تفسیر آیات رب المشرقین و رب المغربین

الاعتصام

(سوال) در قرآن آیاتی وجود دارد که صحبت از مشرق و مغرب می کند آیا تعارضی در این آیات نیست ؟

(جواب) در قرآن كريم چند آيه وجود دارد كه هر كدام بيانگر طلوع و غروب خورشيد ميباشد.

 

آيه اول: خداوند در سوره البقرة آيه 115 ميفرمايد: "وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ" يعنى: " و خدا را است مشرق و مغرب، هر سو كه روى آوريد همانجاست روى خدا، هر آئينه خداوند فراخ نعمت دانا است.

 

آيه دوم: خداوند متعال در آيه 17 سورة الرحمن ميفرمايد: "رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ" الرحمن (17) يعنى: "او پروردگار دو مشرق و دو مغرب است"

 

آيه سوم: و در سوره معارج آيه 40 ميفرمايد: " فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ " (40) يعنى: "پس قسم ميخورم به پروردگار مشرقها و مغربها كه هر آيينه ما تواناييم"

 

پس آيا تعارضى در اين آيات وجود دارد؟ و حكمتش چيست؟

 

لازم به تذكر است كه مراد از مشرق و مغرب؛ همانا شرق و غرب عالم است که طلوع و غروب خورشيد از آنجا صورت ميگيرد .

 

توضييح آيه اول : سوره بقره آيه 115 : " وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ " يعني براي خداست مشرق و مغرب عالم:

اين آيه در مورد تغيير قبله است .چون قبله از طرف مسجد الاقصي به طرف مسجد الحرام تغيير کرده بود، يهوديان مسلمانان را مسخره کرده و ميگفتند كه چرا شما قبله خود را تغيير داديد ؟ مگر ميشود قبله را هم تغيير داد ؟! خداوند در اين آيه ميفرمايد : "و لله المشرق و المغرب فاينما تولوا فثم وجه الله" يعني مشرق و مغرب براي خداست و به هر طرف که رو کنيد همانجا رو به خدا داريد . در اين آيه خداوند به يهوديان در مورد تمسخرشان تذکري داده و ميفرمايد : فکر نکنيد که رو کردن به طرف خدا فقط در مسجد الاقصي امکان پذير است بلکه مشرق و مغرب عالم از آن اوست . بنا بر اين مراد از مشرق و مغرب در اين آيه همان اصل شرق و غرب عالم است.


توضييح آيه دوم : سوره الرحمن آيه 17 : "رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ" يعني "او خدائيست که ربّ دو مشرق و دو مغرب است  ."

خورشيد در هر روز از نقطه اي طلوع و از نقطه اي هم غروب ميکند اما با توجه به حد اکثر ميل شمالي خورشيد در تابستان و ميل جنوبي خورشيد در زمستان در حقيقت دو مشرق و دو مغرب مختلف بوجود مي آيد که بقيه روز هاي سال در ميان اين دو ميباشند . که همين امر باعث پيدايش فصول چهار گانه ميشود که آن نيز موجب پيدايش بسياري از نعمات الهي ميشود . لازم بذکر است که از يکي از اين دو ميل تعبير به مدار راس السرطان و از ديگري تعبير به مدار راس الجدي ميکنند .
بنا بر اين وجود دو مشرق و دو مغرب در اين آيه يعني حد اکثر ميل جنوبي و شمالي آفتاب که در تابستان و زمستان روي ميدهد که باعث بوجود آمدن فصول چهار گانه و به تبع آن بسياري از نعمات الهي ميشود .


توضييح آيه سوم : سوره معارج آيه 40 : " فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ " يعني "قسم ميخورم به رب مشارق و مغارب":

مراد از مشارق ؛ طلوع متعدد آفتاب از ناحيه شرق عالم در تمام روز هاي سال است و مراد از مغارب ؛ غروب متعدد آفتاب از ناحيه غرب در تمام روز هاي سال است.


خلاصه : مراد از يک مشرق و يک مغرب ، اصل وجود شرق و غرب عالم است و مراد از دو مشرق و دو مغرب ؛ حد اکثر ميل جنوبي و شمالي آفتاب در طول سال است و مراد از چند شرق و چند غرب ، طلوع و غروب متعدد خورشيد در روزهاي سال است که از مشرق و مغرب صورت ميگيرد .
 

پس ميبينيم كه خداوند چقدر نظم و آفرينش دقيق عالم را در آيات فوق به نمايش ميگذارد.

 

والله تعالی اعلم

 

نظر دهید