رفع الیدین در ترازوی قرآن و سنت (6)

الاعتصام

" ادامه ی بحث ائمه اربعه , مجتهدین و اثبات رفع الیدین "

علامه مجد الدین فیروز آبادی می گوید : « به جز در کتب  صحیح امام بخاری  و امام  مسلم که تعداد کمی از احادیث رفع الیدین موجود است،در دیگر  کتب احادیث و روایات رفع الیدین بکثرت وجود دارند، حتی می توان گفت روایات رفع الیدین به تواتر رسیده اند(مشابه حدیث متواتر هستند ) زیرا دربار ه رفع الیدین چهار صد حدیث و اثر از صحابه  وجود دارد که  عشره مبشره جزو راویان می باشند و این  عمل یعنی رفع الیدین تا زمان رحلت رسول الله تداوم داشته و  روایتی که خلاف آنرا ثابت کند وجود ندارد) 

عصام بن یوسف رحمه الله 
مولانا عبدالحی در زندگی نامه عصام بن یوسف می نویسد که ایشان در هنگام به رکوع رفتن وبلند شدن از آن رفع الیدین می کردند
  
 قاضی ثناء الله پانی پتی می گوید : « ابوحنیفه قائل به سنت بودن رفع  الیدین هنگام به رکوع رفتن  و بلند شدن از آن نیست ولی اکثر فقهای محدثین قائل به سنت بودن آن هستند »

دعوت  امام اوزاعی از امام سفیان برای مباهله امام اوزاعی
امام سفیان را یک بار درموسم حج ملاقات کرد امام اوزاعی به امام سفیان گفت :«چرا هنگام به رکوع رفتن وهنگام بلند شدن از آن رفع الیدین نمی کنی در حالی که عبدالله بن عمر می گوید رسول الله تا هنگام رحلت  خویش  رفع الیدین  می کردند» .  امام  سفیان  درجواب  گفتند : «در روایت  یزید بن زیاد  عدم رفع الیدین آمده است ».امام اوزاعی در جواب ایشان گفتند:   «من روایت  عبدالله بن  عمر  را که صحیح هستند به عنوان دلیل بیان میکنم وشما  روایت یزید بن زیاد که ضعیف الحافظه است را بعنوان دلیل عرضه می کنی در حالیکه بر خلاف سنت رسول اکرم است ».هنگامی که سفیان این را شنیدند از خشم چهره اش سرخ گشت وسپس  امام اوزاعی  گفت : « بیا نزد مقام ابراهیمی برویم و مباهله کنیم تا معلوم شود چه کسی برحق است ». هنگامی که  امام سفیان  امام اوزاعی  را چنین دید چیزی نگفت .  

علامه سندی حنفی رحمه الله می گوید : « اما قول من قال ان ذلک الحدیث ناسخ للرفع غیر تکبیرة الافتتاح فهو قول بلا دلیل فالرفع اقوی واکثر » 
یعنی : " اما سخن  کسی که بگوید این حدیث ناسخ برای رفع الیدین غیر از رفع الیدین هنگام تکبیر تحریمه  هست  سخنی بدون  دلیل می باشد و احادیث رفع الیدین موثق تر و بیشتر هستند " .


والله تعالی اعلم

نظر دهید