عقیده

2016/May/Mon


1237
سلسله دروس عقیده (22)

الاعتصام

یکی از جمله اموری که شرک می باشد تعویذ نویسی , رقیه با جملات ناشناخته و تمیمه می باشد

و برای این امور از پیامبر اکرم علیه الصلاة و السلام نقل است که :

" ان الرقی و التمائم و التوله شرک "

در حدیث بالا سه مورد اشاره شده است که شرک است :

اول : رقیه ( قرآن خواندن و دعا کردن برای مومنان )

دوم : تمیمه

سوم : توله

رقیه دو حالت دارد مادامیکه در حیطه قران و سنت باشد صحیح است در غیر اینصورت اگر بوسیله ی جادو و اعمال سحر آمیز باشد شرک است .

تمیمه هر آن چیزی است که به گردن آویخته شود به قصد شفا یا دفع ضرر و حتی برای زیبایی نیز جایز نیست .

تولی سحر و اعمالی غیر شرعی است که بعضی از انسان ها برای ایجاد محبت بین دو نفر انجام می دهند که این کار نیز شرک است و در مواردی کفر است .

به طور کلی :

رقی: جمع رقیه، و آن جملات و کلماتی است که به قصد شفای بیماری ‌هایی مانند: تب، صرع و غیره استفاده می ‌شود و به آن عزائم نیز گفته می‌ شود بر دو نوع است:

نوع اول: رقیه ‌ای که خالی از کلمات شرکی باشد. به این صورت که آیاتی از قرآن بر مریض خوانده شود، یا برای رفع بیماری به اسماء و صفات خدا پناه برده شود، این نوع رقیه صحیح و جایز است. چون پیامبر -صلی الله علیه وسلم- گاهی این کار را کرده و به آن امر فرموده است.

و رقیه تنها به سه شرط جایز است در غیر اینصورت ناجایز است و آن اینکه :

1-از کلام خدا و اسماء و صفات او باشد .

2-به زبان عربی و معنای آن واضح باشد .

3-اعتقاد به اینکه رقیه به خودی خود موثر نیست بلکه به تقدیرات الله موثر است .

و کیفیت آن به این صورت است که : قرآن را بر مریض می‌ خوانند و بر او فوت می ‌کنند .

 

نوع دوم : رقیه ‌ای که در آن کلمات شرکی وجود دارد و در آن از غیر خدا طلب کمک و فریادرسی می ‌شود و به غیر او پناه می ‌برند، مانند : رقیه به وسیلة اسماء جن، ملائکه، انبیاء و صالحین که این نوع جزو عبادت غیر خداست و شرک اکبر است.

یا به غیر زبان عربی، با جملاتی گنگ و غیر قابل فهم باشد، چون بیم آن می ‌رود که کفر یا شرکی در آن باشد و کسی متوجه نشود، لذا ممنوع و ناجایز است.

 

2-تمیمه یا تعویذ :

نوشته ‌ایست که به گردن بچه جهت دفع چشم زخم آویزان می‌ شود و گاهی اوقات بزرگسالان زن و مرد هم از آن استفاده می‌ کنند.

و این نوع به صورت کلی ناجایز است حتی اگر با آیات قران باشد زیرا کسی که آیه ‌ای از قرآن را به خودش آویزان می ‌کند در مواقع رفتن به حمام و قضای حاجت و مانند اینها به آن اهانت میشود . و پیامبر علیه الصلاة و السلام می فرماید : «هر کس چیزی را آویزان کند به آن سپرده می‌ شود». لذا هر کس خود را به خدا بسپارد و به او پناه برد و در همه کارها به خدا توکل کند، الله هر کار ناممکنی را ممکن و هر سختی را برایش آسان می ‌کند، و هر کس به مخلوقات خدا، تمائم و قبور اعتماد کند خداوند او را به چیزی که نمی ‌تواند نیازش را بر آورده کند و مالک نفع و ضرری نیست، می ‌سپارد. و در این صورت عقیده ‌اش نابود و رابطه ‌اش با خدا قطع می‌ شود و خداوند او را خوار و ذلیل می ‌کند.

بر هر مسلمانی واجب است که از آنچه عقیده را فاسد، یا به آن خللی وارد می‌ کند دوری کند.

بعضی از مردم این اشیاء را به خود، ماشین و حیوان، یا در خانه و یا مغازه آویزان می کنند. در حالی که هیچگونه ناراحتی جسمی ندارند، بلکه به بیماری خیالی ترس از چشم و حسد مبتلایند.

منشأ همة اینها ضعف عقیده است، که بیماری حقیقی بوده و لازم است با شناخت توحید و عقیدة صحیح علاج شود.

بلکه انسان باید از ترس حسد و ... به الله متعال پناه ببرد همانگونه که الله در سوره ی فلق می فرماید . اما آویزان کردن آیات بر در و دیوار و یا آویزان کردن تعویذ و ... همه بدعت هستند و چنین چیزی در دین نبوده است و رسول الله علیه الصلاة و السلام چنین کاری نکرده اند بلکه اموری نوپیدا می باشند که بدعت در دین و حرام هستند .

نکته ای که باید توضیح داد این است که بعضی از علما تعویذ به قران را جایز می دانند و می گویند : ابن عمرو رضی الله عنهما آیات قرآن را می نوشت و آن را برگردن فرزندانش آویزان می کرد و در نتیجه چون یکی از صحابه این کار را انجام داده است جایز است در صورتیکه بعضی از علما آن ( تعویذهای قرانی ) را ممنوع دانسته اند و آن را از زمره تعاویذی که از آن نهی شده قرار داده اند و دلیل دسته دوم قوی تر است زیرا دسته ی اول قول صحابی را دارند اما دسته دوم حدیث رسول الله علیه الصلاة و السلام را دارند که به صورت عام گفته است :

« إِنَّ الرُّقَی وَالتَّمَائِمَ وَالتِّوَلَةَ شِرْکٌ » «دعاهای –شرک آمیز- و آنچه افراد بر خود آویزان می کنند و آنچه برای محبت بین زن و شوهر انجام می شود، سحر و جادو و شرک است» روایت احمد و ابو داود.ألبانی در«صحیح الجامع»(1632)

و همچنین دسته دوم علما می گویند : چیزی نیست که تعویذ قرآنی را از این قاعده کلی مستثنی کند. تعویذ کردن قرآن و آویزان کردن آن بر بدن خود سبب می شود تا راه برای نوشتن تعویذهایی که از آیات قرآن نیستند باز شود. پس منع از آویزان کردن تعویذ برای جلوگیری از گسترش این امور است.

 

 همچنین می گویند : نوشتن تعویذ و آویزان کردن آن بر بدن منجر به توهین به قرآن می شود چون به هنگام رفتن دستشویی و همخوابی با زن، تعویذ با شخص همراه است. این قول عبدالله بن مسعود و شاگردانش، و احمد بن حنبل در یک روایت است که بسیاری از شاگردانش به آن فتوا داده اند و علمای متأخرین آن را پذیرفته اند.

و دلیل دیگری که قول دسته دوم صحیح تر است این است که عقیده را بیشتر حفاظت می کند، و توحید بیشتر حمایت می شود همچنین اکثر علما بر ناشرعی بودن آن قایل هستند و همچنین میگویند : اینکه روایت شد که ابن عمرو رضی الله عنهما آیات قرآن را می نوشت و آن را برگردن فرزندانش آویزان می کرد، قصدش تعویذ نبوده است یا اینکه بخواهد ضرری را دفع کند یا فایده ای را بیاورد. بلکه هدفش این بوده که با این روش، آیات قرآن را حفظ کنند و یاد بگیرند.

و عده ای از علما گفته اند : که حتی اگر بر تعویذ نوشتن و آویزان نمودن جواز شرعی باشد، چون مسلمانان امروزی غالبا در جهل هستند لذا بنا بر قاعده ی سد ذریعه و نیافتادن در شرک تعویذ نوشتن حرام است.

همچنین عقیده ی اهل سنت و جماعت چنین است که هر گاه سخنی مطابق با قرآن و سنت نبود ما آن را به دیوار می کوبیم هر کسی که باشد حتی اگر صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم باشد چرا که اصحاب نیز معصوم نیستند . بالفرض که ابن عمر رضی الله عنه آیات را برای تعویذ بر گردن اطفالش آویزان می کرده است ( در حالیکه او برای حفظ قرآن آنها را آویزان می کرده است نه برای استغاثه و یا چنین اعمال شرکی ) اما فرض می کنیم که چنین باشد باز هم عمل او به هیچ عنوان نمی تواند سند باشد مگر اینکه از قرآن و سنت دلیل داشته باشد . آیا رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در تمام عمر خود یکبار تعویذ نوشتند و آن را بر گردن خود , همسرشان یا یکی از اصحاب آویختند ؟ چطور می توانید عمل خیری را برای خود نسبت دهید اما رسول الله را از آن محروم بدانید ؟ آیا می شود پیامبر امری از امور دین را که می توانسته است برای مردم خیر و فضیلت به همراه داشته باشد از امت مخفی کنند و به مردم ابلاغ نکنند ؟ اگر چنین باشد پس پیامبر دین را نعوذبالله کامل به ما نرسانده اند اگر این کار خیر می بود حتما پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آن را بیان می کردند و انجام می دادند و پیرامون آن فضایلی را بیان می کردند در حالیکه رسول الله تمام دین را به ما رسانده اند و هر چه جزو دین نبوده است بیان نشده است و تعویذ یکی از این امورات است و هر چیزی که بر دین اضافه شود در مجموعه ی بدعتها داخل است و حرام می باشد و به نوعی خائن شمردن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در امر رسالت است العیاذبالله .

بنابراین نباید از این دست بندها و آویزها استفاده کرد و باید برای حفظ خود از بلاها و غیره از تلاوت قرآن کریم و سایر اذکار استفاده کرد.

پس تعویذ نوشتن صحیح نیست و در این رابطه احادیث صحیح نیز وجود دارد :

" من تعلق تمیمة فلا أتم الله له "

" کسی که تمیمه ای آویزان کند خداوند آنرا برایش تمام نکند "

و فرموند:

"من تعلق تمیمة فقد أشرک "

" کسی که تمیمه ای آویزان کند شرک ورزیده است "

و فرمودند:

" من تعلق شیئا وکل إلیه "

" کسی که چیزی را آویزان کند امرش به خودش واگذار میشود"

 

در نتیجه به چهار دلیل زیر تمیمه و تعویذ صحیح نمی باشد :

1-نهی از به گردن آویختن تمیمه بصورت عموم می باشد و تخصیص نشده است.

2- برای سد ذریعه است آن مانع به گردن آویختن چیزهایی که غیر از قرآن می باشند می شود.

3-هنگامی که آن را به گردن اندازد به ناچار با خودش در حال قضای حاجت و دستشویی رفتن و مکانهایی مانند اینها می برد و با این حملش به آن توهین کرده است.

4-شفا به وسیله قرآن بر صفتی مشخص و معین وارد شده است و آن قرآن خواندن بر مریض است پس از آن تجاوز ننمایید.

5- نبود و فقدان سند شرعی برای آن از قرآن و سنت که خود از مهمترین دلایل می باشد

................................................................................................................

جدا از شرک اکبر و انواع آن نوبت به شرک اصغر می رسد و هر گاه فردی که دچار شرک اصغر شده باشد و الله را با این نوع شرک ملاقات کند تحت مشیت الله است و مشیت یعنی اگر الله بخواهد او را می بخشد و اگر بخواهد او را عذاب میدهد و لیکن آخر و نهایت او نیز ان شاءالله بهشت خواهد بود و در جهنم جاوید نخواهد ماند .

شرک اصغر فرد را جاوید در جهنم نمی گذارد ولی در معرض وعید و عذاب الله قرار می گیرد پس واجب است که از آن خود و دیگران را بر حذر کنیم .

 

والله تعالی اعلم

نظر دهید