الاعتصام
بیشترین کسانی که میبخشند و در میگذرند کسانی هستند که بیشتر تقوای الله را پیشه میکنند، و کم گذشتترین مردم و سنگدلترین آنها کسانی هستند که ایمان ضعیفتری دارند:
{...وَأَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى...} [بقره/237]
«...و گذشت کردن شما به تقوا نزدیکتر است...».
.................................
از نشانههای بدیِ یک اندیشه، بداخلاقی اصحاب آن است، زیرا اندیشهای که با دلیل و برهان ثابت نشود یارانش سعی میکنند از راه بداخلاقی آن را به کرسی بنشانند.
.................................
هنگامی که الله سخن از منافقان میآورد میفرماید: {...فَاحْذَرْهُمْ...} «پس از آنان برحذر باش» [منافقون/4] اما هنگام سخن از کافران میفرماید: {...فَلاَ تَخَافُوهُمْ...} «پس از آنان نترسید» [آل عمران/175]. زیرا منافقان، نزدیک و همراه مومنان هستند و باید همیشه نسبت به آنان هشیار و برحذر بود.
.................................
تنها کسی به مبارزه با اصلاح بر میخیزد که از افشای فساد خود میترسد.
.................................
نتیجهٔ پیروی [از کتاب و سنت] سلامت دنیا نیست، بلکه سلامت آخرت است؛ اگر سلامت دنیا به اندازهٔ پیروی از امر پروردگار بود، زکریا ـ علیه السلام ـ را با اره به دو نیم نمیکردند و فرزندش یحیی ـ علیه السلام ـ را نمیکشتند و یوسف ـ علیه السلام ـ زندانی نمیشد و محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ را نمیزدند و محاصره نمیکردند و طردش نمیکردند، در حالی که همهٔ آنان پیامبر بودند.
.................................
حکمت این است که عقل در راهی که میرود دربارهٔ کسانی که پیشتر آن راه را طی کردهاند بپرسد، نه اینکه از همراهانش بپرسد که این راه چطور است؟!
{كَذَلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاء مَا قَدْ سَبَقَ...} [طه/99]
«اینچنین اخبار گذشتگان را برای تو بازگو میکنیم...».
.................................
پس از آزمایشها گروهی از مردم عقب گرد میکنند و گروهی ثابت قدم میمانند و گروهی قویتر میشوند. آزمایش یکی است و مردم نیز از نظر بدنی یکی هستند، اما قلب آنها پیش از آزمایش با یکدیگر متفاوت بود و همین سبب تفاوت حال آنان پس از آزمایش شد.
.................................
فساد در میان ملتها از طبقات بالا شروع میشود، سپس پایین دستها از آنان تقلید میکنند:
{وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا} [اسراء/16]
«و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم خوشگذرانان آن را وا میداریم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند و در نتیجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد، پس آن را زیر و رو کنیم».
.................................
اگر مظلومان با هم اختلاف کنند، ستمِ ستمگر به طول میانجامد، و اگر مصلحان به یکدیگر مشغول شوند فسادِ اهل فساد مدت بیشتری دوام خواهد آورد.
.................................
هر که ستمگری را یاری دهد، الله او را به واسطهٔ همان ستمگر هلاک خواهد کرد. در اثر آمده که: «هر کس ظالمی را یاری دهد الله آن [ظالم] را بر وی مسلط میکند».
.................................
الله متعال در دنیا انسان عادل را بالا میبرد، حتی اگر کافر باشد، و ظالم را پایین میآورد حتی اگر مسلمان باشد، اما در آخرت موحد را بر کافر برتری میدهد، زیرا الله حق خود را به تاخیر میاندازد و حق بشر را زودتر میدهد.
.................................
بیشتر مردم با تغییر وضعیتشان در زندگی، افکارشان نیز دستخوش تغییر میشود زیرا آنان بدون اینکه خود احساس کنند حق را بر اساس منافع خود پذیرفتهاند، در حالی که حق ثابت است و باید بر محور آن حرکت کرد نه آنکه آن را بر محور خود تغییر داد.
.................................
هر گاه عیبی در کسی دیدی به درون خود بازگرد و عیبی به اندازهٔ آن در خود بیاب؛ اینگونه نگاهت از نفرت و بدبینی و شادی از عیبِ او به رحمت و خیرخواهی تغییر میکند.
.................................
{قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ} [یوسف/55]
«[یوسف] گفت: مرا بر خزانههای این سرزمین بگمار که من نگهبانی دانا هستم».
یوسف ـ علیه السلام ـ را [بی گناه] به زندان انداختند؛ اما همین که از زندان بیرون آمد در راه خارج ساختن آن سرزمین و کسانی که زندانیاش کرده بودند از بحران تلاش نمود. انسانی با درونی والاتر از کینه و انتقام و تصفیه حساب!
.................................
خردمند هنگام خشم پاسخ نمیگوید، زیرا در چنین حالتی انسان به نام یاری حق به یاری نفس خود میشتابد. در حدیث آمده که رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «هر گاه کسی از شما خشمگین شد چیزی نگوید» [صحیح الجامع/693].
.................................
اگر علما دروغ بگویند به این خاطر است که بزرگان زمین را شناختهاند، اما بزرگ آسمان و زمین را نشناختهاند؛ هر بزرگی را حقیری همراهی میکند و انسان از چیزی میترسد که میداند!
.................................
کسی که دلبستهٔ دنیا باشد و دنیا را از او بگیرند بیشتر از کسی زجر میکشد که دلبستهٔ دنیا نیست و آن را از دست داده است؛ زیرا دنیا مانند میخی است که مومن آن را در دست خود میگیرد اما در قلب خود فرو نمیبرد و اگر آن را از دست بدهد زخمی نمیشود.
.................................
اذکار صبح و شام، انسان را از وصف «غافلان» خارج میسازد:
{وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ} [اعراف/205]
«و پروردگار خود را در دل خویش، با فروتنی و ترس و آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان یاد کن و از غافلان مباش».
.................................
اجر کسی که نیت جدی برای انجام خیر دارد، مانند پاداش کسی است که آن را انجام داده است؛ رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «بندهای که در دل خود قصد برپا داشتن قسمتی از شب برای عبادت نمود، سپس خواب افتاد، خوابش برای او صدقهای خواهد بود از سوی الله، و برای او اجر کاری که نیت کرده نوشته خواهد شد» [صحیح الترغیب والترهیب/602].
.................................
خوارج در تخریب و فساد (و نه در گمراهی) برای امت خطرناکتر از کفار هستند. آنان در هر دورانی که قدرت یافتهاند مسلمانان را تکفیر کرده و به نبرد با آنان پرداختهاند، چرا که نبرد با مرتدان، مقدم بر نبرد با کافران است [و خوارج، مسلمانان را مرتد میدانند].
.................................
کسانی که با مجاهدان در سرزمین شام به نبرد پرداختند و تکفیرشان کردند حرمت بقیهٔ مسلمانان را نیز نگه نخواهند داشت. امروزه جهاد مورد هجوم دو گروه است: گروهی که آن را ناقص میخواهند و گروهی که همهٔ آن را قبول دارند، اما آن را غلط انجام میدهند.
.................................
کسانی که در ریختن خون حرام شرکت داشتند، یا آن را تایید کردند، و با اشارهی مستقیم و غیر مستقیم قاتلان را یاری رساندند، همه به یک اندازه گناهکارند.
.................................
انسان مخلص اگر نکوهشش کردند دست از حق گویی بر نمیدارد، زیرا از آغاز به هدف ستایش حق را به زبان نیاورده است.
.................................
آنان که از عدالت با دیگران عاجزند بر نفس خود نیز بیشتر ستم روا میدارند، زیرا هر کس در مورد خود از الله بترسد، در بارهٔ خلق الله نیز تقوا پیشه خواهد ساخت.
.................................
بزرگترین عامل پیروزی، اتحاد است و بزرگترین سبب شکست، اختلاف. آنانی که با هم اختلاف دارند ممکن است در آغاز بر دشمن خود پیروز شوند، اما پس از پیروزی با یکدیگر درگیر میشوند و پیروزیشان به شکست تبدیل خواهد شد.
.................................
بزرگترین اسباب به دست آوردن نعمت و دفع نَقمت، توکل بر الله و اعتماد به اوست:
{...وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ (173) فَانقَلَبُواْ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ...} [آل عمران/173]
«...و گفتند: الله ما را بس است و او نیکو حمایتگری است (۱۷۳) پش با نعمت و فضل و بخششی از جانب الله بازگشتند، در حالی که هیچ آسیبی به آنان نرسیده بود...».