الاعتصام
" دلالیل مدعیان ترک رفع الیدین و جواب آنها "
9- عن عبدالله بن مسعود قال : « صلیت مع النبی ومع ابی بکر ومع عمر فلم یرفعوا ایدیهم الاعند التکبیر الاولی فی افتتاح الصلاة »
یعنی : " عبدالله بن مسعود می گوید : « پشت سر رسول الله و ابوبکر و عمر نماز خواندم ایشان فقط هنگام تکبیر تحریمه رفع الیدین می کردند ".
جواب : علی بن عمرو می گوید : « دراین روایت محمد بن جابر هست که منفرد و ضعیف است » درکتاب موضوعات کبیر چنین آمده است : « منها حدیث المنع عن رفع الیدین فی الصلاة عند الرکوع والرفع منه کلها باطل لا یصح منها شی لحدیث بن مسعود»
یعنی : " روایاتی که در آنها بحث منع رفع الیدین هنگام رفتن به رکوع و بلند شدن از آن آمده است از روی حدیث عبدالله بن مسعود باطل هستند ".
امام احمد رحمة الله علیه می گوید : « دراین روایت محمد بن جابر وجود دارد که ضعیف است و هرکس از او بدتر باشد از وی حدیث روایت می کند »
ابن جوزی این حدیث را موضوع گفته است . امام بخاری می گوید : « لیس بالقوی» ( محمد بن جابر راوی ثقه ای نیست ) امام بن معین می گوید : «ضعیف » یعنی محمد بن جابر راوی ضعیفی است.»
10-عن عاصم بن کلیب عن ابیه ان علیا کان یرفع یدیه فی اول تکبیرة من الصلاة ثم لا یرفع بعده »
یعنی : " عاصم از پدرش روایت می کند که فرمود : « علی هنگام تکبیر تحریمه رفع الیدین می کرد و در دیگر جای نماز رفع الیدین نمی کرد »
جواب : در سند این اثر راوی به نام ابوبکر نشهلی وجود دارد ، عثمان دارمی می گوید روایت ایشان قابل حجت نیست و راوی دیگری به نام عاصم بن کلیب وجود دارد که درباره آن علی بن مدینی می گوید روایتی که مدار آن برعاصم بن کلیب باشد قابل حجت نیست . در مقابل احادیث صحیح ، این اثر هیچ است و اصلا قابل حجت نیست.
11- عن علی بن ابی طالب انه کان یرفع یدیه فی التکبیرة الاولی التی یفتتح بها الصلاة ثم لا یرفعهما فی شی من الصلاة »
یعنی : " علی در هنگام تکبیر تحریمه رفع الیدین می کرد و در دیگر جای نماز رفع الیدین نمی کرد".
جواب : در سند این روایت دو راوی به نامهای ابوبکر بن عبدالله نشهلی و عاصم بن کلیب وجود دارد که هر دو تا ضعیفند و همانطور که قبلا ً هم ذکر گردید در مقابل روایت صحیح این اثر قابل استدلال نیست واز خود علی با سند صحیح رفع الیدین ثابت است . و در این اثر دو راوی مجروح و ضعیف وجود دارد . 1- ابوبکر بن عیاش : حافظ بن حجر می گوید: « فی الحدیث یغلط ویهم » ( ایشان در بیان حدیث مرتکب اشتباهی شده و فردی وهمی بودند 2- حصین بن عبدالرحمان : حاکم در مورد وی می گوید : « ثقة ساء حفظه فی الاخر»
یعنی : " وی ثقه بود ولی در آخر عمر دچار سوء حفظ شد » امام نسائی می گوید :« تغیر حفظه» (حافظه اش خراب شد) بنابراین این روایت حجت نیست.
12- عن عبدالعزیز بن حکیم قال : « رایت بن عمر یرفع یدیه حذو اذنیه فی اول تکبیرة افتتاح الصلاة ولم یرفعهما فیما سوی ذلک » عبدالعزیز حکیم می گوید : « عبدالله بن عمر را دیدم که دستهایش را برابر گوشهایش در هنگام تکبیر تحریمه بلند می کرد و در جاهای دیگر بلند نمی کرد»
جواب : در سند این اثر راوی به نام محمد بن ابان بن صالح وجود دارد که ابو داود ، ابن معین و امام بخاری وی را ضعیف گفته اند و امام بخاری می گوید : « لیس بالقوی » (وی ثقه نیست ) واین اثر را نمی توان با احادیث صحیح مقایسه نمود ودر مقابل آنها قرار داد به خصوص که روایت ابن عمر متفق علیه است و از خود بن عمر رفع الیدین ثابت است که قبلاً بیان گردید .
والله تعالی اعلم