تفسير دقيق خليفه در ايه

الاعتصام

(سوال) تفسير دقيق خليفه در آيه "اني جاعل في الارض خليفه" را توضيح دهيد؟

(جواب) خداوند متعال در قرآن كريم ميفرمايد:‏

‏« وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ... » ﴿البقرة: 30﴾‏

‏«و ياد كن‌ كه‌ چون‌ پروردگارت‌ به‌ فرشتگان‌ گفت من‌ در زمين‌ خليفه‌اي‌ خواهم‌ گماشت ...» ‏

‏‌‏

امام ابن‌كثير مي‌گويد: «يعني قومي‌ را در زمين‌ مقيم‌ خواهم‌ ساخت‌ كه‌ برخي‌ از پي‌ برخي‌ ديگر، قرني ‌پس‌ ‏از قرني‌ و نسلي‌ بعد از نسلي‌، در آن‌ جايگزين‌ مي‌شوند».‏

و امام قرطبي‌ وغيره، با اين‌ آيه‌ بر وجوب‌ نصب‌ خليفه‌ و امام‌ (رئيس‌ دولت) در جامعه‌ اسلامي‌استدلال‌ ‏كرده‌اند تا آن‌ امام‌، اختلافات‌ ميان‌ مردم‌ را حل‌ و فصل‌ نموده، داد مظلومانشان‌ را از ظالمانشان‌ بستاند، ‏حدود را برپا دارد و ساير شئون‌ مهمي‌ را كه‌جز با نصب‌ حاكم، عملي‌ نمي‌شود، به‌ سامان‌ آورد زيرا ‏آنچه‌ كه‌ واجب‌ جز با آن‌تمام‌ نشود؛ خود نيز واجب‌ است‌. ابن‌ كثير مي‌گويد: «واجب‌ است‌ كه‌ امام: مرد، ‏آزاد، بالغ، عاقل، مسلمان، عادل، مجتهد، بينا به‌ امور، سالم‌ الأعضا، آگاه‌ به‌آراء و انديشه‌ها و امور ‏جنگي‎ ‎و قريشي‌ نسب‌ باشد، اما هاشمي‌ بودن‌ و معصوم‌ بودن‌ وي‌ شرط نيست‌».‏

بنابراين معناى خليفة اين است كه خداوند متعال انسان را خليفه يكديگر براى اجراى حكم شرعى قرار ‏داده است، زيرا خداوند همه انسانها را در زمين جايگزين ميكند تا آنها را بيآزمايد كه چگونه عمل ‏خواهند كرد، همانطور كه در حديث صحيح آمده است كه پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند:‏ ‏« إنَّ الدُّنْيا حُلْوَةٌ خضِرَةٌ، وإنَّ اللَّهَ مُسْتَخْلِفُكُمْ فِيهَا، فينْظُر كَيْفَ تَعْمَلُون، فَاتَّقوا الدُّنْيَا واتَّقُوا النِّسَاءِ، فَإِنَّ أَوَّلَ ‏فِتْنةِ بَنِي إسْرَائيلَ كَانَتْ في النسَاء » (روايت مسلم)‏

‏ـهمانا دنيا شيرين و سبز است (زرق و برق دارد)، و خداوند شما را در آن خليفه ساخته است تا ببيند ‏که چگونه عمل مي کنيد، پس بترسيد از دنيا و از زنها، چرا که اولين ابتلاي بني اسرائيل در بارهء ‏زنها بود».

و گفتن اينكه انسان "خليفة الله" در زمين است صحيح نيست، بدلايل زير:‏

1- در هيچ روايتى نه صحيح و نه ضعيف وارد نشده است كه انسان خليفة خداوند است در زمين، و ‏حتى اين آيه نيز دليل نميشود كه انسان خليفة الله در زمين است، زيرا خداوند متعال فرموده است: " إِنِّي ‏جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً " (من‌ در زمين‌ خليفه‌اي‌ خواهم‌ گماشت) و نفرمود: " إِنِّي جَاعِلٌ لي فِي الْأَرْضِ ‏خَلِيفَةً " (من‌ در زمين‌ خليفه‌اي‌ براى خودم خواهم‌ گماشت).‏

2- خليفه بر كسى مطلق ميشود كه جاى ديگرى را پس از مرگش و يا بعلت غيابش بگيرد، مثلا ‏ميگوييم ابوبكر رضي الله عنه خليفه رسول الله صلى الله عليه و سلم بعد از وي شد، و يا ميگوييم هارون ‏رضي الله عنه خليفه و جانشين موسى عليه السلام در غيابش شد، و آن هنگامى بود كه موسى عليه ‏السلام براى مناجات و دريافت تورات به كوه طور رفته بود ولى خداوند متعال حي لا يموت است، و  و ‏هيچوقت غائب نيست و هميشه عليم و خبير است، لذا معنايى ندارد كه بگوييم آدم عليه السلام جانشين و ‏يا خليفه خداوند است در اين زمين.‏

 

والله اعلم

نظر دهید