احکام معاملات خرید و فروش (8)

الاعتصام

" احکام معاملات خرید و فروش " (8)
 
- خریدن طلا به صورت نسیه
به هیچ وجه جایز نیست که طلایی را به نسیه خرید و یا طلایی را با نسیه فروخت، و این خرید و فروش طلا یا سکه بصورت نسیه خود ربا است. لذا فروش طلا به قرض و نسیه یا اقساط حرام و ربا است. یعنی کسی که طلا می فروشد نمی تواند طلا را برای حتی یک ساعت به نسیه به مشتری بدهد، و یا مشتری حق ندارد که مقدار ناچیزی طلا را به مدت حتی یک ساعت نسیه بخرد.
 
- گذاشتن پول در بانک های ربوی در صورت نیاز
اگر واقعا نگه داشتن پول خطر دارد و احتمال ازبین رفتن آن پولها وجود داشته باشد، در آنصورت از باب ضرورت جایز است تا پولها را در بانک ربوی گذاشت هر چند بخاطر نگه داری از پول شما مبلغی از آنرا کسر کنند، ولى نباید آنرا در حساب پس انداز بگذارید، بلکه باید در صورت ضرورت آنرا در حساب جارى بگذارید که سودى به آن افزوده نمیشود، ولی اگر ضرورت نبود بهتر است پول را در بانک قرار ندهید، زیرا این کار شما کمک به بانکهای ربوی است.
 
- سرقفلی یا حق التخلیه
در ارتباط با سرقفلی لطفا دقت بفرمایید :
فرض کنیم شما مغازه , خانه یا مکانی را تا مدت زمان معلومی به اجاره گرفته اید و مالک مکان به شما این اجازه را داده است که مکانش را به شخصی دیگر اجاره بدهید . اکنون شما مختار هستید که آن را به قیمت کمتر یا بیشتر به اجاره دهد و از این لحظا مشکلی ندارد زیرا مالک به شما اجازه ی اجاره دادن مکانش را به شخصی دیگر داده است . و اما سرقفلی یا گرفتن پولی به خاطر تخلیه کردن مکانی و یا همان حق تخلیه به این صورت است که :
 
اگر زمان اجاره بین شما و مالک هنوز به پایان نرسیده است و شما هنوز چند روزی حق دارید تا از مکان استفاده کنید در این صورت اگر مجبور به خروج شدید می توانید حق تخلیه بگیرید چه از مالک و چه از مستاجر جدید . اما اگر زمان اجاره ی شما به پایان رسیده باشد حق تخلیه یا سرقفلی گرفتن ندارید و ناجایز است زیرا زمان شما به پایان رسیده است .
همچنین اگر شما مکان را ترک کردید ولی از اموال شما از قبیل فرش یا دکورها و یا چراغ و وسائل روشنایی و همانند اینها در آن مغازه موجود بود در اینصورت مانعی نیست تا مستاجر جدید با شما همراه با مالک منزل با هم توافق کنند که (مستاجر جدید) در قبال آن اموال (یا استفاده از آنها) مبلغی را (علاوه بر حق اجاره به شما) بپردازد، و البته به این مبلغ "سرقفلی" گفته نمی شود، و بلکه فروش آن اشیاء است که شما مالکشان هستید، و اگر مالک منزل یا مستاجر جدید تمایلی به خرید آنها نداشتند، بر شما لازمست تا آنها را (به جای دیگری) منتقل کنید .
 
و اما اگر در ابتدا با مالک شرط کرده باشید که حق اجاره دادن مکان را به شخص سومی ندارید در این صورت اجاره دادن شما به شخص سومی ناجایز است و حتی اگر قبل از موعد قرار داد مجبور به ترک مکان شدید حق گرفتن سرقفلی از شخص سوم را ندارید . اما از مالک می توانید به دلیل خارج شدن قبل از پایان زمان قرارداد حق تخلیه بگیرید .
 
- بیمه های تجارتی
بیمه های تجاری اعم از بیمه ی کالا و درمانی و خدمات همگی حرام هستند، زیرا مبنای این نوع قراردادها برپایه ی قمار و غرر قرار گرفته است که در اسلام حرام هستند. اما هرگاه بعنوان مثال کارگر یا کارمندی در مکانی اشتغال داشت و وی در آنجا بدون اختیار و رضایت خویش بیمه شود و حق بیمه از حقوقش کسر گردد، در این وضعیت برای وی و خانواده اش جایز است تا از آن بیمه منتفع شوند. گناه این بیمه متوجه کارفرما و مدیران شرکتها می باشد. و اگر مدیران شرکت هم در بیمه کردن کارمندان و کارگران خود نقشی نداشتند، پس گناه آن متوجه آنکسی است که اجبار به بیمه شدن را ایجاد کرده است.
 
ولی احدی جز خانواده ی تحت سرپرستی کارمند نباید از آن بیمه استفاده کند.
 
همچنین کسی که یکی از اعضای خانواده اش را بر اثر قتل غیر عمد یا عمد از دست بدهد، آنها می توانند دیه ی خود را از قاتل – هرچند که قاتل آن را از بیمه دریافت کرده باشد – اخذ نمایند، زیرا دیه حقی است که متعلق به خانواده ی مقتول است و گناه آن متوجه کسیست که از بیمه استفاده می کند.
 
- مشتری پیدا کردن برای مغازه ی دیگر و گرفتن پول از مغازه دار
اگر صاحب مغازه با مغازه دار دیگری قرار ببندد تا برایش مشتری بیاورد و در عوض آن مبلغی پول از وی (یعنی مالک مغازه ی دوم) دریافت بدارد، این عمل نوعی غدر است و به ضرر و زیان مشتری خواهد بود، زیرا مالک مغازه ی دوم برای جبران، جنس خود را با قیمت بالاتری به مشتری خواهد فروخت.
 
والله اعلم

 

نظر دهید