آیا اصول دمکراسی با عقیده اسلامی سازگار است؟

الاعتصام

(سوال) آیا اصول دمکراسی با عقیده اسلامی سازگار است؟

(جواب) دموکراسى و آزادیخواهى که امروزه کشورهاى غربى و عملاء آنها مردم را به سوى آن سوق میدهند، در واقع بجز دسترسى به اهداف استبدادانه و استعمارگرانه خود هدف دیگرى ندارند، و آثارش را امروزه میتوان در عراق و افغانستان مشاهده کرد، که به ادعاى تطبیق دموکراسى و آزادى هزاران نفر را به قتل رساندند، و هنوز جیوش و سربازان محتل و اشغالگر در سرزمین آنها هستند، در حالیکه ادعا دارند که آزادى و دموکراسى را به ارمغان آورده اند.

 

ولى اسلام اولین دینى است که فریاد حقوق بشر را سر میدهد و بر ضرورت حمایت آن تأکید میکند و هر کس که شریعت اسلامی را بررسی کند میفهمد که اسلام اهدافی دارد که در حمایت از زندگی انسان، دین، عقل، مال و خانواده تحقق می‌یابد. تاریخ اسلامی، موضع‌ گیری قاطع و سرنوشت ساز خلیفة دوم عمر بن خطاب رضی الله عنه را نسبت به زیر پا گذاشتن حقوق بشر ثبت کرده است آنجا که می‌گوید: 

 

" متی استعبدتم الناس و قدوَ لَدتْهم امهاتُهم أحراراً؟ "

یعنى: " از کی، مردم را به بردگی گرفته‌اید حال آنکه مادرهایشان آنان را آزاد به دنیا آورده‌اند؟"

در اسلام هیچ امتیازی بین فقیر ‌و ثروتمند و حاکم و محکوم وجود ندارد و همه نزد خدا، نزد قانون و در حقوق عمومی مساوی هستند، و این مسئله یکى از اسباب اساسى عدم دخول بزرگان قریش به اسلام بود، زیرا به روى خود نمیدیدند که با اسلام آوردنشان با فقراء مسلمانان مانند بلال که برده بودند در یک منزلت اجتماعى قرار گیرند.

 

سلطه و داوری در تعالیم اسلامی باید براساس عدل و شورا اقامه شود. خداوند در قرآن، مردم را به عدل و تطبیق آن ملزم کرده است و می‌فرماید :

" إن الله یأمر بالعدل و إحسان"(النحل : 90)

" خداوند به عدل و نیکی دستور می‌دهد "

 

و میفرماید:

 "و إذا احکمتم بین الناس أن تحکموا با العدل" (النساء : 58)

" هنگامی که در بین مردم به داوری نشستید، اینکه دادگرانه داوری کنید "

شوری در اسلام یک اصل اساسی و ضروری است.  پیامبر صلى الله علیه و سلم با اصحابش مشورت می‌کرد و به رأی اکثریت عمل می‌نمود هر چند مخالف رأی خودش باشد. بارزترین مثال، خارج شدن مسلمانان از مدینه برای جنگ احد است که پیامبر نظرش بر عدم خروج بود اما اکثریت، نظرشان خلاف این بود پس به رأی آنان عمل کرد و از مدینه خارج شد که سرانجام، شکست از آنِ مسلمانان گردید ولی با وجود این، قرآن بر ضرورت شوری تأکید کرد و خطاب به پیامبر فرمود:

 

 "فاعْفُ عنهم و استغفرْ لهم و شاوِرْ هم فی الأمرِ" (آل‌عمران : 159)

" پس از آنان در گذر و برایشان طلب آمرزش و در کارها با آنان مشورت و رایزنی کن "

 

ولى ملاحظه کردیم که آمریکا و انگلیس که بزرگترین مدعیان حقوق بشر و دموکراسى هست، در مورد اشغال عراق، هر چند حد اکثر کشورها و حتى سازمان ملل (که از خود ساخته آنهاست) مخالف بودند، باز هم دردى را دوا نکرد و بخاطر رسیدن به اهداف خود (نفط و غیره) دموکراسى و حقوق بشر را زیر پا گذاشتند و هزاران نفر را به قتل رساندند.

 

اسلام، زمینه را برای تعدد آراء فراهم کرده و اجتهاد را حتی در مسائل دینی مباح نموده است، مادامیکه در مجتهد شروط اجتهاد موجود باشد و برای مجتهد که اجتهاد کند و به خطا برود یک اجر و اگر اصابت کند دو اجر در نظر گرفته است. کسی که مذاهب معروف فقه اسلامی را بررسی کند به اختلاف دیدگاهها در بسیاری از مسائل فقهی برخورد می‌کند و کسی نگفته این اختلاف آراء ممنوع است. بنابراین می‌بینیم که اسلام به مخالف اجازه داده است که دیدگاه خود را بدون نگرانی ابراز کند مادامیکه اهداف همگی خیر و صلاح جامعه و حفظ امنیت و آسایش آن باشد.

 

والله تعالی اعلم

 

نظر دهید