الاعتصام
" رد شبهات توسل به اموات " (14) ( بررسی توسل کردن به جاه و مقام و طفیل روی اشخاص و یا به حق و برکت اشخاص و همچنین اثبات صحت اینکه دعا کردن همان عبادت و پرستیدن است)
اگر کسی به شخص صالحی بدین صورت توسل نماید که؛ خداوندا به حق حرمت و جاه و مزلت فلانی مشکل مرا رفع کن.
این نوع دعا بدعت و حرام است و بعضی از علما می گویند شرک اصغر است ؛ زیرا چنین عملی یعنی توسل به مقام و منزلت شخص نزد باری تعالی از ارشاد شرع و پیامبر صلی الله علیه وسلم نبوده است و دیده نشده است که یکی از صحابه بزرگوار بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم چنین دعا کرده باشند که : خداوندا به حق جاه و منزلت پیامبرت فلان مشکل ما را رفع بنما.
پس اگر واقعا این امر جایز می بود و از نظر شرع ایرادی نداشت، صحابه در این نوع توسل نسبت به سایر امت حریصتر می بودند و انجام ندادن این نوع توسل توسط صحابه دلیل بر نامشروع بودن آنست و دلیل بر این است که پیامبر صلی الله علیه وسلم این نوع توسل را به آنها یاد نداده است وگرنه حتما حدیثی یا نصی از جواز چنین توسلی بدست ما می رسید.
پیامبر صلی الله علیه وسلم در مورد بدعت می فرماید:
«إِیَّاکُمْ وَمُحْدَثَاتِ الْأُمُورِ فَإِنَّ کُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ وَکُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ» «از نوآوری در کارهای دین بپرهیزید که هر نوآوری بدعت و هر بدعتی گمراهی است»( إمام أحمد فی المسند (1 / 435))
و میفرماید: «مَنْ أَحْدَثَ فِی أَمْرِنَا هَذَا مَا لَیْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ» «هرکس در دین ما چیزی را که جزء آن نیست ایجاد کند باطل است». بخاری (2697) وصحیح مسلم (1718) .
این دو حدیث دلالت دارند بر اینکه هر نوآوری در دین بدعت است و هر بدعتی مردود و غیر قابل قبول می باشد و معنی آن این است که بدعت در عبادتها و اعتقادات حرام است .
از سهل بن سعد انصاری و ابوسعید خدری رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:«أَنَا فَرَطُکُمْ عَلَی الْحَوْضِ مَنْ وَرَدَ شَرِبَ وَمَنْ شَرِبَ لَمْ یَظْمَأْ أَبَدًا وَلَیَرِدَنَّ عَلَیَّ أَقْوَامٌ أَعْرِفُهُمْ وَیَعْرِفُونِی ثُمَّ یُحَالُ بَیْنِی وَبَیْنَهُمْ فأقول إِنَّهُمْ مِنِّی فَیُقَالُ إِنَّکَ لَا تَدْرِی مَا أحدثوا بَعْدَکَ فَأَقُولُ سُحْقًا لِمَنْ بَدَّلَ بَعْدِی»
«من قبل از شما بر سر حوض می روم تا آنجا را برای شما آماده کنم هرکس از کنار من عبور کند از آن می نوشد و هرکس از آن بنوشد هرگز تشنه نمی شود گروههایی از کنار من می گذرند هم من آنها را می شناسم و هم آنها مرا میشناسند ولی بین من و آنها فاصله می اندازند. می گویم: اینها از امت من هستند. گفته می شود: شما نمی دانید که بعد از شما چه بدعتها و نوآوریهایی در دین ایجاد کردند. آنگاه می گویم: دور باد کسانی که بعد از من دین را تغییر دادند». بخاری (6583) و (6584) وصحیح مسلم (2290) .
بدعت، زشت گردانیدن دین و تغییر دادن نشانه های آن است. خلاصه اینکه بدعت خطر بزرگی بر مسلمانان در کار دین و دنیایشان است.
پس توسل به جاه و منزلت اشخاص بدعت است و بدعت حرام می باشد که مسلمان باید از آن تحذیر نماید.
هر چند که برخی احادیث ضعیف یا موضوع در چنین توسلی وارد شده اند که برخی از اهل بدعت بدان استناد کرده و توسل به جاه و منزلت اشخاص را جایز می دانند، ولی به حقیقت یا در شرح حدیث به خطا رفته اند یا اینکه آنها به نصوصی استناد کرده اند که در عرصه مباحث شرعی قابل استناد نیستند زیرا احادیث ضعیف و موضوع امری را اثبات نمی کنند.
با وجود اینکه چنین توسلی بر اساس دید بعضی از علما شرک نیست ولی علما آنرا مقدمه ای برای وارد شدن به شرک اکبر می دانند و اظهار داشته اند چون این امر بدعت است و از طرفی از باب سد ذریعه ، مسلمان باید بشدت از آن دوری کند زیرا همه ی علما بر حرام بودن و بدعت بودن آن اتفاق نظر دارند .
لذا این عمل نوعی از توسل بدعی است.یعنی شخص با این توسل دچار شرک اکبر نمی شود زیرا برای حاجت خویش الله تعالی را به دعا می خواند ولی بدعت و راهی برای رسیدن به شرک اکبر هموار می نماید و باید مومن موحد از آن نیز پرهیز نماید و برخی علما گفته اند این نوع دعا شرک اصغر است. به هر حال در کل هرچند که باعث کفر نباشد ولی حرام است زیرا چنین امری در شرع وجود نداشته که کسی خدا را به حرمت شخصی قسم دهد و این رهنمود شرع برای دعا کردن نیست بلکه شایسته است برای دعا نمودن، الله تعالی را با اسماء و صفاتش قسم دهیم چنانکه قرآن می فرماید:
« وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا»( اعراف 180)
یعنی: و برای خدا، نامهای نیک است؛ خدا را به آن (نامها) بخوانید.
یعنی با توسل به صفت "رحمن" از الله تعالی حاجتمان را طلب می کنیم و مثلا می گوییم:" بار خدایا به حق اینکه رحمن هستی و رحمت تو همه عالم را دربر گرفته است، مرا در فلان کار موفق گردان"
پس چون شرع پاک اسلام چنین برنامه ای را برای مسلمانان قرار نداده است که شخص برای دعا کردن خداوند را به حرمت و منزلت اولیا قسم دهد، بدعتی در دین است و حرام می باشد و راهی را برای شرک هموار می سازد.چرا که خود آن افراد که دارای مقام هستند، خود هنگام دعا کسی را از پیشینیان صالح خد واسطه نمی کردند و بلکه الله را با صفتهایش دعا می کردند.
اهل جاهلیت این اعتقاد را داشتند که صالحین مرده نزد خدا جاه و منزلت دارند، پس بر این باور بودند که نیازهای آنـها را بسوی خدا میرسانند، و معتقد بودند که آنان را بخدا نزدیک میکنند، با این حال خداوند آنان را کافر دانسته است، چنانکه آنـها میگفتند: هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ (18) سورة یونس [اینها میانجی های ما در نزد خدایند].
وگفتند: مَا نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِیُقَرِّبُونَا إِلَی اللَّهِ زُلْفَی(3) سورة الزمر.
[ما این (بتها) را نمیپرستیم مگر برای اینکه ما را بدرگاه خدا مقرب گردانند].
واینچنین است حال کسانیکه امروزه به قبرستانها میروند آنها نیز همین اعتقادات را در مورد اولیاء دارند.
بعضی می گویند آنها صالحان شان را می پرستیدند و عبادت می کردند اما ما نمی پرستیم . در صورتیکه این سخن صحیح نیست زیرا در واقع دعا عبادت است و عبادت هم پرستیدن است، چنانکه خداوند تبارک و تعالی دعا را عبادت نامیده فرمودند: وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتـَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ(60) سورة غافر.
[ و پروردگارتان گفت مرا بخوانید اجابت می کنم شما را . قطعا کسانی که از روی تکبر از عبادت من سرباز می زنند ( یعنی می گویند ما به دعا نیازی نداریم ) به زودی خوار و ذلیل وارد دوزخ خواهند شد ].
خداوند دعا را به عبادت تفسیر نمودند، بلکه بطور صریح و واضح در حدیثی که امام احمد وأبوداود وترمذی ونسائی وابن ماجه وابن أبی حاتم وابن جریر وابن حبان وحاکم از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت کرده اند که فرمودند: ((إنَّ الدعاء هو العبادة)). دعا همان عبادت است.
و امام أحمد از حدیث ابو هریره رضی الله عنه روایت میکند که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: ((من لم یدع الله عز وجل یغضب علیه)).
کسیکه خدا را نخواند، خدا بر او خشم و غضب میگیرد.
صحابه رضی الله عنهم از این حدیث چنان فهمیدند که هر کس غیر از خدا را بخواند مشرک و کافر است، اگر هم طلب او از فرشته ای مقرب و یا پیامبری مرسل باشد، و آنـها اینکار را در شدیدترین اوقات و مشکلات هم انجام نمیدادند.
در خلافت عمر رضی الله عنه قحطی رخ داد، از عباس عم رسول الله صلی الله علیه و سلم درخواست شد تا از خدا برایشان طلب باران کند، وقتی در مصلّی بودند عمر رضی الله عنه گفتد: ((اللهم إنا کنّا نتوسل إلیک بنبینا فتسقینا، وإنا نتوسل إلیک بعم نبینا فاسقنا … فیسقون)).
یعنی: "خدایا ما به رسول تو توسل میکردیم، و تو بر ما باران فرود میآوردی، و در حال حاضر به عموی پیامبرت توسل میجوییم، پس خدایا بر ما باران فرود آور … و خدا بر آنها باران فرود میآورد ." پس عباس رضی الله عنه دعا میکرد، و آنها آمین میگفتند.
چرا صحابه مانند اهل زمان ما از مردگان طلب کمک و شفاعت نکردند؟ در حالیکه آنها داناترین و آگاهترین مردم به حلال و حرام بودند، آنها بودند که پشت سر رسول الله صلی الله علیه و سلم به نماز ایستادند، و با او جهاد کردند، و با او به حج رفتند، و با او در مسجد نشسته خطبه گوش میکردند، و آنها بودند که از ادب و اخلاق او آموختند .
همچنین مسافرت بسوی قبور پیامبران یا أولیاء ومانند آن جایز نیست، زیرا اینکار به شرک منتهی میشود. پس به وسیله ها همان حکمی تعلق میگیرد که به اهداف و نیتها و مقاصد تعلق دارد.
به همین سبب میبینیم که رسول اکرم صلی الله علیه و سلم مسافرت بسوی قبرها را حرام نموده است: ((لا تشد الرحال إلاَّ إلی ثلاثة مساجد: المسجد الحرام ومسجدی هذا والمسجد الأقصی)).
سفر (بسوی مساجد) جایز نیست مگر بسوی سه مسجد: مسجد الحرام، و مسجد نبوی، و مسجد الأقصی.
و مقصود این است که سفر بسوی قبر شخص صالح و مانند آن صحیح نیست.
متأسفانه افرادی که از دیدگاه مردم از جمله علماء بشمار میروند و یا صاحبان مقام و قدرت هستند مانند انسانهای جاهل و نادان نزد قبرها کارهائی انجام میدهند که در واقع از جمله گمراهان بشمار میروند. و ممکن است مردم در این باره از آنها فتوی بخواهند، در جواب میگویند: حکم این چیز جایز و صحیح است، و از شرک بشمار نمیرود! و مردم به آنها اقتداء میکنند، ولی عاقل و دانا این کار را انجام نمیدهد، زیرا میگوید آنچه رسول الله صلی الله علیه و سلم و سلف صالح آنجام نداده اند، من آنرا انجام نمیدهم.
پس وقتی رسول الله صلی الله علیه و سلم در تمامی زندگی خود غیر از خدا را نخواسته، و هیچ کس از او چنین کاری ندیده، نه در صلح و نه در آشتی، نه در وقت جنگ و نه در وقت شادی و مسرت، و نه در خوشی و خرمی و نه در شدت و سختی، بلکه آنچه از او ثابت شده اینکه هرگاه مشکل یا مصیبتی به او رسیده به بلال میگفت: ((یا بلال أرحنا بها)) [بخاری وأحمد].
ای بلال ما را با نماز خواندن آرامش ده.
و ما در هر نماز این آیه را میخوانیم: إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ(5)( سورة الفاتحة )
[پروردگارا تنها تو را میپرستیم و از تو یاری میخواهیم].
یعنی هیچکس غیر از تو نمیپرستیم، و از او یاری نمیطلبیم، بلکه فقط از تو کمک میخواهیم.
و خداوند در قرآن میفرماید: لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ(21)( سورة الأحزاب).
[سرمشق و الگوی زیبایی در (شیوه پندار وگفتار و کردار) پیغمبر خدا برای شماست].
و خداوند نفرموده که: برای شما در اهل زمانتان قدوه حسن و خوبی است، (و نفرمود که: چرا به مردم زمانتان اقتداء و تأسی نکردید).
بنابراین هنگام دعاء باید به خداوند متعال پناه برد تا مشکلاتمان را حل کند، و نه به مردگان و یا کسانی که قادر نیستند مطالب ما را برآورده کنند.
لذا توسل به وسیلهای که شریعت درباره آن سکوت کرده است، باید دانست که این عمل از محرمات و از انواع شرک است. زیرا هر چیزی که شریعت در مورد آن سکوت کرده باشد اصل بر منع آن است مانند: توسل به مقام فردی که در پیشگاه الله دارای مقام و مرتبهای است به طور مثال بگوید: من از تو به مقام پیامبرت صلی الله علیه وسلم ، فلان چیز را میخواهم، این عمل جایز نیست، چون اثباتکنندهی سببی است که از نظر شریعت اعتبار ندارد، چرا که مقام فرد هیچ تأثیری در اجابت دعا ندارد. چون ربطی به دعاکننده و دعا شونده، ندارد و جاه و مقام فقط مختص خود فرد است لذا برای تو نفعی نمیرساند که خواستهات را برآورده سازد یا مشکلات تو را رفع کند. وسیله آن چیزی است که انسان به آن برسد و توسل به چیزی که کار را به جایی نمیرساند، عملی عبث و بیهوده است. پس شایسته نیست که آن را بین خود و الله قرار دهی.
شیخ ابن عثیمین- فتاوی عقیده- ص(267-270)
و نظر جمهور اهل علم بر اینست که توسل جستن و گفتن به جاه فلان و به برکت فلان و به حرمت فلان و به حق فلان و به حق محمد صلی الله علیه و سلم و به حق انبیاء یا صالحین و از این قبیل توسلها جائز و مشروع نیست، در واقع نوعی بدعت هستند که نه از پیامبر صلی الله علیه و سلم و نه از اصحابش چنین چیزی وارد شده است.
فتاوی اللجنة الدائمة، المجموعة الثانیة، المجلد الاول– العقیدة 2- الصفحة : 186.
الفتوی رقم (18604).
این نوع دعا کردن جایز نیست، و این عمل بدعتی است که شرع به آن اجازه نداده است. هرچند کوچکترین شک و تردیدی وجود ندارد که پیامبر صلی الله علیه وسلم نزد الله تعالی بالاترین جاه و حرمت را از بین مخلوقات دارا می باشد، ولی با این وجود شرع به مسلمانان اجازه نداده است تا این گونه دعا کنند.
و باید دانست که همه گناه دارند و کسی بدون گناه و خطا نیست، و خداوند متعال به این مطلب علم مطلق دارد ولی هرگز نفرموده که مسلمانان خاطی و گناهکار اگر دعا کردند، خدا را به حرمت پیامبر صلی الله علیه وسلم قسم دهند تا آنها را ببخشاید. بلکه الله تعالی تواب و توبه پذیر است و اگر کسی بزرگترین جنایتها و اعمال شنیع هم کرده باشد، باز اگر توبه کند او را اگر بخواه می بخشد چنانکه می فرماید:
«قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»(زمر 53)
یعنی: " خداوند به آن دسته از بندگانش که گناهان زیادی را مرتکب شده اند خبر می دهد که فضل و بخشش او گسترده است، و آنها را تشویق می کند تا به سوی او بازگردند قبل از آن که این کار را نتوانند انجام بدهند. پس فرمود: « قُل» ای پیامبر! و ای کسی که به جای پیامبر به دین خدا دعوت می کنی! از جانب پروردگار به بندگان خبر بده و بگو:« یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ » ای بندگان من که با ارتکاب گناهان و تلاش و حرکت در مسیر ناخشنودی خداوند بر خود اسراف کرده اید!« لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ» از رحمت خداوند ناامید نشوید و با ناامیدی، خود را به هلاکت اندازید و نگویید که گناهان ما زیاد گشته و عیب های ما روی هم انباشته شده است و راهی برای نجات ما وجود ندارد، و گناهان ما زدوده نخواهند شد، و به سبب این فکر همچنان بر گناهان اصرار ورزید، و توشه ای از آنچه پروردگار مهربان را خشمگین می نماید جمع آوری نکنید. بلکه پروردگار خود را با نام هایی که با کرم و لطف و بخشش او دلالت می نماید بشناسید. و بدانید که « إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا» خداوند همه گناهان از قبیل شرک و قتل و زناو ربا و ظلم و دیگر گناهان کبیره و صغیره را می آمرزد. « إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ » بی گمان او بسیار آمرزگار و بس مهربان است. یعنی آمرزش و رحمت صفت او است، دو صفتی که لازم او هستند و از ذات او جدا نمی شوند و همواره آثار این دو صفت در فرایند هستی جریان دارد و هر موجودی را فرا می گیرد.
در حدیث شریف آمده است: «إن الله تعالی لیستحیی أن یبسط العبد إلیه یدیه یسأله فیهما خیراً فیردهما خائبتین: همانا خداوند متعال حیا میکند از این که بنده دستانش را به سوی او به دعا بردارد - در حالیکه از او در آنها خیریمیخواهد - و او آنها را خالی برگرداند». همچنین در حدیث شریف آمده است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «ما من مسلم یدعو الله عزوجل بدعوة لیس فیها اثم ولا قطیعة رحم إلا أعطاه الله بها إحدی ثلاث خصال: إما أن یعجل له دعوته، وإما أن یدخره له فی الأخری، وإما أن یصرف عنه من السوء مثلها: هیچ مسلمانی نیست که در بارگاهخداوند دعایی بکند که در آن دعا گناه و قطع رحمی نیست، مگر این کهخداوند به وسیله آن دعا، به وی یکی از سه خصلت زیر را میدهد: یا این کهدعایش را به طور عاجل برایش مستجاب میگرداند. یا اجر آن را برایش درآخرت ذخیره میکند و یا این که بدیی را برابر آن دعا از وی باز میدارد».
در مذهب احناف نیز توسل کردن به اموات و حتی توسل کردن به طفیل و برکت اشخاص و ... شرک و حرام است در این مورد می توانید رجوع کنید به :کتاب شرح العقیدة الطحاوی / 234 و کتاب اتحاف السادة 285/2 و کتاب معروف و معتبر احناف " شرح فقه الاکبر صفحه 198همچنین کتاب عقیده ی امام ابوحنیفه رحمه الله تعالی تالیف محمد الخمیس رحمه الله و بسیاری منابع دیگربه هر حال در این زمینه اختلاف و شک است و بین مردم و علما این موضوع مورد شک و تردید است برخی می گویند صحیح است و مشکلی ندارد و برخی می گویند نادرست و حرام است در حالیکه قول گروه دوم راجح و صحیح است و این موضوع حرام می باشد زیرا رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید :
" آنچه که در آن شک داری آن را رها کن و آنچه را که یقین داری آن را بگیر "لذا وقتی در این زمینه شک است یقین این را می گوید که آن را رها کنیم تا مبادا در حرام بیفتیم زیرا در ترک کردن آن هیچ مشکلی نیست و از اختلاف اینکه آیا حرام است یا خیر خارج می شویم اما در عمل کردن به آن خطر حرام است لذا از باب تقوا بهتر و شایسته این است که از آن دوری کنیم تا مبادا در حرام بیفتیم
والله تعالی اعلم