الاعتصام
" ناقض دوم "
واسطه قرار دادن بین شخص و الله
کسی که بین خود و الله واسطه ای قرار دهد و واسطه را بخواند و از واسطه شفاعت بخواهد و بر واسطه توکل نماید به اجماع علما کافر است .
این ناقض از نواقض دیگر و وقوع و انجام آن توسط مردم بیشتر است و جالب این است که فرد در این حالت نیز خود را مسلمان خطاب می کند ولی در حقیقت او اسلام و حقیقت آن را نشناخته است و بین خود و الله واسطه قرار داده است جهت رفع مشکلات , فریادرسی در گرفتاری ها و گره گشایی در مصیبت ها که تمام این اعمال به اجماع مسلمین کفر است در حالیکه خود این فرد این اعمال را به عنوان عبادت و کار نیک قرار می دهد و اگر فرد موحدی این اعمال را برای او توضیح دهد و اعمال آنها را انکار کند به او تهمت می زنند که تو برای اولیاء و صالحین احترام قائل نیستی و یا اینکه تو وهابی هستی و... البته این کسانی را که به فریاد می خوانند واسطه هایی هستند که از بین رفته و مرده اند وگرنه استثنائاتی نیز داریم مانند این که حضرت عمر از عموی خود که در قید حیات بود و مرد صالحی به شمار می رفت در خواست دعا کرد که ای عباس برای ما از خداوند طلب باران کن و در اینجا مشاهده می کنیم که ایشان به پیامبر – علیه الصلاة و السلام – توسل نکردند درحالیکه قبر رسول الله – علیه الصلاة و السلام – در کنار ایشان بود بلکه به عموی خود توسل جستند که حی و حاضر و قادر به انجام دعا بودند .
با هم به بعضی از آیات قران توجه می کنیم :
قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلًا (56) أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا (57) سوره ی اسراء
وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَومِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ (5) وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاء وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ (6) سوره احقاف
نکات مهمی درباره ی اسباب
شیخ الاسلام بن تیمیه رحمه الله می فرماید :
" همراه با علم و دانش فرد مومن که الله رب و مالک هر چیزی است نباید او مطلقا اسباب را نفی و رد کند چون الله تعالی برای خلقت نیز اسباب و سبب هایی را قرار داده است در حالیکه می توانست به صورت " کن فیکون " آن خلقت ها را ایجاد کند اما برای درک ما و تفهیم آن مسایل توسط عقل و دانش محدود ما برای هر کاری سبب و وسیله ای قرار داده است . همانگونه که باران سبب زراعت است و یا ابر سبب باریدن باران . همانطور که الله متعال می فرماید :
وَمَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاء مِن مَّاء فَأَحْیَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَآبَّةٍ
سوره بقره / 164
پس همانطور که ابر و باران و ماه و خورشید سبب و وسیله ای هستند برای آن چیزی که آفریده شده اند شفاعت و دعا نیز برای آن چیزهایی که شامل شان می شود به کار می روند و به عنوان سبب و وسیله مورد استفاده قرار می گیرند . مانند دعا و نماز مسلمانان برای جنازه و میت . پس لازم است درباره ی اسباب سه عنصر مهم را بشناسیم .
الف) اول اینکه هیچ سببی نمی تواند به تنهایی ما را به هدف مورد نظر برساند بلکه لازم است که اسباب دیگری هم همسو و هماهنگ با هم باشند . مثلا نمی توان نماز را به عنوان سبب در نظر گرفت و از آن طرف به روزه باور و اعتقادی نداشت!!!
ب) جایز نیست که به سبب بودن چیزی اعتقاد داشته باشیم مگر اینکه نسبت به آن چیز علم داشته باشیم یعنی ما بایستی سبب را تعریف شده و شناخته شده برای هدف به کار بگیریم . پس هر کس چیزی را به عنوان سبب قرار دهد و بدون علم و آگاهی آنرا انجام دهد و یا آن سبب مخالف شرع باشد به یقین عمل فرد باطل است و جایز نیست که از آن سبب و وسیله که صحیح نیستند استفاده شود مانند کسی که گمان می کند که نذر کردن برای دفع بلا یا حاصل شدن منفعت و نعمت یک نوع سبب است در حالیکه از پیامبر – علیه الصلاة و السلام – در صحیحین نقل شده است که از نذر کردن نهی می کردند و می فرمودند :
" به راستی که نذر کردن خیری به همراه ندارد و آن کار فقط از انسان بخیل و خسیس صادر می شود "
یا اینکه شخص فکر می کند اگر به روح فلان شخص یا ولی که از دنیا رفته است متوسل شوم دعایم را به درگاه خداوند می رساند و اجابت می شود در حالیکه این عقیده شرک و کفر است .
لذا اگر کسی پیامبر را به فریاد بخواند یا از امام رضا و سایر امامان و انبیاء چیزی را طلب کند این عمل او شرک اکبر و سبب بدبختی اوست .
ج) اینکه جایز نیست بعضی از اعمال دینی را به عنوان سبب قرار دهیم مگر اینکه مشروع باشد و مبنای عبادت ها بر توقیف ( قران و سنت ) است پس جایز نیست که انسان برای الله شریک قرار دهد و غیر از الله را به فریاد بخواند هر چند که گمان کند آن کار سببی برای رسیدن به بعضی از هدف هایش باشد , به همین خاطر الله با بدعت های مخالف شرع و سنت پرستیده نمی شود بلکه الله فقط خالصانه و طبق قران و سنت عبادت می گردد .
بعد از این سه عنصر در باب وسیله و اسباب باید بدانیم که هر چه مخالف امر الله و رسولش باشد هر چند به مزاج مخلوق شیرین باشد جایز نیست و باطل است . مانند توسل به طفیل فلانی و مقام فلان شخص و یا توسل به فلان نبی و یا انسان صالحی که از دنیا رفته است .
شیخ الاسلام بن تیمیه رحمه الله در ارتباط با استفاده از وسیله وسبب جمله ای بسیار بسیار زیبا می فرماید :
ایشان می گوید : " گرفتن وسیله و سبب به تنهایی و بدون توکل بر الله تعالی شرک , و توکل بر الله تعالی بدون گرفتن سبب و وسیله استهزاء به الله است "
" شفاعت "
شفاعت در لغت و ادبیات عرب به معنی جفت نمودن است .
شفاعت در اصطلاح شرع به معنی واسطه شدن برای جلب خیر و یا دفع ضرر است .
شفاعت دو نوع است :
شفاعت منفی : عبارت است از طلب شفاعت از غیر الله که این کار شرک است زیرا الله شفاعت را فقط برای خودش به اثبات رسانیده است .
قل لله الشفاعة جمیعا
3 زمر و 48 بقره
شفاعت مثبت : طلب کردن شفاعت از الله
که فرد می گوید : ای الله , قران , انبیاء , شهیدان و اولیاء را برای من در روز حساب شافع قرار بده . که این کار از اعمال افراد اهل توحید است و علاوه بر اینکه فرد باید اهل توحید و اخلاص باشد دو شرط دیگر نیز دارد :
الف) اذن و اجازه ی الله برای شافع یا شفاعت کننده : من ذا الذی یشفع عنده الا باذنه آیة الکرسی
ب) رضایت الله تعالی برای فرد شفاعت شونده : و لا یشفعون الا لمن ارتضی 28 انبیاء
والله تعالی اعلم