زکات و احکام آن (5)

الاعتصام

31- آنچه که موجب واجب شدن زکات بر هر انسان مسلماني مي شود، موارد زير است:

1-    مالكيت مال

2-    آن اموال به ميزان قابل قبولي برسند در اصطلاح شرعي يعني اينکه به حد نصاب برسند.

3-    يکسال تمام قمري بر آن اموال گذشته باشند.

اين سه مورد فوق، تنها شروط واجب شدن زکات هستند، بعبارتي در واجب شدن زکات، سن و سال شخص، عاقل بودن يا نبودن او، مونث بودن يا مذکر بودنش، نوع شغل و غيره مطرح نيستند، بلکه مهم به حد نصاب رسيدن دارايي يک شخص است، يعني اگر يک نوزاد هم داراي ملک و دارايي باشد که به حد نصاب رسيده باشد، دادن زکات بر او واجب است و سرپرست او موظف است از دارايي خود نوزاد زکات او را بپردازد.( و حد نصاب پول برابر است با ارزش 85گرم طلاي 24عيار يا بيشتر از آن)

32- فرض کنيد که شخصي نمی داند که باید از دارایی اش زکات بدهد و چند سالي است که پول یا پس اندازش به حد نصاب رسيده ولي زکاتش را نداده است، او بايد تخمين بزند که اولين بار در چه سال و روز يا ماهي بود که پس اندازش به حد نصاب رسيده بود، بعد بايد حساب کند که چند سال کامل قمري بر آن روز يا ماه گذشته است، بعد هر چند سالي که سپري شده بود، بايد بابت آن تعداد سال زکاتش را بدهد ولي اينبار نبايد اجازه دهد زکاتش به تاخيير بيافتد زيرا گناه است.

 

33- در ارتباط با پولی که به حسابی واریز کرده اید دقت بفرمایید :

- يا فردي که آن پول را به حساب واريز کرده، هنوز مالک آن پول است و هروقت خواست مي تواند پول را از حساب بيرون آورد و آنرا خرج نمايد؛

- يا آنکه پولي که به حساب واريز شده از ملکيت فرد خارج است و او حق دخل و تصرف را (با اراده ي خود) ندارد.

در اين صورت؛ چنانکه حالت اول باشد؛ يعني پول هنوز در ملکيت فرد است؛ لازمست هر سال زکات آنرا بدهد؛ اما اگر پول تحت ملکيتش باقي نمانده؛ در آنصورت چون شرط اول وجوب زکات (يعني ملکيت مال) وجود ندارد؛ پس نيازي به زکات نيست.

34- اگر همسرتان طلاهایش را به شما قرض داده باشد زکات بر آن واجب است و دادن زکات بر گردن همسرتان است یعنی اگر مقدار طلاها از 85 گرم طلاي 24 عيار بيشتر يا برابر باشد؛ در آنصورت زکات بر همسرتان واجب است نه شما؛ در حقيقت زکات در اين حالت همانند زکات قرض است، زيرا همسرتان طلاي خويش را به قرض به شما داده است؛ ولي باز بايد او زکات طلاهايش را خود بپردازد (مگر آنکه شما داوطلبانه بجاي همسرتان زکات طلاي ايشان را بپردازيد)

بر اساس حکم زکات مال قرض اگر شخصی به کسی قرض بدهد در صورتیکه شخص مقروض ( که در اینجا مقروض شوهر است ) قدرت توانایی پرداخت قرض خود را در حال حاضر نداشته باشد , زکاتش بر گردن طلبکار ( یعنی زن ) نیست البته تا وقتی که آن قرض را پس بگیرد و در آینده هنگام پس گرفتن آن طلاها فقط زکات یکسال آن را پرداخت می کند اگر چه مدت زمان بیست سال نیز از آن گذشته باشد .

 

ولى اگر شخص مقروض آنقدر دارايي داشت و قدرت توانايى پرداخت قرض را در هر لحظه داشته باشد و مماطله و اذيت در پرداخت آن به طلبکار نكند، در اينصورت شخص طلبكار (يعني زن) مكلف است كه هر سال زكات آنرا پرداخت كند، زيرا مانند آن است كه مالش در ملك و تصرف خودش هست، زيرا هر وقت بخواهد ميتواند آنرا از بدهكارش پس بگيرد چون بدهکارش غني است و توانايي بازپرداخت قرضش را دارد پس اگر اراده کند مي تواند قرضش را بدهد، لذا زكات آن مال قرضي هر سال بر طلبکار و صاحب اصلي مال واجب است و بايد هرسال زکات آنرا بدهد؛ يا مي تواند هرگاه قرضش را پس گرفت؛ زکات تمامي سالهايي که در دست بدهکارش بوده را يکجا و يکباره بدهد (البته همانطور که گفته شد اين در صورتي است که شخص بدهکار توانايي مالي بازپرداخت قرضش را دارد هرچند در دادن آن کوتاهي کند وگرنه اگر چنين توانايي ندارد کافيست تا هروقت طلبکار مالش را پس گرفت فقط زکات يکسال را بدهد هرچند که چندين سال در دست بدهکار بوده باشد) .

35- پرداخت زکات براي تعمير يا ساخت مساجد و يا مدارس علوم ديني جايز نيست؛ مگر آنکه در منطقه هيچکدام از هفت صنف مستحقين زکات وجود نداشته باشند؛ اما دادن زکات به خود طلبه ها جايز است زيرا طالب علوم ديني جزو دسته ي " فِي سَبِيلِ اللهِ" هستند.

36- اگر زن هنوز مهريه ي خود را نگرفته و به اصطلاح بعنوان قرضي در گردن شوهرش باقي مانده؛ در اينصورت زکات آن مشابه پرداخت زکات ديون و قرض است؛ بر اساس حکم زکات مال قرض، اگر شخصى به كسى قرض بدهد، در صورتيكه شخص مقروض (که در اينجا مقروض شوهر است) قدرت توانايى پرداخت قرض خود را در حال حاضر نداشته باشد، زكاتش بر گردن طلبكار (که زن است) نيست البته تا وقتيكه آن قرض را پس بگيرد، و در آينده هنگام پس گرفتن آن پول فقط زكات يكسال آنرا پرداخت ميكند، اگر چه مدت زمان 20 سال نيز از آن گذشته باشد، ولى اگر شخص مقروض آنقدر دارايي داشت و قدرت توانايى پرداخت قرض را در هر لحظه داشته باشد و مماطله و اذيت در پرداخت آن به طلبکار نكند، در اينصورت شخص طلبكار (يعني زن) مكلف است كه هر سال زكات آنرا پرداخت كند، زيرا مانند آن است كه مالش در ملك و تصرف خودش هست، زيرا هر وقت بخواهد ميتواند آنرا از بدهكارش پس بگيرد چون بدهکارش غني است و توانايي بازپرداخت قرضش را دارد پس اگر اراده کند مي تواند قرضش را بدهد، لذا زكات آن مال قرضي هر سال بر طلبکار و صاحب اصلي مال واجب است و بايد هرسال زکات آنرا بدهد؛ يا مي تواند هرگاه قرضش را پس گرفت؛ زکات تمامي سالهايي که در دست بدهکارش بوده را يکجا و يکباره بدهد(البته همانطور که گفته شد اين در صورتي است که شخص بدهکار توانايي مالي بازپرداخت قرضش را دارد هرچند در دادن آن کوتاهي کند وگرنه اگر چنين توانايي ندارد کافيست تا هروقت طلبکار مالش را پس گرفت فقط زکات يکسال را بدهد هرچند که چندين سال در دست بدهکار بوده باشد)

37- کسانی که بدهکار هستند دقت بفرمایند : آنچه مهم است اينست که شما قرضهاي خود را ابتدا جدا کرده و پرداخت نماييد و اگر خرجي لازم شد براي خانواده انجام دهيد بعد به پولي که برايتان باقي مي ماند نگاه کنيد که آيا ارزش آن به حدنصاب مي رسد يا خير؟ اگر به حد نصاب نرسيد پس زکات لازم نيست، اما اگر به حد نصاب برسد لازم است پس از گذشت يکسال بر آن حدنصاب زکاتش را پرداخت کنيد (البته به شرطيکه با گذشت يکسال ميزان پول باقي مانده ي شما از حد نصاب کمتر نشود، که اگر در طول سال از ميزان حدنصاب پول کمتري داشتيد، لازم به زکات نيست و بايد منتظر بمانيد تا دوباره اموال شما به حدنصاب برسد بعد از آن لحظه يکسال ديگر بگذرد و بعد زکات بدهيد).

38- زکات در همان لحظه ی اولی که مال به دست شما می رسد زکات ندارد بلکه باید یکسال از آن لحظه بگذرد و در روز موعد مال شما در حد نصاب زکات باشد که آنوقت باید زکات مال خود را بپردازید به عبارتی دیگر در لحظه اي که طلاها به مالکيت شخص در مي آيد زکات ندارد، بلکه بايد يکسال قمري بر ملکيت آنها بگذرد بعد زکات دهد ولي بعد از گذشت يکسال از مالکيت حدنصاب، تاخيير جايز نيست.

 

39- اگر مادر شما طلاهاي خود را به شما قرض داده باشد، و يا نزد شما بعنوان امانت گذاشته است، شما ضامن و مسئول هستيد كه آن قرض و امانت را برگردانيد، و از آنجاييكه مادر شما فوت كرده است بر شما لازم است تا کل آن طلاها را به وارثان مادرتان (که شما نيز يکي از آن وارثان خواهيد بود) بازگردانيد، تا آن طلاها بين وارثان مادرتان تقسيم شود و نيازي نيست پول طلاها را بعنوان صدقه بجاي مادرتان بدهيد، مگر آنکه خود او وصيت کرده باشد، و يا آن طلاها را قبل از وفاتش به شما بخشيده باشد يعنى در ملك تام شما باشد، ولي اگر چيزي نگفته است شما نميتوانيد از آن صدقه دهيد زير ملك شما نيست، بلكه بايد همان مقدار را به وارثان برگردانيد تا بينشان تقسيم گردد.

و چنانچه آن طلاها را به شما بعنوان هديه داده بودند در اينصورت اگر پس از گذشت يکسال يا بيشتر از گرفتن طلاها آنها را گم کرده ايد، و مقدار طلاها برابر 85 گرم يا بيشتر بودند، لازمست زکات آن طلاها را پرداخت کنيد هرچند که آنها را گم کرده ايد و شما بايد حساب کنيد که چند سال آن طلاها نزد شما بوه است سپس بايد به اندازه ي آن سالها بابت هر سال يکبار زکات دهيد.

40- وام های ربوی بانکی حرام هستند و پيامبر صلي الله عليه وسلم مي فرمايد :"مَن كسب مالاً من حرام، ثم تصدق به لم يكن له فيه أجر، وكان إصره عليه"  يعنى: "كسى كه مالى را از حرام كسب كند و سپس آنرا صدقه بدهد پداشى ندارد و گناهش بر گردنش هست. (صحيح، روايت ابن خزيمة در صحيحش كتاب زكاة (4/110)

و نيز مي فرمايند: إن الله طيب ، لا يقبل إلا طيبا " (روايت مسلم)،

 يعنى: "خداوند پاكيزه است و چيزى جز پاكيزكى را نميپذيرد.

بنابراين بجاي زکات دادن از مال حرام؛ بايد توبه نمود و از گرفتن وام ربوي پرهيز کرد.

 

والله تعالی اعلم

نظر دهید