الاعتصام
بالاترین درجه اخلاص این است که برای پوشیدن طاعت خود همانگونه حریص باشی که در پوشیدن گناهت تلاش می کنی.
................................
کشته شدن اهل حق به معنای شکست حق نیست، بلکه چه بسا اولین مرحله پیروزی حق باشد. برای همین حتی گاه پیامبران کشته می شدند، اما حق هیچگاه نابود نشد.
................................
یک طایفه اگر کم تعداد باشند در برابر اکثریت، متحد می شوند و وقتی پرتعداد شوند دچار تشتت و تفرقه می شوند. اکثریت بیشتر از جانب اقلیت متحد در معرض خطر قرار دارد تا اقلیت در برابر اکثریت.
................................
ملت ها حاکمان خود را متکبر بار می آورند، اما از آنها انتظار ظلم ندارند، در حالی که ظلم نتیجه تکبر است.
................................
امر به معروف باعث جلب خیر است و نهی از منکر عامل باز دارندهٔ شر. این دو، کفههای ترازوی عدالتند که هر گاه یکی از آنان دچار نقصان شوند عدالت مختل شده و ستم در امور دین و دنیا آشکار میشود.
...............................
منافقان، جهاد پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ و یارانش را باعث کشته شدن مسلمانان میدانستند:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ كَفَرُواْ وَقَالُواْ لإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُواْ فِي الأَرْضِ أَوْ كَانُواْ غُزًّى لَّوْ كَانُواْ عِندَنَا مَا مَاتُواْ وَمَا قُتِلُواْ...} [آل عمران/156]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، مانند کسانی نباشید که کفر ورزیدند و به برادرانشان هنگامی که به سفر رفتند [و در سفر مردند] یا جهادگر شدند [ودر جهاد کشته شدند] گفتند: اگر نزد ما میماندند نمیمردند و کشته نمیشدند...».
...............................
کسی که اسلام را بشناسد در این شکی نخواهد داشت که یکی از نواقض آن، یاری کفار علیه مسلمانان است:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ...} [مائده/51]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، یهود و نصاری را به دوستان [خود] مگیرید [که] برخی از آنان دوستان برخی دیگرند و هر کس از شما آنان را به دوستی گیرد از آنان خواهد بود...».
...............................
در هر کشمکشی، منافقان در پی کشف اشتباهات اهل حق میافتند تا اینگونه به باطل خدمت کنند؛ زیرا آنان باطل را دوست دارند، اما از ایستادن علنی در صف آن میترسند و با مشغول داشتن دشمنان باطل به خود، و متفرق کردن جمع آنان، به باطل خدمت میکنند.
...............................
اگر مردم نمازها را به درستی به پا میداشتند، نیازی به انکار بسیاری از منکرات توسط مصلحان نبود:
{...وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ...} [عنکبوت/45]
«...و نماز را به پا دار؛ همانا نماز از کار زشت و ناپسند باز میدارد...».
..................................
طمع ـ هر چه کوچک باشد ـ چشمان را از دیدن حق ـ هر چه بزرگ باشد ـ باز میدارد. کوه پشت سکهای که آن را به چشمان خود نزدیک کردهای پنهان میشود!
..................................
دلیل را از گویندهٔ آن جدا کن؛ توجهی به این نکن که قائلین به آن کم هستند یا زیاد؛ خود را از فشار شرایط و هوای نفس آزاد کن؛ خودت باش و آن دلیل و پروردگارت، آنگاه حق را از باطل تشخیص خواهی داد.
..................................
در کل تاریخ کسی را سراغ ندارم که خداوند به سبب وی به امت سود رسانده، مگر آنکه کم یا زیاد، دچار ابتلا شده است. ابتلا و آزمایش دری است که هر انسان صادقی باید از آن بگذرد.
..................................
در سختیها و بحرانها بسیاری در پی راه سلامت میافتند، در حالی که انسانهای برگزیده در جستجوی سلامت راه هستند! به واسطهٔ همین برگزیدگان، دین حفظ میشود و امت پیروز میگردد.