الاعتصام
" دلائل مدعیان ترک رفع الیدین وجواب آنها "
1- قوله تعالی « قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون » درتفسیر این آیه عبدالله بن عباس می گوید : « مخبتون متواضعون لا یلتفتون یمیناً ولا شمالاً ولا یرفعون ایدیهم فی الصلاة »
یعنی نماز را با خشوع و خضوع می خوانند و به این طرف و آن طرف نگاه نمی کنند و در نماز دست ها را بلند نمی کنند .
جواب : منظور از " دست ها را بلند نمی کنند " در این جا همان رفع الیدین اشتباهی است که بعضی هنگام سلام دادن آن را انجام می دادند که رسول الله از آن منع فرمودند نه رفع الیدین در نماز که سنت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است . در غیر این صورت پس رفع الیدین تکبیر تحریمه در آغاز نماز و در دعای قنوت و در تکبیرات اضافه نماز عیدین هم ناجائز است. علاوه بر این از خود عبدالله بن عباس رفع الیدین ثابت است.
چنانکه ابوحمزه می گوید : « رایت بن عباس یرفع یدیه حین کبر واذا رکع واذا رفع راسه من الرکوع »
یعنی عبدالله بن عباس را دیدم که هنگام تکبیر تحریمه و رفتن به رکوع و بلند شدن از آن رفع الیدین می کردند .
2- عن عبدالله بن عمر رضی الله عنهما قال «رایت رسول الله صلی الله علیه وسلم اذا افتتح الصلاة رفع یدیه حذو منکبیه واذا اراد ان یرکع وبعد ما یرفع راسه من الرکوع فلا یرفع ولا بین السجدتین »
یعنی : " از عبدالله بن عمر روایت است که گفت « رسول الله را دیدم که هنگام آغاز نماز دستها را برابر شانه ها بلند می کرد و هنگامی که می خواست به رکوع برود و از آن بلند شود نیز دستها را بلند نمی کرد و بین دوسجده این کار را نمی کرد ".
جواب : ابو عوانه برای این روایت بابی تحت عنوان « باب رفع الیدین فی افتتاح الصلاة قبل التکبیر بحذا المنکبیه و للرکوع والرفع راسه من الرکوع وانه لا یرفع بین السجدتین » باز کردند ( باب بلند کردن دستها برابر شانه ها هنگام آغاز نماز و هنگام رفتن به رکوع و بلند شدن از آن و اینکه در میان دو سجده رفع الیدین نمی کنند ).
وبعد از عنوان باب ، ابو عوانه اولین حدیثی را که آورده همین حدیث ابن عمر است و تعجب آورتر اینکه بعد از این حدیث هفت حدیث دیگر که دلیل بر رفع الیدین در هنگام رکوع و بلند شدن از آن هستند را می آورد .اگر به اصل الفاظ حدیث توجه کنید می بینید که این حدیث بر رفع الیدین دلالت می کند نه بر ترک آن .
عن سالم عن ابیه «قال رایت رسول الله اذا افتتح الصلاة رفع یدیه حتی یحاذی بهما وقال بعضهم حذو منکبیه واذا اراد ان یرکع وبعد ما یرفع راسه من الرکوع ولا یرفعهما ولا یرفع بین السجدتین »
(سالم از پدرش روایت می کند که فرمودند : « رسول الله هنگام آغاز نماز و به رکوع رفتن وبلند شدن از آن دستهایش را تا برابر شانه ها بلند می کردند ولی بین دو سجده بلند نمی کردند) .
3- عن البراء بن عازب قال: « کان النبی اذا کبر لافتتاح الصلاة رفع یدیه حتی یکون ابهماماه قریباً من شحمتی اذنیه ثم لایعود » ( از براء بن عازب روایت است که گفتند : « رسول الله هنگام گفتن تکبیر تحریمه دستها را برابر نرمه گوشها بلند می کردند و این کار را در جای دیگر نماز انجام نمی دادند »
جواب : این روایت قابل استدلال نیست زیرا کسانیکه این روایت را نقل کردند کلمه « لا یعود » را صحیح نمی دانند . ابوداود می گوید :« روی هذا الحدیث هیثم و خالد و ابن ادریس عن یزید لم یذکروا ثم لا یعود » این حدیث را هیثم ،خالد و ابن ادریس روایت کردند اما ایشان کلمه «ثم لا یعود » را نیاوردند » .
عثمان دارمی از امام احمد حنبل نقل می کند که فرمودند : «لایصح » کلمه لا یعود صحیح نیست
یحیی بن محمد بن یحیی می گوید: « سمعت احمد بن حنبل یقول هذا حدیث واه ... الخ » (من از احمد بن حنبل شنیدم که ایشان گفتند این حدیث ضعیف است )
امام بزار می گوید : « لایصح قوله فی الحدیث لایعود »
یعنی : " کلمه « لایعود» درحدیث صحیح نیست " .
والله تعالی اعلم