عقیده

2016/May/Wed


1354
سلسله دروس عقیده (42)

الاعتصام

اسباب علاج حسادت

اول این که حسود بداند که این نعمت، فضل و لطف و عنایت خداوند است، خداوند متعال می فرماید: « أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَی مَا آَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ 54 نساء » «آیا به مردم به خاطر آنچه خداوند از فضل خویش به آن ها داده حسادت می ورزند.»

خداوند است که انواع نعمت ها و خوبی ها را به افراد ارزانی دارد، حسادت به معنای ناراضی بودن از تقدیر الهی است، هر گاه مؤمن این را بداند از این سرشت و خوی باز می آید.

 

دوم: مسلمان بداند که استفاده ای که او از حسادت می برد فقط این است که گناهانش بیشتر می شوند و نیکی هایش از بین می روند، به خاطر این ما می گوییم: [الْحَسَدُ یَأْکُلُ الْحَسَنَاتِ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَبَ] «حسادت نیکی ها را چنان می خورد که آتش هیزم را از بین می برد.»

 

 سوم: حسود بداند که حسادت به جز اندوه و ناراحتی نمی افزاید، هر چقدر نعمت های خداوند بر بندگانش بیشتر شود حسرت خوردن او بیشتر می گردد.

 

چهارم: حسود بداند که حسادت، مانع رسیدن فضل خدا به کسی که با او حسادت می شود نمی گردد، پس بداند که حسادت ورزیدن او فایده ای ندارد.

 

پنجم: حسود بداند که هر گاه به حسادت ورزیدن مشغول شود از مصالح و منافع ویژه ی خود فراموش می گردد. شما حسادت کننده را می بینید که دائماً در حال جستجو و خبر گیری از احوال و اموال و فرزندان و علم و... دیگران است و همواره احوال دیگران را جست و جو و پی گیری و دنبال می کند.

 

11- کفر جهل

جهل نیز گاهی کفر است و گاهی کفر نیست که این مساله در موضوعات بالا و همچنین مساله عذر به جهل شرح داده شد .

 

12- کفر نفاق

این مبحث یعنی نفاق را ان شاءالله در فصل آینده به صورت کامل تعریف و انواع آن را شرح خواهیم داد .

 

ب) کفر اصغر

این نوع کفر انسان را از دایرة اسلام خارج نمی ‌کند. این همان کفر عملی است. گناهانی که در قرآن و سنت کلمة کفر به آن اطلاق شده است و به حد کفر اکبر نمی ‌رسد مانند کفران نعمت از این جمله ‌اند و چنین فردی در آخرت تحت مشیت الهی است .

خداوند در قرآن می ‌فرماید :

﴿وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ﴾. (نحل / 112)

«خداوند مثال آبادی‌ ای را آورد که در امن و امان بودند از هر طرف رزق و روزی به آن می ‌رسید و اهل آن به نعمت خدا کافر شدند».

و مانند کشتن مسلمان، پیامبر -صلي الله عليه وسلم- می ‌فرماید :

سباب المسلم فسوق و قتاله کفر

«دشنام مسلمان فسق و کشتنش کفر است».

و می ‌فرماید:

«پس از من به کفر برنگردید، که برخی از شما گردن برخی را بزند».

و مانند سوگند به غیر خدا. پیامبر -صلي الله عليه وسلم- می‌ فرماید:

«هر کس به غیر خدا سوگند یاد کند، کفر یا شرک ورزیده است».

باید دانست کسی که مرتکب گناه کبیره میشود مومن است نه یک انسان کافر العیاذبالله . مرتکب گناه کبیره مومن است و این در جای جای قران کریم ذکر شده است لذا کسی که مرتکب گناه کبیره را کافر بداند از مسلمانان نیست بلکه او از عقیده خوارج پیروی می کند . در رابطه با مومن بودن به این آیات توجه کنید :

 ﴿وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا﴾. (حجرات / 9)

«و اگر دو دسته از مؤمنین با هم جنگیدند، در بین آنان صلح برقرار کنید».

﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُم﴾. (حجرات / 10)

«به تحقیق مؤمنان با هم برادرند لذا بین برادرانتان صلح برقرار کنید».

 

راه شناخت کفر اکبر و کفر اصغر

شیخ الاسلام بن تیمیه رحمه الله می گوید :

اگر کفر " ال " بگیرد با کفری که " ال " نداشته باشد فرق دارد و " ال " چیز شناخته شده ای است در قران و سنت که بر کمال یک چیز دلالت می کند و لذا اگر کفر " ال " بگیرد به منظور کفر اکبر است .

ان بین الرجل و بین الشرک و الکفر الا ترک الصلاة

سباب المسلم فسوق و قتاله کفر

در بالا دو حدیث پیامبر علیه الصلاة و السلام را مشاهده می کنید که در اولی کفر " ال " گرفته است و در دومی کفر بدون " ال " است لذا ترک نماز کفر اکبر است و دشنام دادن به مسلمان و جنگ با او کفر اصغر است .

نکته مهم : چطور شخص در جنگ و همکاری با مشرکین علیه مسلمانان کافر می شود اما در جنگ بالا کافر نمی شود ؟ دلیلش این است که در همراه شدن شخص با مشرکین در حقیقت او دارد علیه اسلام می جنگد و خود را از مسلمانان جدا کرده است اما در بالا هر دو طرف مقابل مسلمان هستند و جنگ آنها به دلیل مشکلات اجتهادی ما بین آنهاست. لذا هر دو مسلمان هستند و اگر با هم نزاع می کنند این نزاع سبب خروج شخص از دین نخواهد شد .

درست مانند دو برادری که گاهی اوقات با یکدیگر به مشکل می خورند و درگیر می شوند .

و الله متعال فرعون هامان و سربازانش را در یک ردیف قرار می دهد و همه را خطاکار معرفی می کند اما در آیات پایین مسلمانانی که با هم می جنگند را مومن معرفی می کند :

﴿وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا﴾. (حجرات / 9)

«و اگر دو دسته از مؤمنین با هم جنگیدند، در بین آنان صلح برقرار کنید».

﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُم﴾. (حجرات / 10)

«به تحقیق مؤمنان با هم برادرند لذا بین برادرانتان صلح برقرار کنید».

 

تفاوت بین کفر اکبر و کفر اصغر

1- کفر اکبر انسان را از دایرة اسلام خارج کرده و اعمال را از بین می برد. اما کفر اصغر انسان را دایرة اسلام خارج نکرده و اعمال را نابود نمی ‌کند. البته به اندازه کفری که داشته از عمل او کاسته می ‌شود و انجام دهندة آن در معرض عذاب قرار می ‌گیرد.

2- صاحب کفر اکبر تا ابد در آتش جهنم می ماند اما صاحب کفر اصغر اگر داخل دوزخ شود تا ابد در آن نمی ماند یا امکان دارد، خداوند او را ببخشد و اصلاً داخل دوزخ نشود.

3- کفر اکبر، خون و مال انسان را حلال می‌ کند ولی کفر اصغر خون و مال انسان را حلال نمی کند.

4- بر مؤمنان واجب است که با کسی که مرتکب کفر اکبر شده، عداوت و دشمنی کنند و رابطه، محبت و دوستی با آنها حرام است، هرچند نزدیکترین خویشاوندانشان باشد. اما کفر اصغر، بطور کلی رابطة محبت و دوستی را قطع نمی ‌کند، بلکه با کسی که مرتکب کفر اصغر شده، به اندازة ایمانش رابطة محبت و دوستی برقرار شود و به میزان نافرمانیش از او دوری می شود.

 

والله تعالی اعلم

نظر دهید