بدعت

2016/Mar/Sat


1910
آیا بدعت حسنه در اسلام وجود دارد ؟

الاعتصام

(سوال) آیا بدعت حسنه در اسلام وجود دارد ؟

(جواب) چیزى بنام بدعت حسنه در شریعت وجود ندارد، و همه بدعتها گناه و حرام هستند، از آنجاییکه پیامبر صلى الله علیه و سلم فرمودند: 

 

"کل بدعة ضلالة، وکل ضلالة فی النار" (رواه النسائی فی "سننه" 3/188 ـ 189)

یعنى: "همه بدعتها گمراهیست، و همه گمراهیها در آتش است".

 

عزیزان خوب دقت نمایید ! در لفظ حدیث کلمه ی " کل " آمده است و این کلمه همه چیز را شامل می شود چه بد باشد و چه در نزد مردم خوب باشد و می گوید کل بدعت ها گمراهی ست و همه ی گمراهی ها در آتش .

 

و عبداﷲ بن عمر رضی ﷲ عنهما  چه زیبا می فرماید که :

«کل بدعة ضلالة و إن رآها الناس حسنة»

یعنی :«هر بدعتی گمراهی است اگر چه مردم آنرا خوب ببینند».( دارمی آن را با سند صحیح روایت کرده است)

 

و قول پیامبر صلى الله علیه و سلم که فرمودند: 

"من سن فی الإسلام سنة حسنة" (روایت مسلم در "صحیح مسلم" 2/704 ـ 705)

یعنى: "کسى که در اسلام راه و روش نیکویى را شروع کند"

 

منظور اینست که: "کسى که سنتى را احیاء کند"، زیرا پیامبر صلى الله علیه و سلم این مقوله را (یعنى من سن فی الاسلام سنة حسنة) وقتى بیان کرد که خواستار جمع صدقه بود و کسى آنرا شروع نکرده بود، و سپس پیامبر صلى الله علیه و سلم آنرا گفت و یکى از اصحاب پیامبر صلى الله علیه و سلم صدقه اى را آورد و جلو پیامبر صلى الله علیه و سلم گذاشت، و سایر اصحاب وقتیکه آنرا دیدند آنها نیز صدقه دادند تا اینکه انبوهى از صدقات جلو پیامبر صلى الله علیه و سلم جمع شد و پیامبر صلى الله علیه و سلم را خوشحال کرد، پس منظور احیاء سنت پیامبر صلى الله علیه و سلم است نه اینکه بنیانگذار بدعتى باشد که اصل و اساسش در شریعت موجود نیست.

 

و قول عمر رضی الله عنه که گفت: 

"نعمت البدعة هذه" (روایت بخاری فی "صحیح بخارى" 2/252)

یعنى: "این بدعت خوبى است"

 

منظورش بدعت از لحاظ لغوى بود و نه بدعت شرعى و بدعت در دین، زیرا عمر رضی الله عنه وقتى این مقوله را گفت که شب رمضان بود و اصحاب نماز تراویح را بصورت فرادى و یا گروه گروه و متفرقه میخواندند، پس عمر رضی الله عنه آنها را با یک امام جمع آورى کرد و فقط یک نماز تراویح بر پا میشد که تا این زمان این مسئله در شبهاى رمضان شایع است، و در واقع پیامبر صلى الله علیه و سلم هنگامى که نماز تراویح را شروع کرد بصورت فرادى بود، ولى کم کم اصحاب به او اقتدا کردند تا اینکه جماعت بزرگى تشکیل شد، ولى سپس پیامبر صلى الله علیه و سلم از ترس اینکه نماز تراویح بر امتش فرض شود آنرا بصورت جماعت ترک کرد و دوباره خودش آن نماز را میخواند، بنابراین عمر رضی الله عنه این اصل را هنگام خلافتش برگرداند و احیاء کرد، زیرا دیگر وحى قطع شده بود و نمیشد که نماز تراویح فرض شود، پس مردم را بر یک امام جمع آورى کرد و گفت: "نعمت البدعت هذه" که منظور از بدعت از لحاظ کلمه بود و نه بدعت در دین، وگرنه هیچ کس نه عمر و نه سایر اصحاب جرأت نمیکردند که بنیانگذار بدعتى باشد، زیرا خود پیامبر صلى الله علیه و سلم به مردم موعظه داده بود که پس از وفاتش سنت و روش خلفاء راشدین را در پیش گیرند و از بدعت پرهیز کنند، پس چطور ممکن است که عمر بدعتى را در شریعت بنیان نهد در حالیکه پیامبر صلى الله علیه و سلم امتش را امر کرده که روش خلفاء راشدین را در پیش گیرند تا گمراه نشوند؟

 

پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید:

« ..... فعلیکم بسنتی و سنة الخلفاء الراشدین المهدیین،تمسکوا بها وعضوا علیها بالنواجذ،وایاکم و محدثات الامور فان کل محدثة بدعه،وکل بدعة ضلالة».( ابو داوود -امام احمد-ترمذی- ابن ماجه- صحیح).

یعنی: ...پس بر شما باد به پیروی از سنت یا طریقه ی من، و سنت خلفای راشدین که آنها هدایت کنندگان اند، بر آن با دندانهای کرسی خویش چنگ بزنید و آنرا محکم گیرید، و بر شما باد که از امور بدعت دوری کنید، زیرا هر امر نوپیدایی گمراهی در پی دارد.

 

و نماز جماعت تراویح امری است که اصلی در شرع دارد و عملی که اصلی در شرع داشته باشد بدعت نیست و هیچکس چنین ادعایی نکرده است زیرا این نماز با جماعت در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برگزار شده است و ایشان از ترس اینکه مبادا بر مردم فرض شود آن را ترک کردند اما بدعت هایی که ما آنها را رد می کنیم هیچگونه اصلی در دین ندارد و حتی یکبار هم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آن کار را نکرده اند .

 

و امر حضرت عمر رضی الله عنه به برپایی نماز تراویح بصورت جماعت را حتی اگر عمل شخصی حضرت عمر رضی الله عنه بدانیم باز هم بدعت نیست زیرا ایشان یکی از خلفاء راشدین هستند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حدیثی که گذشت به پیروی از طریقه و سنت آنها امر می کند .

سبحان الله

 

والله تعالی اعلم

 

نظر دهید