رفع الیدین در ترازوی قرآن و سنت (11)

الاعتصام

" دلالیل مدعیان ترک رفع الیدین و جواب آنها "

9- عن عبدالله بن مسعود قال : « صلیت مع النبی ومع ابی بکر ومع عمر فلم  یرفعوا ایدیهم الاعند التکبیر الاولی  فی افتتاح الصلاة » 
یعنی : " عبدالله بن مسعود می گوید : « پشت سر رسول الله و ابوبکر و عمر نماز خواندم ایشان فقط هنگام تکبیر تحریمه رفع الیدین می کردند ". 
جواب : علی بن عمرو می گوید : « دراین روایت محمد بن جابر هست که منفرد و ضعیف است » درکتاب موضوعات کبیر چنین آمده است : « منها حدیث المنع عن رفع الیدین فی الصلاة عند الرکوع والرفع منه کلها باطل لا یصح منها شی لحدیث بن مسعود» 
یعنی : " روایاتی که در آنها بحث منع رفع الیدین هنگام رفتن به رکوع و بلند شدن از آن آمده است از روی حدیث عبدالله بن مسعود باطل هستند ".
امام احمد رحمة الله علیه می گوید : « دراین روایت محمد بن جابر وجود دارد که ضعیف است و هرکس از او بدتر باشد از وی حدیث روایت می کند »  
ابن جوزی این حدیث را موضوع گفته است .   امام بخاری  می گوید :  « لیس بالقوی»   ( محمد بن جابر راوی ثقه ای نیست ) امام بن معین می گوید : «ضعیف » یعنی محمد بن جابر راوی ضعیفی است.» 

10-عن عاصم بن کلیب عن ابیه ان علیا کان یرفع یدیه فی اول تکبیرة من الصلاة ثم لا یرفع بعده » 
یعنی : " عاصم از پدرش روایت می کند که فرمود :   « علی هنگام تکبیر تحریمه رفع الیدین می کرد و در دیگر جای نماز رفع الیدین نمی کرد » 
جواب : در سند این اثر راوی به نام ابوبکر نشهلی وجود دارد ، عثمان دارمی می گوید روایت ایشان قابل حجت نیست و راوی دیگری به نام عاصم بن کلیب وجود دارد که درباره آن علی بن مدینی می گوید روایتی که مدار آن برعاصم بن کلیب باشد قابل حجت نیست . در مقابل احادیث صحیح ، این اثر هیچ است و اصلا قابل حجت نیست.

11- عن علی بن ابی طالب انه کان یرفع یدیه فی التکبیرة  الاولی التی یفتتح بها الصلاة ثم لا یرفعهما فی شی من الصلاة » 
یعنی : " علی در هنگام تکبیر تحریمه رفع الیدین می کرد و در دیگر جای نماز رفع الیدین نمی کرد". 
جواب : در سند این روایت دو راوی به نامهای ابوبکر بن عبدالله نشهلی و عاصم بن  کلیب وجود دارد که هر دو تا ضعیفند و همانطور که قبلا ً هم ذکر گردید در مقابل روایت صحیح این اثر قابل استدلال نیست واز خود علی با سند صحیح رفع الیدین ثابت است . و در این اثر دو راوی مجروح و ضعیف وجود دارد . 1- ابوبکر بن عیاش : حافظ بن حجر می گوید: «  فی  الحدیث  یغلط ویهم »  ( ایشان در بیان حدیث مرتکب اشتباهی شده و فردی وهمی بودند 2- حصین بن عبدالرحمان : حاکم در مورد وی می گوید : « ثقة ساء حفظه فی الاخر»
 یعنی : " وی ثقه بود ولی در آخر عمر دچار سوء حفظ شد » امام نسائی می گوید :« تغیر حفظه» (حافظه اش خراب شد)  بنابراین این روایت  حجت نیست. 

12- عن عبدالعزیز بن حکیم قال : « رایت بن عمر یرفع یدیه حذو اذنیه فی اول تکبیرة افتتاح الصلاة ولم یرفعهما فیما سوی ذلک »  عبدالعزیز حکیم می گوید : « عبدالله بن عمر را دیدم که  دستهایش  را برابر گوشهایش  در هنگام تکبیر تحریمه  بلند  می کرد  و در جاهای  دیگر بلند  نمی کرد» 
جواب : در سند این اثر راوی به  نام  محمد بن ابان بن صالح وجود  دارد  که ابو داود ، ابن معین و امام بخاری وی را ضعیف  گفته اند و امام بخاری می گوید : « لیس بالقوی » (وی ثقه نیست ) واین  اثر را نمی  توان  با احادیث صحیح مقایسه نمود  ودر مقابل آنها قرار داد به خصوص که روایت ابن عمر متفق علیه است و از خود  بن عمر رفع الیدین ثابت است که قبلاً بیان گردید .

والله تعالی اعلم

نظر دهید