الاعتصام
مجاهد و عالم و حاکم بیش از دیگران نیاز به نصیحت دارند، زیرا با اشتباه مجاهدان خون ناحق به زمین ریخته میشود و با اشتباه عالمان دین مردم تباه میشود و با اشتباه حاکم دین و دنیا به تباهی میرود.
........................................
امتها با کارهای سران خوشگذران خود نابود میشوند نه با کارهای ضعیفان مستمند:
{وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا} [اسراء/16]
«و هرگاه بخواهیم شهری را هلاک کنیم خوشگذرانانش را وا میداریم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند و در نتیجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد و آن را زیر و زبر کنیم».
........................................
غربت (تنها بودن) و مصیبت و بسیار بودن دشمنان، الزاما دلیل بر حق بودن شخص نیست. کسی غریبتر از ابلیس نیست؛ همه او را نفرین میکنند و از او متنفرند! اما غربت و مصیبت و داشتن دشمنان بسیار میتواند قرینهای برای برحق بودن باشد نه دلیلِ آن.
........................................
علم، به تنهایی صاحب خود را از انحراف نجات نمیدهد مگر آنکه ایمان همراهِ آن باشد؛ زیرا بیشتر منحرفانِ در دین، یا ایمانِ بدونِ علم دارند، یا علمِ بدون ایمان.
........................................
بدترین مردم کسانی هستند که به هر قیمتی در پی بالا بردن خود هستند؛ اگر با حق نتوانستند، سوار موج باطل میشوند.
........................................
خطرناکترین کسان برای امت، جاهل صادق، و عالمِ منافق است. اولی مخلصانه بر جهل خود پایبند میماند و دومی باطلِ دیگران را با تاویلِ خود توجیه میکند.
........................................
بسیاری از آرای شاذ به جای دلایل ذهنی و برهانهای قرآنی، نیاز به پناه بردن از شیطان دارند! الله متعال بارها در کتاب خود یادآور شده که ذکر او و پناه بردن به او از شیطان باعث پاکی قلب از اینگونه شبهات است.
........................................
نماز مادر طاعات است، و خمر مادر گناهان. پروردگار متعال دربارهٔ نماز میفرماید:
{...إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ ...} [عنکبوت/45]
«همانا نماز از کار زشت و ناپسند باز میدارد»
و دربارهٔ خمر میفرماید:
{...وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللّهِ وَعَنِ الصَّلاَةِ...} [مائده/91]
«و [شیطان قصد دارد] شما را [با شراب و قمار] از یاد الله و از نماز باز دارد».
........................................
از بدترین دورانها هنگامی است که عالم را برای سکوتش از حق ـ به شرط آنکه باطل نگوید ـ ستایش میکنند. سکوت عالم هنگامی که نیاز به سخنِ اوست مانند سخن گفتن است، و معنای آن رضایت است.
........................................
قرائت قرآن با تدبر و اندیشه، انسان را در راه انجام وظایف و تحمل سختیها یاری میدهد:
{...وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا (4) إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا} [مزمل/4-5]
«... و قرآن را شمره شمرده بخوان (4) ما [مسئولیت و] سخن سنگینی را بر تو نازل خواهیم کرد».
........................................
اگر هدفهای اشخاص، متفاوت باشد نگاهها و نظرهای آنان در مورد کارهای دیگران نیز تغییر خواهد کرد؛ در نتیجه آنکه هدفش کمال دین است با کسی که هدفش کمال دنیاست متفاوت خواهد بود.
........................................
صاحب حق شکست نمیخورد، بلکه مورد آزمایش و آزار قرار میگیرد تا مستحق پیروزی شود:
{وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللّهِ...} [انعام/34]
«و پیش از تو نیز پیامبرانی تکذیب شدند و بر آنچه تکذیب شدند صبر پیشه کردند تا یاری ما [و پیروزی] به آنان رسید و هیچ چیز نمیتواند سخنان الله را تغییر دهد...».
........................................
ای مصلح... ارادهٔ الله این است که به وسیلهٔ تو دینش را حفظ کند، نه آنکه دنیای تو را با دین خود محافظت کند. بنابراین اگر در راه دینت بخشی از دنیایت را از دست دادی بدان این همان قراردادی است که با پروردگار خود بستهای: او تو را از تو خریده است.
........................................
پایداری حقیقی، پایداریِ قلب است. آنکه قلب پایداری دارد حتی اگر تنها باشد قویتر از گروهی است که دلهایشان پراکنده و ضعیف است. پیروزی پیامبران بر امتهایشان به سبب پایداری بود نه به سبب جمعِ بسیار.
........................................
سلفیت یعنی راه و روش سه نسل نخست اسلام. اگر نسل سوم [با دو نسل اول] مخالفت نمود، سخن نسل اول و دوم مِلاک است، و اگر نسل دوم با نسل اول مخالفت نمود، سخن نسل اول ملاک است، و اگر اختلاف نمودند این اختلاف، اختلافِ رحمت و فراخی است.