الاعتصام
41- کسی که كاركرد ساليانه مغازه را صرف هزينه هاي ساليانه وپرداخت بدهي كرده است نیازی به دادن زکات نیست . البته اگر شما بعد از گذشت يکسال قمري از مبداء درآمدي از مغازه بدست آورده باشيد و سپس از درآمد آن مغازه هزينه هاي زندگي و بدهي هاي خود را پرداخت نموده ايد، در آنصورت اگر بعد از راس سال از مبداء، ميزان پول باقي مانده از مغازه به اضافه ي پول و سرمايه ايي که از جاي ديگري داريد، مجموعا به حد نصاب رسيده بود؛ يعني برابر با ارزش 85 گرم طلاي 24 عيار رسيد، در آنصورت بايد زکات مال خود را پرداخت کنيد، ولي اگر مقدار پولي که از درآمد مغازه (پس از صرف هزينه هاي زندگي و پرداخت بدهي قبل از رسيدن به سرسال) برايتان باقي مانده با ميزان سرمايه اي که از قبل و از جاي ديگري داشتيد مجموعا از ارزش 85گرم طلاي 24 عيار کمتر بود، نيازي به پرداخت زکات نداريد.
42- اگر تاخيير در پرداخت زکات همراه با عذر شرعي باشد، در آنصورت نه کفاره دارد و نه گناهي مرتکب شده است . اما اگر بدون عذر صورت گيرد، مرتکب گناه شده ولي هيچ کفاره اي ندارد.
43- اگر مجبور باشید تا پول را برای مستحق بفرستید و براي ارسال پول، بجز بانک هيچ راه ديگري نداريد، پس در آنصورت ايرادي ندارد که از طريق بانک پول را ارسال کنيد اما نبايد هزينه ي ارسال پول را از ميزان زکات پرداخت کرد، بلکه بايد کل زکات را به مستحقين زکات داد نه بعنوان هزينه ي نقل و انتقال، بنابراين اگر هيچ راهي بجز ارسال از طريق بانک وجود نداشته باشد، بايد هزينه ي ارسال را از پولي غير از مقدار زکات پرداخت نمود.
44- شخصي به مدت پنج سال در پرداخت زکات اموال خود کوتاهي کرده، و الان او توبه کرده است آيا اين توبه باعث خواهد شد که قضاي زکات سالهاي گذشته از او ساقط شود؟ و اگر ساقط نمي شود چکار کند؟ در حاليکه او مقدار و ميزان زکاتي که بايد بپردازد نمي داند؟
جناب شيخ جواب مي دهند:
زکات يکي از انواع عبادت براي الله تعالي و حق فقراست، پس اگر شخصي زکات مال خود را پرداخت نکند او دو حق را ضايع کرده: حق خداوند و حق فقراء و ديگر مستحقين زکات، پس اگر او بعد از پنج سال توبه نموده چنانکه در سوال آمده، ( با اين توبه) حق خداوند تبارک و تعالي از او ساقط مي شود زيرا خداوند مي فرمايد:«وهو الذي يقبل التوبة عن عباده ويعفو عن السيئات » الشورى / 25 يعني: او کسى است که توبه را از بندگانش مىپذيرد و بديها را مىبخشد. اما حق مستحقين زکات بر گردن او باقي مي ماند و لذا بر او واجب است تا زکات مال خود را در(اين پنج سال) به آنها پرداخت کند.
اما مقدار زکات: کافيست بر حسب توانايي خود ميزان مالي که در آن سالها بايستي بابت زکات پرداخت مي کرد حساب و تخمين زند، مثلا تعيين کند که زکات ده هزار ريال (سعودي) چقدر است؟ دويست و پنجاه (ريال)، پس اگر مثلا مقدار زکات دويست و پنجاه شد، به ازاي هر سال از سالهاي گذشته دويست و پنجاه ريال بپردازد مگر اينکه در برخي از آن سالهاي گذشته ميزان دارايي او از ده هزار ريال بيشتر بوده باشد که بايد زکات آن مقدار اضافي را نيز بپردازد، و بلعکس اگر در برخي از آن سالها ميزان اموالش کمتر از ده هزار بود، پس ميزان زکات از دويست و پنجاه کمتر مي شود. " أسئلة الباب المفتوح " ( س 494 ، لقاء 12 ) .
بر اين اساس مي توان گفت که احيانا در سالهايي که ميزان اموال شخص به حد نصاب نرسيده باشد لازم نيست که آن سال را حساب کرده و زکات آنسال را پرداخت نمود.
45- امواليکه از نظر اسلام زکات درآنها واجب است عبارتند از طلا، نقره (پول رايج بجاي آنها)، حبوبات، ميوهجات، کالاهاي تجارتي، حيواناتي که در طي سال از علوفههاي آزاد تعليف و تغذيه ميکنند ونيازي به انبارکردن علوفه ندارند، معادن و گنجينهها.
و بر انگور نيز زکات فرض مي گردد.
خداوند ميفرمايد: «وهو الذي أنشأ جنات معروشات وغير معروشات والنخل والزرع مختلفا أكله والزيتون والرمان متشابها وغير متشابه كلوا من ثمره إذا أمثر وءاتوا حقه يوم حصاده »(انعام 141)
يعني: خداستكه براي شما باغات انگور بوجود آورده استكه بعضي روي چوب وستون وبرخي ديگرروي زمين حاصل ميدهد. همچنين براي شما درختان انگور و حبوبات و محصولكشاوزي بوجود آوردهكه ميوه آنها در طعم مختلف ميباشند و همچنين براي شما زيتون و انار پديد آورده استكه بعضي ازآنها با بعض ديگردررنگ و طعم شباهتي دارد و بعضي شباهت ندارد. از ميوه و محصول درختان مذكور چون ميوه آرند، بخوريد حلال است و زكات آنها را بوقت چيدن و دروكردن بدهيد.
ابن عباسگفته است: مراد ازحق آن، زكات واجب و فرض ميباشدكه يك دهم يا نصف يك دهم ميباشد. ابن المنذر و ابن عبدالبرگفتهاندكه: اجماع علما بر آنستكه زكات گندم، جو، خرما وكشمش و مويز(انگور) واجب ميباشد. (فقه السنه سيد سابق)
والله تعالی اعلم