حکم کفر گویی در هنگام خشم و عصبانیت

الاعتصام

(سوال) اگر شخصی از روی عصبانیت سخنان کفر آمیز بگوید حکمش چیست؟

(جواب) نزد اهل علم، خشم و عصبانیت سه مرتبه دارد:

مرتبه ی اول: حالتی است که خشم چنان شدید است که درک و فهم و عقل فرد را از بین می برد و فرد در آن حالت از زمره ی دیوانگان قرار می گیرد. در این حالت هیچ اثری بر اقوال و گفته های او مترتب نخواهد شد، نه طلاقش و نه دشنام دادن به دین (و کفر گوییش) و نه هیچ چیز دیگری از او آثار شرعی به دنبال نخواهد داشت.

مرتبه ی دوم: اگر عصبانیت شدید باشد ولی آنچه را که می گوید می فهمد و درک می کند و بطور کامل شعورش را از دست نداده است، ولی در طول مشاجره اش طوانایی تسلط بر نفس خود را نداشت و در عین مشاجره اش باعث شدت عصبانیتش گردد تا جایی که همانند فرد مکره در می آید، (مانند کسی که با خانواده یا همسر با فرزندش یا هر شخص دیگری به نزاع و مخاصمه می پردازد و عصبانیت و خشم در او شدید می گردد ولی به حد و مرتبه ی اول نرسیده است) در اینصورت بین علما اختلاف است: بعضی گفته اند که چنین شخصی حکم فرد هوشیار و عاقل را دارد لذا احکام طلاق و ارتداد در مورد او نتفیذ می شود و لذا اگر زنش را طلاق داد بین آنها مفارقه می اندازند و اگر مرتکب کفر شد مرتد می گردد . و برخی دیگر گفته اند که چنین شخصی در طلاق و کفر گویی حکم شخصی را دارد که مانند مرتبه ی اول بدلیل شدت عصبانیت فهم و درکش را از دست داده است. و رای راجح و صحیح نیز همین رای دومی است، یعنی حکم چنین شخصی به مانند کسی که فاقد درک و شعور است خواهد بود.

مرتبه ی سوم: عصبانیت خفیف است، که معمولا هنگام کدورت ایجاد می شود و یا اگر امری ناخوشایند را از زن می بیند واقع می شود ولی با اینحال عصبانیت وی شدید نشده بگونه ایکه باعث منع تعقل وی شود و یا بر احوال خود کنترل نداشته باشد بلکه یک عصبانیت عادی و معمولی است.

تمامی تصرفات او در این حالت نزد اهل علم تنفیذ گشته و لذا خرید و فروش و معاملات و طلاق و دیگر موارد دیگر از او موثر و واقع می شود، زیرا خشم او در این حالت خفیف و عادی است و این خشم قصد و قلب او را تغییر نمی دهد .

منبع "فتاوى نور على الدرب" (1/375 – 377)؛ سماحة الشیخ عبد العزیز بن باز - رحمه الله -

 

والله اعلم

نظر دهید