الاعتصام
(سوال) چگونه به یک غیر مسلمان خداوند واسلام را ثابت کرد؟
(جواب) این سوال بسیار کلی مطرح شده است، بنابراین پاسخ سوال هم کلی خواهد بود.
برای اینکه یک شخص را به اسلام دعوت کرد می توان به چند نکته اشاره نمود:
1- هدف از دعوت اشخاص به اسلام فقط برای رضایت الله باشد. یعنی فرد داعی در کار خویش اخلاص کامل داشته باشد و هدف وی از دعوت مسائل مادی یا خود نمایی یا ریا و امثال آنها نباشد، تا الله تعالی وی را یاری رساند.
خداوند تبارک و تعالی می فرماید:
«وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ»(عنکبوت 69)
یعنی: و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راههاى خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.
2- قصد شخص مجادله و مناظره نباشد. یعنی نباید داعی برای مناظره و محاکمه کردن فرد وی را دعوت کند و در حقیقت دعوت وی نوعی جدل و بحث بی فایده باشد.
3- شخص داعی علم لازم و کافی داشته باشد. بنابراین کسی که علم ندارد نخواهد توانست افراد جاهل را از جهل خارج سازد و چه بسا بیشتر آنها را در شک و شبهه بیاندازد و در آنصورت عمل وی حالت عکس خواهد داشت.
الله تعالی می فرماید:« وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ »(حج 3)
«و برخی از مردم بدون هیچ علمی در باره الله مجادله میکنند»
یعنی: کسانی از مردم هستند که در امر قدرت خدای بزرگ، بگومگو و جدال میکنند ، این مجادله و ستیز نه مبتنی بر دانشی است و نه مبتنی برحجتی که جدلپیشهگان آن را به میدان افگنند بلکه فقط و فقط بر اوهام و خیالاتی صرف متکی میباشد که آنها با استناد به آن، اخبار و پیامهای خدایسبحان را که بر زبان پیامبرانش بهسوی بشر میفرستد، رد میکنند .
و باز می فرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُّنِیرٍ»(حج 8)
یعنی: «و از مردمان کسی هست که در باره الله» یعنی: در وجود الله یا در اسماء یا صفات وی «مجادله میکند» این آیه ناظر بر همه کسانی است که با شبهه پراکنی وشک انگیزی، عهدهدار گمراهسازی مردم از راه و روش روشن پروردگار متعال میشوند. آری! مجادله میکند؛ «بدون هیچ دانش و بیهیچ هدایتی» یعنی: بیآنکه بینش، نگرش و اندیشه درستی در کار وی باشد که بهسوی معرفت رهنمونش سازد «و بی کتاب منیری» یعنی: از مردم کسانی هستند که بدون داشتنخردی صحیح، الهام و هدایتی روشن و نقلی صریح بلکه به صرف هوای نفس درباره خداوند به جدال میپردازند. کتاب منیر: یعنی کتاب روشنگری که حامل حجتهای واضح و برهانهای روشن از جانب خداوند متعال باشد.
و دوباره می فرماید: «وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ»(اسراء 36)
یعنی: «و چیزی را که بدان علم نداری دنبال نکن» به این ترتیب، خدای متعال نهی میکند از اینکه انسان چیزی بگوید یا به چیزی عمل کند که به آن علم ندارد، مانند نکوهش مردم و متهم ساختنشان بدون علم و پیروی از حدسها و گمانها.
4- بر شبهات وارده بر اسلام و پاسخ آنها آگاهی داشته باشد تا بتواند برای هر سوال و شبهه ای پاسخ مناسب آنرا بدهد. و لازمه ی این امر هم مطالعه ی زیاد است.
5- طرف خود را که دعوت می کند، بشناسد و با اندیشه ها و تفکرات و روحیات وی تا حدودی آشنا باشد تا بتواند برای هر فردی پاسخ مناسب و لایق به او را ارائه دهد.
و مهمتر از همه:
6- جز با پند و موعظه ی حسنه دیگران را دعوت ننماید.
الله تعالی می فرماید: «وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ»(عنکبوت 46)
یعنی: «و مجادله نکنید» ای مؤمنان! «با اهل کتاب» یعنی: با یهود و نصارا «جز به شیوهای که بهتر است» یعنی: جز با خصلتی که به اعتبار پاداش نیکوتر است و آن عبارت است از مقابله خشونت با نرمی و مقابله خشم با تحمل زیرا مقابله جدال وگفتوگو با این شیوه، یهود و نصارا را به حجتها و برهانهای خداوندأ متوجه گردانیده و این بستر و این امید را پدید میآورد که شما را در امر پذیرش اسلام اجابت گویند، در حالی که جدال به شیوه خشونت، چنین اثر و ثمری ندارد. «مگر با کسانی از آنان» یعنی: با کسانی از یهود و نصارا «که ستم کردهاند» یعنی: با افراط در مجادله، از جاده رعایت ادب با مسلمانان به انحراف رفتهاند و نرمی و ملایمت در آنان سودی نبخشید پس از مغالطه و خشونت در جدال با آنان باکی نیست و با آنان مجادله خشونت آمیز کنید.
و نیز می فرماید: «ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ»(نحل 125)
یعنی: با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسى بهتر مىداند چه کسى از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایتیافتگان داناتر است.
یعنی: با بیانی محکم و استوار. به قولی: مراد ازحکمت، حجتهای یقینآور و باور رسان است «و اندرز نیکو» اندرز نیکو، بیانو موعظهای است که شنونده آن را نیکو پنداشته و مجذوب آن گردد و به اندرون جان و خردش چنان رسوخ و نفوذی محکم پیدا کند که قناعتش بدان فراهم آمده و به مفاد و مضمون آن عمل نماید، چنین اندرز نیکویی به اعتبار اینکه شنونده از آن بهرهمند میشود، «حسنه» است. بهقولی: «موعظه حسنه» عبارت ازحجتهای ظنی اقناعیای است که تصدیق به مقدمات قابل قبولی را در پی آورد «و با آنان به شیوهای که نیکوتر است، مجادله کن» یعنی: به روش و طریقهای با آنان مناظره کن که نیکوترین طرق مناظره است و آن عبارت است از:
ـ برگزیدن سادهترین روشها و محکمترین دلایل.
ـ بهکار گرفتن بیانی خوش در گفتوگو.
ـ در پیش گرفتن ملایمت و نرمی در گفتوگو.
ـ مقابله بدی در کلام و بیان با نیکی.
ـ بلند نکردن صدا در گفتوگو و دشنام ندادن و آزار نرساندن به خصم. که اینها اصول مناظره و جدال بیانی در اسلام است.
و باز می فرماید: «قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی»(یوسف 108)
یعنی: بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوى خدا دعوت مى کنیم!
بار رعایت این نکات شخص تا حدودی می تواند کار خود را در تفهیم و رفع شبهات دیگران به نحو احسن انجام دهد و در نهایت، باید نتیجه ی کار خود را به الله واگذار نماید زیرا هدایت انسانها در دست باری تعالی است و ما هرچقدر که تلاش نماییم باز نخواهیم توانست مردم را هدایت کنیم بلکه ما وسیله و یکی ا اسباب هدایت خواهیم شد.
خداوند می فرماید: «إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ»(قصص 56)
یعنی: تو نمى توانى کسى را که دوست دارى هدایت کنى؛ ولى خداوند هر کس را بخواهد هدایت مى کند؛ و او به هدایت یافتگان آگاه تر است!
«لَّیْسَ عَلَیْکَ هُدَاهُمْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَهْدِی مَن یَشَاء»(بقره 272)
یعنی: هدایت آنها (به طور اجبار،) بر تو نیست؛ ولى خداوند، هر که را بخواهد (و شایسته بداند)، هدایت مى کند.
والله اعلم