الاعتصام
هر اختلافی رحمت نیست؛ چه بسا برخی ازا ختلافات به کفر منجر میشود و باید با بهره بردن از اسباب شرعی آن را از بین برد:
{...وَلَكِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ...} [بقره/253]
«...اما دچار اختلاف شدند، پس برخی از آنان کسانی بودند که ایمان آوردند و از میان آنان برخی بودند که کفر ورزیدند...».
...................................
خشم، ترازوی ایمان و محبت است؛ هر که کسی را بزرگ بدارد برای وی خشمگین میشود. ام المومنین عائشه ـ رضی الله عنها ـ میگوید: «به الله سوگند رسول الله برای خودش در هیچ موردی انتقام نگرفت مگر آنکه حُرُمات الله زیر پا نهاده میشد، که در آن صورت برای الله انتقام میگرفت» [بخاری].
...................................
کسی که به یاری دین الله نمیشتابد، انتظار یاری الله را نداشته باشد:
{...إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ...} [محمد/7]
«...اگر الله را یاری دهید شما را یاری میکند...».
...................................
خداوند هر چیزی را که در این جهان است آشکار میکند سپس آن را از دیدگانت پنهان میسازد تا بدانی تو نیز مدتی هستی و سپس به زوال خواهی رفت و آغاز تو را پایانی خواهد بود.
...................................
سنگینترین چیز برای منافقان این دوران، ربط دادن آنان به پیشینیانشان است، و سنگینترین چیز برای پیشینیان آنها ربط دادن آیات قرآن به کارهای آنان بود. کار نوهها همانند کار پدربزرگان است و اینگونه زنجیرهٔ نفاق کامل میشود.
...................................
میگویند چرا اینقدر سخن از منافقان میگویی! در حالی که قرآن نسبت به آنان بیش از یهودیان هشدار داده است، چرا که دشمنی پنهانی خطرناکتر از دشمنی آشکار است.
...................................
طاعات و گناهان از یکدیگر گریزانند؛ بنابراین کسی که میخواهد از گناه رهایی یابد جای آن را با انجام طاعت تنگ کند تا از دست آن راحت شود.
...................................
پیرمردی جوانی را نصیحت میکند؛ اما جوان که حکمت سخن او را نمیداند مسخرهاش میکند. هنگامی که خودش پیر میشود و درستی سخن پیرمرد را تجربه میکند پشیمان میشود. این در حالی بود که تفاوت میان جوان و پیرمرد تنها تجربهٔ گذر چند سال است. حال تفاوت علم بنده و پروردگار چقدر است؟
...................................
تشخیص نیکی از بدی را بسیاری از مردم میدانند، اما تنها علمای راسخ میتوانند بدانند کدام نیکی بهتر است:
{وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ...} [فصلت/34]
«نیکی و بدی یکسان نیستند. [بدی] را با آنچه بهتر است پاسخ ده...».
...................................
بدترین شکل ذلت یک ملت این است که مورد ظلم قرار گیرد، سپس دشمنش او را قانع کند که خود وی سبب این ظلم است، و او نیز دشمن خود را در قالب یک معلم و مربی ببیند نه یک ستمگر در کمین نشسته.