حکم مقبولیت عبادات کسی که در وجود خدا و قیامت شک کند چیست؟ و پاسخ به شبهات کفار و آبادانی شان

الاعتصام

(سوال) حکم مقبولیت عبادات کسی که در وجود خدا و قیامت شک کند چیست؟ کمی هم در ارتباط با آبادانی کفار و شبهات شان پیرامون قران و ... توضیح دهید .

(جواب) شک به حقیقت اسلام یا رسالت پیامبر صلی الله علیه وسلم یا وجود خدا یکی از موارد نقض اسلام است و فرد با شک در دین از اسلام خارج می گردد و لذا عبادات او ثمری ندارد!

اما باید مواظب بود که گاها در ذهن آدمی مسائلی ایجاد می شوند که وسوسه ی شیطان است و منافی با شک است یعنی این در حقیقت وسوسه ی شیطان است که شک را در ذهن انسان بروز می دهد و وسوسه باعث کفر نیست البته تا زمانی که آن وسوسه های ذهنی را به معرض عمل یا گفتار در نیامده باشند و باید از شر آن وسوسه ها به الله تعالی پناه برد تا از شر آنها خلاصی یافت.

و هر انسان مومنی دچار وسوسه می شود چنانکه حتی بهترین خلایق بعد از پیامبران یعنی صحابه بزرگوار پیامبر صلی الله علیه وسلم ،کسانیکه خداوند از آنها خوشنود و راضی است دچار وسوسه شده اند چنانکه در حدیث آمده:

در این موضوع از رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ سؤال شد. در صحیح مسلم به روایت ابوهریره رضی الله عنه آمده است:« جَاءَ نَاسٌ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَسَأَلُوهُ إِنَّا نَجِدُ فِی أَنْفُسِنَا مَا یَتَعَاظَمُ أَحَدُنَا أَنْ یَتَکَلَّمَ بِهِ، قَالَ: وَقَدْ وَجَدْتُمُوهُ؟ قَالُوا: نَعَمْ، قَالَ: ذَاکَ صَرِیحُ الْإِیمَانِ»

« گروهی از مردم، از یاران پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نزد ایشان آمدند و پرسیدند، ما در وجود خودمان (افکاری) را می یابیم که گفتن آن بر ما دشوار است. پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: آیا شما آن را یافته و احساس کرده اید؟ گفتند: بله، پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ  فرمود: این صریح ایمان است.

یعنی شیطان به سوی ایمانداران می رود و سعی می کند که آنها را با وسوسه منحرف کند. ولی این باعث نگرانی نیست زیرا شیطان جز وسوسه انداختن در دل شخص کاری نمی تواند کند :

از ابن عباس رضی الله عنه روایت شده که گفت: شخصی نزد رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم آمد و گفت: [یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنَّ أَحَدَنَا یَجِدُ فِی نَفْسِهِ- یُعَرِّضُ بِالشَّیْءِ- لَأَنْ یَکُونَ حُمَمَةً أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنْ أَنْ یَتَکَلَّمَ بِهِ؛ فَقَالَ: اللَّهُ أَکْبَرُ، اللَّهُ أَکْبَرُ، اللَّهُ أَکْبَرُ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی رَدَّ کَیْدَهُ إِلَى الْوَسْوَسَةِ]  

 «ای رسول الله! یکی از ما در وجود و روان خود، مطلب و موردی را احساس می کند که اگر وجودش سوخته و خاکستر شود، بهتر است از این که آن را بر زبان بیاورد، پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم فرمودند: الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، سپاس پروردگاری را سزد که مکر شیطان را در حد وسوسه رد نمود( و کاهش داد). »

ولی راه حل علاج چیست تا از این وسوسه ها رهایی یابیم:

1-    از ادامه ی این افکار باز بیاید. چون تا زمانیکه آن وسوسه ها بر زبان جاری نشده است ،ضرری به دینتان نمی رساند.زیرا تلفظ آن وسوسه ها کفر است و نباید بر زبان جاری کرد هر چند در قلب باشد چنانکه پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرمایند:

أَنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه وسلم  قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ تَجَاوَزَ لأُمَّتِی عَمَّا وَسْوَسَتْ أَوْ حَدَّثَتْ بِهِ أَنْفُسَهَا، مَا لَمْ تَعْمَلْ بِهِ أَوْ تَکَلَّمْ». (بخارى:6664)

یعنی: از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که نبی اکرم صلی الله علیه وسلم  فرمود: «خداوند از وسوسه های امتم و آنچه که در دلهایشان می گذرد تا زمانی که آنها را عملی نکرده اند و یا به زبان نیاورده اند، صرف نظر نموده است».

2-    موقع وسوسه بگوید: آمنت بالله. بنا به روایتی دیگر بگوید: آمنت بالله و رسله. زیرا در حدیث آمده که:

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فرمودند:[ لَا یَزَالُ النَّاسُ یَتَسَاءَلُونَ حَتَّى یُقَالَ: هَذَا خَلَقَ اللَّهُ الْخَلْقَ، فَمَنْ خَلَقَ اللَّهَ؟ فَمَنْ وَجَدَ مِنْ ذَلِکَ شَیْئًا فَلْیَقُلْ: آمَنْتُ بِاللَّهِ[  مسلم(134)

«همواره از مردم سؤال می کنند تا جایی که گفته می شود: الله تعالی مخلوقات را آفریده است، پس چه کسی الله را آفریده است؟ هر کس از شما چنین موردی را یافت، در جا بگوید: (آمنت بالله) به الله ایمان آوردم.»

3-    به الله پناه ببرد و بگوید: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ،چنانکه در حدیث آمده:

از ابوهریره رضی الله عنه آمده است که رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فرمود: [یَأْتِی الشَّیْطَانُ أَحَدَکُمْ فَیَقُولُ: مَنْ خَلَقَ کَذَا، مَنْ خَلَقَ کَذَا، حَتَّى یَقُولَ: مَنْ خَلَقَ رَبَّکَ؟ فَإِذَا بَلَغَهُ فَلْیَسْتَعِذْ بِاللَّهِ وَلْیَنْتَه[  بخاری(3274) مسلم (134) و (214)

«بدون تردید، شیطان نزد یکی از شما می آید و می گوید: چه کسی این را آفریده است؟  چه کسی آن را آفریده است؟ تا جایی که می گوید: چه کسی پروردگارت را آفریده است؟ چون کار بدین جا رسید، به الله تعالی پناه ببرد و از این افکار باز بیاید. »

شیخ ابن جبرین در- الکنز الثمین- (1/199-201) می گوید :" بنابراین هرگاه در مورد ذات الله یا در قدیم بودن جهان یا در عدم نهایت جهان یا در برانگیخته شدن از قبور و محال بودن آن یا در مورد ثواب و عقاب و مواردی از این قبیل، دچار وسوسه و خیالات شیطانی شدید، بصورت اجمالی (ایمان مجمل) الفاظ ایمان را تکرار کن.

بنابر آنچه که در روایات آمده بگو: آمنت بالله، و بما جاء عن الله، و علی مراد الله... آمنت برسول الله و بما جاء عن رسول الله، و علی مراد رسول الله، و ما علمت منه أقول به، و بما جهلتُ أتوقف فیه و أکِلُ علمه إلی الله.

 باید دانست چنانچه این وسوسه ها ادامه یابد، منجر به شک و تردید و سرگردانی می شود که در واقع مقصد اصلی شیطان همین است.

بدون تردید اگر فردی از این وسوسه ها و تخیلات کوتاه نیاید و آن را ادامه دهد، گرفتار شک و تردید می شود در نهایت از انجام عبادات صرف نظر می کند؛ اما اگر از ابتدا ذهن خود را به آن مشغول نکرد و باز آمد" ان شاء الله" از شر آن رهایی می یابد. باید توجه نمود که این وسوسه از طرف شیطان است تا مسلمان را گرفتار شک و تردید نماید. بنابراین به کثرت باید از شر شیطان به الله پناه برد و ابلیس را از خود دور نمود."

اما باید متذکر شویم که هیچیک از آیات قرآن با علم درست و حقیقی تناقض ندارد و تا کنون هیچکس نتوانسته این ادعا را ثابت نماید و اینکه گاها چنین ادعاهایی می شنوید جز از سوی شبهه اندازان و منکرین اسلام نیست که البته دانشمندان اسلام با اقتدار جواب آنها را داده اند و لذا کافیست که به کتاب آنها مراجعه نمایید .

دانشمندان زیادی با معجزات علمی قرآن ایمان آورده اند مانند پدر جنین شناسی دنیا که با مطالعه قرآن ایمان آورد یا اینکه رهبر کمونیستهای فرانسه پس از بیست سال ریاست به حقانیت اسلام پی برد و ایمان آورد و دانشمندان بسیار دیگری که توصیه می شود به کتابهای مربوطه رجوع کنید و نیز پیشنهاد می شود کتابهایی در مورد معجزات قرآن کتاب " قرآن کتابی شگفت انگیز" را از سایت نوار اسلام دانلود کنید.

لینک دانلود کتاب :
http://www.islamtape.com/download/open.php?cat=13&book=979

و اما پیشرفت یا پیرفت عده ای نشانگر حقانیت دینی گروهی و باطل بودن اعتقادات گروه دیگری نیست!  و این قضاوت منصفانه و معقولی نیست. و شما باید توجه داشته باشید که اگر پیشرفتی را در دنیای کفار می بینید بدلیل غارتگری آنها در گذشته و نابود کردن سرمایه های اقتصادی و فرهنگی و علمی مسلمین بوسیله ی استعمارشان بر آنها بوده است و لذا اگر تاریخ را نظاره کنید می بینید که کفار اللخصوص در پنج قرن اخیر اکثر ملل مسلمان را به تاراج بردند و سرمایه های علمیشان را نابود کردند و درعوض مجالی برای خود فراهم آوردند تا پیشرفت کنند و لذا نباید پیشرفت آنها را نشانگر درست بودن عقیده شان نامید و یا نشانگر باطل بودن اسلام!! و این قضاوت عجیب خواهد بود.

اما دعا کردن برای رهایی مسلمانان تنها کافی نیست!

اگر قرار باشد مسلمانان در گوشه خانه های خود بنشینند و فقط به دعا اکتفا نمایند بعید بنظر می رسد که اوضاع مسلمانان از این بهتر شود.

عزت مسلمان در جهاد است و مسلمانان هرگاه جهاد در راه خدا و حفظ دین و ناموس خود را کنار گذاشتند همان لحظه ذلت بر آنها چیره خواهد شد، لذا عزت مسلمان فقط با دعا برنخواهد گشت و مسلمانان باید از دنیا و دنیاداری دست بکشند و به جهاد بپردازند تا عزت از دست رفته ی مسلمین بازگردد و تا زمانی که این همت در میان مسلمین ایجاد نگردد وضعیت تغیر نخواهد یافت چنانکه الله تعالی می فرماید:

« إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»(رعد 11)

یعنی: داوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتى) را تغییر نمى‏دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.

بنابراین خداوند حال و وضع هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی‌دهد (‌و ایشان را از بدبختی به خوشبختی‌، از نادانی به دانائی‌، از ذلت به عزت‌، از نوکری به سروری‌، و .‌.. و بالعکس نمی‌کشاند) مگر این که آنان احوال خود را تغییر دهند. این حقیقتی است‌که مسئولیت سنگینی را بر دوش انسانها می‌گذارد. این چیزی است‌که خواست خدا مقتضی آن بوده است و سنت خدا بر آن جاری و روان گردیده است‌. این‌که مشیت خدا درباره انساها مترتب شود برتصرف و عملکرد انسانها و سنت خدا درباره ایشان روان وکارگر شود بدان اندازه‌که آنان با رفتار و کردارشان در معرض سنت خدا قرار می‌گیرند.

و تا ما مسلمانان خود را در مقابل کفار ببازیم و این تلقینهای منفی را در ذهن خود بپرورانیم و خود را در برابر کفار خوار بشماریم و فقط در کنج خانه های خود دست به دعا برداریم درحالیکه حتی شرایط اجابت دعا را بلد نیستیم و نمی دانیم آداب دعا چگونه است و بسیاری از ضروریات دین خود را اگر از ما بپرسند بلد نیستیم ، چطور انتظار دارید که همه چیز خودبخود حل شود؟ هر چند که این کار توسط الله تعالی کار بسیار ساده ای است ولی بر طبق آیه ی فوق، سنت الله تعالی بر این است که تغییر در وضعیت انسانها به خودشان بستگی دارد و قرار نیست همیشه معجزه صورت گیرد!

از طرفی این هرج و مرج و نابسامانی در اوضاع مسلمین را پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم خبر داده اند که تا به قیامت نزدیک می گردیم مسلمانان در ضعف قرار خواهند گرفت ولی سرانجام الله تعالی به سبب تغیراتی که مسلمانان در خود ایجاد می کنند تمامی دنیا را در دستان صالحین قرار می دهد:

« وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا»(نور 55)

یعنی: خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند وعده مى‏دهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روى زمین را بخشید؛ و دین و آیینى را که براى آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‏دار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل مى‏کند، آنچنان که تنها مرا مى پرستند و چیزى را شریک من نخواهند ساخت.

یعنی: دین‌ حق‌ را ثابت‌ و استوار داشته‌ و عرصه‌ را برایشان‌ در سرزمین‌ها و کشورها فراخ‌ می‌گرداند، قلمروها را در زیر پرچم‌ فتح‌ و نصرت‌ آنها درمی‌آورد و دینشان‌ ـ اسلام‌ ـ را بر تمام‌ ادیان‌ غالب‌ و پیروز می‌گرداند تا بدین‌سان‌، فرمانروایی‌ از آن‌ ایشان‌ و آیندگانشان‌ باشد، مادامی‌ که‌ بر این‌ آیین‌ حق‌ پایبند وپایدار باشند «و برآنان‌ پس‌ از بیمشان‌ ایمنی‌ را جایگزین‌ کند» یعنی: آنان‌ را در موقعیتی‌ قرار می‌دهد که‌ به‌جای‌ بیم‌ و هراس‌ از دشمنان‌، در ایمنی‌ و آسایش‌ کامل ‌به‌سر برند، به‌گونه‌ای‌ که‌ جز خدای‌ سبحان‌، از هیچ‌ چیز دیگری‌ نترسند و به‌غیر وی‌ امیدی‌ نبندند.

و این وعده ی الله تعالی است و او از وعده ی خود تخلف نخواهد کرد.

در پایان این نکته را فراموش نکنیم:

هرگاه جهاد از بین مسلمین برداشته شد، پس ذلیلی بر مسلمانان حاکم گشت. پس بیاییم بجای اینکه مانند بلنگوی کفار مجاهدان را تروریست بخوانیم به صف آنها ملحق شویم و آنها را کمک نمائیم و برای پیروزیشان خالصانه دعا کنیم.

البته منظور ما از مجاهد , مجاهدان واقعی است نه آن مجاهدانی که برای رسیدن به مقام و منصب خون جوانان با اخلاص امت را ریختند و چهره ی کثیف شان امروز برای هر کسی نمایان است .

والله اعلم

نظر دهید