آیا به مدد جستن و به فریاد خواندن انسان زنده هم شرک است؟

الاعتصام

(سوال)  آیا به مدد جستن انسان زنده هم شرک است؟

(جواب) کمک گرفتن از انسانهای زنده در امورات شرعی و مباح نه تنها شرک و گناه نیست، بلکه ‏نوعی تعاون است که خداوند متعال به آن امر فرموده است، چنانکه می فرماید:‏

‏« وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى» (مائده 2)‏

یعنی: و (همواره) در راه نیکى و پرهیزگارى با هم تعاون کنید.‏

بنابراین هرکس که ادعا کند که کمک گرفتن از انسانهای زنده رضی الله عنه امورات شرعی و ‏مباح _و یا حتی غیر شرعی) شرک است، گزافه گویی کرده است، و اهل سنت و جماعت ‏هیچگاه چنین نگفته اند.‏

‏ اما آنچه که موحدان و عاقلان به آن باید توجه کنند اینست که:‏

کمک گرفتن از انسان زنده ای که غایب است، بمانند کمک گرفتن از انسان مرده است و هر دو ‏نوع شرک هستند.‏

زیرا بعنوان مثال کسی که به کمک دوستش نیاز دارد ولی دوستش در منزل خود در حال ‏استراحت است و اصلا از وضع او مطلع نیست و نمی داند چه کمکی می خواهد و صدایش را ‏نمی شنود، بمانند همان انسان مرده ایست که صدای کمک خواسته را نمی شنود. بعبارتی هر ‏دو صنف یعنی هم زنده ای که غایب است و مرده ای که در گور است، در کمک رساندن ‏ناتوانند و در شرع چنین حکم شده است که استعانت از کسی که قادر نیست، شرک محسوب می ‏شود. ‏

اما اگر فردی به کمک نیاز داشته باشد و دوستش نزد او حاضر و آماده باشد، در آنصورت ‏کمک خواستن از او نه تنها شرک نیست بلکه امر پسندیده ای هم می باشد، مگر آنکه واقعا ‏دوستش قادر نباشد هرچند که نزدش حاضر باشد؛ مثلا فردی را در نظر بگیرید که از یک ‏ساختمان چند طبقه در حال سقوط است، و دوستش در بالای بام شاهد سقوط اوست، در اینحالت ‏او نمی تواند از دوستش کمک بخواهد زیرا هرچند که دوستش حاضر است ولی قادر به کمک ‏نیست و بلکه تنها خداست که در این شرایط فوق اضطراری می تواند بنده اش را نجات دهد و ‏کسی جز او بر کمک قادر نیست ، به این نوع کمک خواستن فوری استغاثه گویند و اینجاست ‏که در حدیثی پیامبر صلی الله علیه وسلّم  فرموده اند: « إِذَا سَأَلْتَ فَسَأَلِ اللَّهَ وَإِذَا اسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ ‏بِاللَّهِ» ترمذی(2516) . ‏

‏یعنی: هنگام درخواست کردن از الله درخواست بکن و هنگام کمک خواستن از الله کمک بخواه.‏


اما اگر همین شخص بجای افتادن از ساختمان چند طبقه مثلا از دوچرخه اش زمین بیافتد، ‏دوستش قادر به کمک است و لذا کمک خواستن از دوست حاضر امر پسندیده ای است و ‏هرکس بگوید که این کمک واستن شرک است گزافه گویی کرده است.‏

بنابراین ما متوجه ی یک نکته ی مهم شدیم و آن اینکه: کمک گرفتن از انسان زنده شرک ‏نیست مگر آنکه آن انسان زنده غایب باشد یعنی در هنگامی که به او احتیاج می رود در صحنه ‏حضور نداشته باشد، آیا براستی بفریاد خواندن دوستی که در شهر دیگریست با فریاد خواندن از ‏مرده ای مشابه نیست؟ قطعا تفاوتی ندارند زیرا هیچکدام صدای فریاد خواننده را نمی شنود و ‏قادر به کمک نیستند. چنانکه الله تعالی می فرماید:‏

‏«إِن تَدْعُوهُمْ لَا یَسْمَعُوا دُعَاءَکُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَکُمْ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ وَلَا ‏یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبِیرٍ» (فاطر 14)‏

یعنی: اگر آنها را بخوانید صداى شما را نمى‏شنوند، و اگر (بر فرض‌ و تقدیر) بشنوند (باز) به ‏شما پاسخ نمى‏گویند؛ و روز قیامت، شرک شما را منکر مى‏شوند، و هیچ کس مانند (خداوند آگاه ‏و) خبیر تو را (از حقایق) با خبر نمى‏سازد!‏
 

بطور خلاصه: به فریاد خواستن و مدد خواهی در حالت سختی وشدت را استغاثه گویند، و ‏استغاثه از مخلوقات و انسانها همیشه شرک نیست، ولی گاهی شرک است: ‏

الف : استغاثه در عالم اسباب : استغاثه درعالم اسباب اینست که مثلا انسان در حالت سختی ‏قرار دارد، بناء از مخلوقات در چیزی کمک میخواهد، که آنان توانایی دارند، مثل اینکه منزل ‏کسی حریق شده باشد، او از مردم برای خاموش کردن آن کمک میخواهد، یا کودک کسی ‏تصادف کرده باشد و او از مردم اطراف طلب کمک و یاری می خواهد تا هرچه زودتر وی را ‏به بیمارستان منتقل کنند، و یا در منزل کسی دزد آمده است و او ازهمسایه ها کمک میخواهد.‏

و این نوع کمک و فریاد طلبی تنها از انسانهای زنده است، و دلیل جایز بودن این نوع استغاثه؛ ‏ماجرای کمک خواستن آن مرد بنی اسرائیلی از موسی علیه السلام بود: « وَدَخَلَ الْمَدِینَةَ عَلَى ‏حِینِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِیهَا رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِیعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِن ‏شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَیْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ ‏مُّبِینٌ» (قصص 15).‏

یعنی: موسی به هنگامى که اهل شهر (مصر) در غفلت بودند وارد شهر شد؛ ناگهان دو مرد را ‏دید که به جنگ و نزاع مشغولند؛ یکى از آن دو از پیروان او بود (و از بنى اسرائیل)، و ‏دیگرى از دشمنانش (از پیروان فرعون)، آنکه از پیروان او بود در برابر دشمنش از وى ‏تقاضاى کمک و یاری طلبید؛ موسى مشت محکمى بر سینه او زد و کار او را ساخت (و بر ‏زمین افتاد و مرد)؛ موسى گفت: «این (نزاع شما) از عمل شیطان بود، که او دشمن و ‏گمراه‏کننده آشکارى است».‏

ثانیا: اینگونه استغاثه از قبیل کمک وهمکاری است، چنانچه الله جل جلاله فرموده است: ‏‏«وتعاونوا على البرّ والتّقوى» (مائده 2). یعنی: با یکدیگر در نیکی وتقوا همکاری کنید. ‏


ب : استغاثه در عالم مافوق اسباب: استغاثه در عالم مافوق اسباب اینست که انسانها در آن کار ‏توانایی نداشته باشند، بناء انسان مؤمن و موحد آنرا تنها از الله جل جلاله درخواست میکند، ‏چنانچه رسول گرامی اسلام، درعالم اسباب لشکری را تهیه نموده و به جنگ بدر فرستاد، اما ‏ازینکه تعداد شان کم بود، بناء به بارگاه الهی استغاثه نمود، تا لشکرش را پیروزی ونصرت ‏نماید:‏

‏«إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلآئِکَةِ مُرْدِفِینَ» (انفال 9).‏

یعنی: هنگامیکه شما به پروردگار تان استغاثه نمودید، او دعای شما را اجابت نمود، و گفت: ‏من شما را با یکهزار از فرشتگان، که پشت سر هم فرود مى‏آیند، یارى مى‏کنم.‏

و مسلم در صحیح خود از عمربن خطاب رضی الله عنه روایت میکند: که در روز بدر رسول ‏الله صلی الله علیه وسلم به مشرکین نظر نمود که تعداد شان به هزار تن میرسید، و اصحاب وی ‏‏313 نفر بودند، رسول الله صلی الله علیه وسلم رو به قبله نموده، سپس دستانش را دراز نموده ‏به پروردگار خویش دعا سرداد: « اللَّهُمَّ أَنْجِزْ لِى مَا وَعَدْتَنِى اللَّهُمَّ آتِ مَا وَعَدْتَنِى اللَّهُمَّ إِنْ تَهْلِکْ ‏هَذِهِ الْعِصَابَةُ مِنْ أَهْلِ الإِسْلاَمِ لاَ تُعْبَدْ فِى الأَرْضِ». مسلم (4687).‏

در اینجا تنها ذات احدی که توانایی کمک رساندن به آنها را داشت، جز ذات پاک و واحد باری ‏تعالی کسی نبود، بنابراین پیامبر صلی الله علیه وسلم نه از شهداء و نه از انبیای قبل خود و نه ‏از هیچ مخلوقی طلب یاری و مدد خواهی نکرد، زیرا آنها از انجام آن کار ناتوان بودند، ‏بنابراین کاری را که تنها از عهده ی الله تعالی برمی آید را باید از او خواست، نه از هیچ انسان ‏زنده یا مرده ای حتی اگر از اولیای الهی باشد.‏

بنابراین کمک و یاری طلبیدن از انسان زنده حرام و یا شرک نیست، بلکه نوعی تعاون و ‏همکاری است که خداوند متعال در قرآن آنرا تشویق نموده است؛ اما هرگاه از چیزی کمک و ‏یاری خواسته شود که تنها خدا بر آن توانا باشد، در آنصورت یاری طلبیدن از انسان زنده جایز ‏نیست و بلکه باید تنها از خداوند قادر و توانا یاری طلبید، مانند کسی که از یک ساختمان مرتفع ‏در حال سقوط است که در این شرایط تنها خداوند قادر مطلق است که شایسته است از او مدد و ‏یاری خواست، و مدد خواستن از هر انسان زنده و مرده ای در این شرایط؛ شرک است. چنانکه ‏خداوند متعال می فرماید:‏‎ ‎‏« إِن تَدْعُوهُمْ لَا یَسْمَعُوا دُعَاءَکُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَکُمْ وَیَوْمَ ‏الْقِیَامَةِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبِیرٍ» (فاطر 14).‏

یعنی: اگر آنها را بخوانید صداى شما را نمى‏شنوند، و اگر (بر فرض‌ و تقدیر) بشنوند (باز) به ‏شما پاسخ نمى‏گویند؛ و روز قیامت، شرک شما را منکر مى‏شوند، و هیچ کس مانند (خداوند آگاه ‏و) خبیر تو را (از حقایق) با خبر نمى‏سازد!‏

و می فرماید: « وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَکُمْ وَلآ أَنفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ» (اعراف ‏‏197). یعنی: و آنهایى را که غیر از خدا مى‏خوانید، نمى‏توانند یاریتان کنند، و نه (حتى) ‏خودشان را یارى دهند.‏

در این آیه به صراحت ذکر شده که غیر خدا (حال چه شهید باشد یا اولیاء الله یا پیامبران و ‏غیره) نمی توانند کسی را یاری رسانند، و از عبارات « مِن دُونِهِ » به معنای غیر خدا بکار ‏برده است و این عبارت عام است و شامل شهداء و انبیاء و اولیاء نیز می شود.‏

 

والله اعلم

نظر دهید