نشوند، ولی برای آنهایی که اهل علم و اجتهاد هستند میتوانند مستقیما از قرآن و سنت احکام فقهی را استنباط کنند، ولی برای عوام الناس از آنجاییکه چنین چیزی امکان پذیر نیست، بهتر است تابع یکی از مذاهب بشوند اما این وظیفه ی علما است تا پیرو قران و سنت به فهم سلف امت باشند نه پیروان کورکورانه و مقلد ائمه اربعه تا با پیروی از قران و سنت بفهم سلف امت بتوانند بهترین آراء و صحیح ترین نظریات را برای عوام برسانند لذا بر عوام لازم است که پیرو یکی از مذاهب باشند اما اتباع از هیچ مذهبی واجب نیست.

" چکیده ی مطالب "
1-اتفاق بین اهل علم بر رفع یدین در تکبیرة الاحرام 
2-اختلاف نظر در رفع الیدین ، قبل و بعد از رکوع و در تشهد 
3- با توجه به احادیثی در بخاری و مسلم رفع الیدین در تکبیره الاحرام و قبل وبعد از رکوع مستحب است واین عمل خلفای راشدین می باشد .
4- ممکن است اینگونه احادیث که رفع الیدین را ثابت میکند به ابوحنیفه رحمه الله نرسیده باشند و از اینرو معذور می باشد اما شکی نیست که به شاگردانش و اتباعش در مذهب رسیده اما چون این احادیث صحیح با مذهبشان مخالفت دارد آنها را رد کرده و ادعای نسخ کردند و به روایتهایی استدلال کردند که آن روایتها ضعیف می باشند از قبیل ما رواه أبو داود (749) عَنْ الْبَرَاءِ بن عازب أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَانَ إِذَا افْتَتَحَ الصَّلَاةَ رَفَعَ یَدَیْهِ إِلَى قَرِیبٍ مِنْ أُذُنَیْهِ ثُمَّ لَا یَعُودُ .
ومنها : ما رواه أبو داود (748) عن عبد الله بن مسعود رضی الله عنه قال : أَلا أُصَلِّی بِکُمْ صَلاةَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ؟ فَصَلَّى فَلَمْ یَرْفَعْ یَدَیْهِ إِلا مَرَّةً . 

و بالفرض اینکه این حدیث رسیده باشد ما پیرو پیامبر هستیم نه پیرو کورکورانه و متعصب امام ابوحنیفه رحمه الله .

5-حجت کوفیان یا احناف این است که ابن مسعود رفع الیدین نداشته ، البته باید گفت بر فرض صحیح بودن این حدیث از روایت ابن مسعود بایستی عنوان کرد که قول و فعل ابن مسعود در مقابل ده ها صحابی شاذ می باشد. 

6- و اما استدلال به حدیث ....اسکنوا....استدلال در غیر محل خودش است زیرا صحابه همراه سلام دادن دست خود را هم بالا می بردند و اینجاست که پیامبر انها را نهی کرد .نهی پیامبر نه از رفع در رکوع بوده بدلیل این روایت / . «ما شأنکم تشیرون بأیدیکم، کأنها أذناب خیلٍ شمس؟ إذا سلّم أحدکم فلیلتفت إلى صاحبه، ولا یُومئ بیده». 

8-عموم لازم نیست در اینگونه موارد اختلاف وبحثی پیش آید.

والله اعلم.

از الله متعال توفیق رفتن بر راه راست و فهمیدن کتاب و سنت و عمل به آن را برای همگان خواهانیم
آمـــین
وما علینا الا البلاغ والله یهدی من یشاء إلی صراط المستقیم .
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

نظر دهید