سه اصل و اساس عبادت: محبت و ترس و رجاء

الاعتصام

(سوال) سه اصل و اساس عبادت: محبت و ترس و رجاء را کمی توضیح دهید .
 
(جواب) عبادت خداوند بر سه اصل و اساس استوار است: محبت و ترس و رجاء (امید)
 
و علماء این سه اصل را مانند پرنده اى میدانند که سر آن محبت است، و دو بالش مانند ترس و رجا (امید) است، پس اگر محبت در عبادت خداوند در کار نباشد، عبادت باطل است، مانند پرنده ى بدون سر، و اگر ترس و امیدش به خداوند برابر نباشد، مانند پرنده پر و بال شکسته است که هر بالى که شکسته باشد به همانطرف کشیده خواهد شد و توازنش را از دست میدهد.
 
و خداوند در این آیه این سه اصل را بیان فرموده است:
 
" أُوْلَئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمْ الْوَسِیلَةَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَیَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَیَخَافُونَ عَذَابَهُ" (الإسراء: 57)
«آن‌ کسانی‌ که‌ کافران‌ آنان‌ را می‌پرستند، خود به‌سوی‌ پروردگارشان‌ تقرب‌ می‌جویند و به‌ رحمت‌ وی‌ امیدوارند و از عذابش‌ می‌ترسند چرا که‌ عذاب‌ پروردگارت‌ همواره‌ در خور پرهیز است‌»
 
و خواستن وسیله طلب کردن عبودیت و محبت خداوند است، و کسى که محبت خداوند داشته باشد با عمل صالح به او نزدیک میشود و ترس از او سبب ترک مصیتش میشود.
 
و محبت اصل و اساس اخلاص است و عبارت است از تذلل در برابر خداوند و تعظیم او، و ترس واقعى از خداوند اینست که بنده را از ارتکاب محرمات و گناه باز دارد، و رجاء (امید) به خداوند آن است که اگر عبادت خداوند را انجام دهد امید آن داشته باشد که خداوند از او قبول میکند و پاداشش دهد، و اگر گناه کند و توبه کند، امید آن داشته باشد که خداوند توبه اش را میپذیرد و او را میبخشد، و علماء اجماع کرده اند که رجاء بدون عمل مفید نیست، و اگر کسى طاعت خداوند نکند و کارهاى نیک انجام ندهد و سپس به خداوند امید داشته باشد که او را زیر رحمت خویش قرار دهد و یا اینکه او را ببخشد، به این آرزو و غرور و سفاهت میگویند و منفعتى براى او نخواهد داشت، و رجاء و امید داشتن به خداوند مانند کسى است که مثلا دانه اى بکارد و اسباب رویش آنرا فراهم سازد و سپس به خداوند امید داشته باشد که رشد کند و ثمر دهد، ولى آرزو وغرور داشتن مانند کسى است که بدون کاشت بخواهد درو کند و محصول بر آورد کند که هرگز نخواهد کرد.
 
والله تعالی اعلم

 

نظر دهید