آیا ملائکه به آدم علیه السلام سجده بردند یا به الله تعالی؟ نوع سجده برای چه بود؟

الاعتصام

(سوال) آیا ملائکه به آدم علیه السلام سجده بردند یا به الله تعالی؟ نوع سجده برای چه بود؟

(جواب) بهتر است برای اینکه بهتر مفهوم آیه را درک کنیم، به آیات قبل و بعد آن نیز توجه داشته باشیم و نیز به کتاب علمای تفسیر مراجعه نماییم زیرا اگر خود از علم تفسیر چیزی بلد نباشیم ممکن است در اثر بی علمی دچار خطا و گمراهی شویم!

خداوند تبارک و تعالی در سوره ی (صاد) ماجرای سجده بردن به آدم را چنین بازگو می فرمایند:

«إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِن طِینٍ * فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ * فَسَجَدَ الْمَلَائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ * إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنْ الْکَافِرِینَ * قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنتَ مِنَ الْعَالِینَ * قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ» (ص 72)

در تفسیر انوارالقرآن آمده: " «آن‌گاه‌ که‌ پروردگارت‌ به‌ فرشتگان‌ گفت‌: من‌ آفریننده‌ بشری‌ از گل‌ هستم»

مراد از «بشر» در آیه‌ کریمه‌، آدم‌ علیه السلام و نسل‌ وی‌اند. البته‌ مجادله‌ فرشتگان ‌در این‌باره‌ بود که‌ چه‌کسی‌ در زمین‌ خلیفه‌ ساخته‌ می‌شود.

«پس» ای‌ فرشتگان‌! «چون‌ او را استوار بپرداختم» یعنی‌: چون‌ آدم‌ را به‌صورت‌ بشری‌ مصور ساختم‌ و اجزای‌ وی‌ را برابر و استوار گردانیدم‌؛ «و در آن‌ از روح‌ خود دمیدم» یعنی‌: از روحی‌ که‌ مالک‌ آن‌ هستم‌ و غیر من‌ مالک‌ آن‌ نیست‌ و به‌ این‌ ترتیب‌، او را بعد از آن‌که‌ حیاتی‌ در وی‌ نبود و جماد بی‌جانی‌ بود، زنده ‌گردانیدم‌ «سجده‌کنان‌ برای‌ او درافتید» این‌ دستور به‌ فرشتگان‌، سجده‌ تحیه‌ و شادباش‌ آنها برای‌ آدم‌ است‌، نه‌ سجده‌ عبادت‌.

«پس‌ فرشتگان‌ سجده‌ کردند» یعنی‌: پروردگار متعال‌ آدم‌÷ را آفرید و استوارش‌ پرداخت‌ و در او از روح‌ خویش‌ دمید آن‌گاه‌ فرشتگان‌ برای‌ او سجده‌ کردند «تمامشان‌ همه‌ یکسره» و یکپارچه‌ سجده‌ کردند و هیچ‌ فرشته‌ای‌ از آنان ‌باقی‌ نماند، جز این‌که‌ سجده‌ کرد. در (کلهم‌ اجمعون) دو تأکید است‌ ؛ تأکید اول‌: (کلهم) برای‌ افاده‌ عمومیت‌ و تأکید دوم‌: (اجمعون) برای‌ افاده‌ اجتماع‌ و یکجا بودن‌ آنها در سجده‌ در یک‌ وقت‌ و یک‌ زمان‌ می‌باشد.

«جز ابلیس» که‌ متصف‌ به‌ اوصاف‌ فرشتگان‌ و در عداد ایشان‌ بود «که‌ استکبار ورزید» یعنی‌: از روی‌ جهل‌ به‌ این‌ حقیقت‌ که‌ این‌ سجده‌ در واقع‌ فرمان ‌بردن‌ و طاعت‌ از حق‌ تعالی‌ است‌، از سجده‌ کردن‌ برای‌ آدم‌ سرکشی‌ کرد و سر باز زد «و» استکبار وی‌، استکبار کفر بود، بدین‌ جهت‌ بود که‌: «از کافران‌ شد» با مخالفت‌ و سرپیچی‌ از امر خداأ و سرکشی‌ از طاعت‌ وی‌.

«فرمود» خداوندأ «ای‌ ابلیس‌! چه‌ چیز تو را باز داشت‌ از این‌که‌ برای‌ چیزی‌ که‌ با دستان‌ خود آفریدم‌ سجده‌ کنی‌؟» یعنی‌: چه‌ چیز تو را از سجده‌ کردن‌ برای‌ آدم ‌برگرداند و بازداشت‌ در حالی‌که‌ این‌ خود من‌ بودم‌ که‌ با دستان‌ بلاکیف‌ خود بی‌هیچ‌ واسطه‌ای‌ ـ چون‌ پدر و مادر ـ عهده‌دار آفرینش‌ وی‌ شدم‌؟ به‌کار بردن ‌این‌ تعبیر، تشریف‌ و گرامیداشتی‌ برای‌ آدم‌ است‌، و گرنه‌ خداوندأ عهده‌دار ومتولی‌ امر آفرینش‌ هر مخلوقی‌ است‌.

«آیا استکبار ورزیدی‌ یا از جمله‌ بلندمرتبگان‌ بودی‌؟» یعنی‌: ای‌ ابلیس‌! آیا هم‌اکنون‌ از سجده‌ کردن‌ استکبار ورزیدی‌، یا پیوسته‌ از گروهی‌ بوده‌ای‌ که‌ از این‌کار تکبر می‌ورزند؟ یا معنی‌ این‌ است‌: آیا هم‌اکنون‌ ـ بی‌آن‌که‌ سزاوار آن‌ باشی‌ ـ از سجده‌ کردن‌ ابا ورزیدی‌، یا این‌که‌ تو به‌ راستی‌ از متکبران‌ بلندمرتبه‌ ومستحق‌ برتری‌جویی‌ از طاعت‌ خدا هستی‌ و از این‌رو، از سجده‌ کردن‌ اباورزیدی‌؟ این‌ استفهام‌ مفید توبیخ‌ است‌ «گفت‌: من‌ از او بهترم» ابلیس‌ لعین‌ درحق‌ خود چنین‌ ادعا کرد که‌ از آدم‌ بهتر است‌ و این‌ سخن‌ وی‌ متضمن‌ این‌ معنی‌است‌ که‌: سجده‌ فاضل‌ برای‌ مفضول‌ نیکو نیست‌. «مرا از آتش‌ آفریده‌ای‌ و او را از گل» و به‌ پندار وی‌، عنصر آتش‌ از عنصر گل‌ برتر بود. البته‌ این‌ پندارش‌ از جهاتی‌ مردود است‌ که‌ بیان‌ این‌ جهات‌، در همین‌ تفسیر شریف‌ گذشت‌.

به‌هرحال‌، آنچه‌ مسلم‌ است‌، خداوندأ آدم‌ علیه السلام  را به‌ شرفی‌ مشرف‌ و به ‌کرامتی‌ مکرم‌ ساخت‌ که‌ شرف‌ و برتری‌ عناصر به‌ هیچ‌ وجه‌ با آن‌ برابری‌ نمی‌تواند کرد ؛ این‌ شرف‌ آن‌ است‌ که‌ خداوندأ آدم‌ علیه السلام  را به‌دست‌ بلاکیف‌ خویش‌ آفرید و در وی‌ از روحی‌ که‌ آفریده‌ بود، دمید و به‌ او علم‌ و حکمت‌ عنایت‌ کرد."

حال بنا به تفسیر آیات متوجه خواهیم شد که سجده برای الله تالی نبوده است بلکه برای آدم بوده و همچنین دریافتیم که سجده از باب عبادت نبوده بلکه از جهت تکریم آدم علیه السلام بوده است.

و نیز اگر به آیه ی آخر توجه کنید یعنی :« قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنتَ مِنَ الْعَالِینَ * قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ »(  الله تعالی گفت: «اى ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقى که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنى؟! آیا تکبّر کردى یا از برترینها بودى؟! » ابلیس گفت: «من از او (آدم) بهترم؛ چرا که مرا از آتش آفریده‏اى و او را از گل!») این امر به روشنی آشکار می شود که ملائکه بر آدم سجده بردند نه الله تعالی، زیرا در این آیه شیطان یا ابلیس علت سجده نبردن را برتری خود نسبت به آدم می داند یعنی اشاره دارد به اینکه ابلیس برای آدم سجده نبرد چون خود را از او برتر می دانست و از این نکته برای ما واضحتر می شود که سجده برای آدم بوده نه الله تعالی.



والله اعلم

نظر دهید