الاعتصام
(الف) شرک در دعا
الله متعال در سوره ی عنکبوت آیه ی 65 می فرماید:
" فَإِذَا رَكِبُواْ فِى الْفُلْكِ دَعَوُاْ اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ "
" و زمانیکه سوار کشتی می شوند، خدا را خالصانه می خوانند و دین را خالص برای او می دانند اما وقتی آنها را نجات داده و به خشکی می رسانیم ، به ناگاه شرک می ورزند "
و به راستی که خداوند صداقت کلامش را به ما نشان داده است و هم اکنون نیز ما می بینیم افرادی را که چنین حالاتی را دارند و یا بدتر از حالت مشرکین در زمان های گذشته چون با توجه به آیه 65 سوره ی عنکبوت دیدیم که مشرکین در سختی ها الله را خالصانه خواندند اما مشرکین این زمان در حالت های سخت و بلا و همچنین حالات خوشی و سعادت نیز به الله شرک می ورزند پس می بینیم شرک مشرکین در این زمان بسیار غلیظ تر و بیشتر از گذشتگان است .
(ب) شرک در نیت
مَنْ كانَ يُريدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فيها وَ هُمْ فيها لا يُبْخَسُونَ (15)
أُولئِكَ الَّذينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (16)
" هر کس تنها، زندگی دنیا و زینت آن را طلب کند، ما نتیجه اعمالشان را در دنیا به طور کامل به آنها می دهیم و در آن هیچ نقصان و کاستی نمی یابند "
" ایشان کسانی هستند که در آخرت جز آتش برایشان نخواهد بود و آنچه در دنیا کرده اند حبط شده و همه اعمالی که انجام داده اندباطل می گردد "
سوره ی هود آیات 15 و 16
علامه ابن قیم جوزی - رحمه الله - می گوید : شرک در اراده و نیت مانند دریایی است که ساحل ندارد و بسیار کم هستند کسانی که نجات می یابند .
از جمله شرک در نیت این است که اراده ی کاری را داشته باشی به خاطر رضای غیرالله و یا نیت عملی را داشته باشی برای تقرب به غیر الله, که همگی براستی جزء شرک نیت و اراده هستند .
(ج) شرک در طاعات
و این نوع شرک مربوط می شود به اطاعت و پیروی از کسانی که دستور می دهند و یا فتوایی صادر می کنند که مخالف قران و سنت است . ( مانند رهبان های یهودی و احبارهای مسیحی )
اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِيَعْبُدُواْ إِلَـهًا وَاحِدًا لاَّ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ
سوره ی توبه آیه ی 31
(د) شرک در محبت
وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ
" بعضی از مردم کسانی هستند که بجای خدا شریکانی می گیرند که آنها را مانند خدا دوست می دارند و کسانی که ایمان آوردند بیشترین محبت را نسبت به خدا دارند "
سوره ی بقره آیه ی 165
پس مشرک با جهالتی که نسبت به الله دارد بتها و الهه های دیگری را مورد حب و دوستی قرار می دهد ( پول , مال دنیا , زن و فرزند , هوا و هوس , شیخ و مشایخ , رابطه با جنس مخالف , اولیاء قبور و ... )
و آنها را حتی بیشتر از الله دوست دارد و گاهی وقت ها آنقدر از آنها می ترسد ( اولیاء قبور , شیخ , ساحر و... ) که غضب او را از غضب خدا بیشتر می پندارد و آنقدری که با ذکر نام و تمجید از آن خوشحال می گردد با ذکر الله و یاد پروردگار شادمان نمی گردد .
وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ
سوره زمر آیه 45
و آن گاه که خدا به تنهایی یاد شود قلب های آنان که به آخرت ایمان ندارند متنفّر می گردد و آن گاه که معبودهایی که غیر او هستند یاد شوند بی درنگ شادمانی می کنند .
به عنوان مثال در نزد نصرانیان وقتی نام عیسی علیه السلام را می آوری بسیار خوشحال می شوند و حتی بعضی از آنها او را خدا می دانند العیاذبالله اما اگر نام الله را بیاوری خوشحال نمی شود و حتی گاهی اوقات دلگیر می شوند و همچنین عزیر در نزد یهود و امام زمان یا حضرت علی و ... در نزد روافض . هنگامیکه نام علی , فاطمه یا حسین را در نزد روافض یاد آور شوی می بینی که روافض بسیار شادمانند اما هر گاه از الله , آیاتش و رسولش صحبت می کنی ناراحت می شوند .
علامه ابن قیم رحمه الله می فرماید :
چهار نوع محبت وجود دارد که لازم است فرق بین آنها دانسته شود و کسی که در تشخیص دادن این نوع محبت ها دچار اشتباه گردد براستی گمراه شده و به سمت تاریکی خواهد رفت .
الف) محبت الله
این نوع محبت به تنهایی کافی نیست و برای نجات از عذاب خداوند کفایت نمی کند و به ثواب هم نمی رسد زیرا همانا مشرکین , مسیحیان و یهودیان نیز الله را دوست دارند . اما آیا این دوست داشتن شان برای شان کفایت می کند ؟ پاسخ کاملا منفی است و می بینیم که الله آنها را در قرآن مشرک خطاب می کند .
ب) محبت داشتن به چیزی که الله آن را دوست دارد یا دوست داشتن چیزی که الله آن را دوست دارد .
و این نوع محبت وارد شدن به اسلام و خارج شدن از کفر است و محبوب ترین مردم نزد الله کسانی هستند که بیشترین محبت و دوستی را نسبت به آنچه خدا دوست دارد نشان می دهند . به عنوان مثال اگر امری در نزد الله مبغوض و زشت باشد این مردم را می بینی که از آن بیزارند حتی اگر آن امر برای آنها منفعت دنیایی فراوانی به دنبال داشته باشد و همچنین اگر امری نزد الله دوست داشتنی باشد آنها را می بینی که با جان و مال از آن دفاع می کنند و به آن عمل می کنند و اثر شادی در چهره های شان نمایان است حتی اگر برای شان ضرر دنیایی به دنبال داشته باشد .
زیرا برای این افراد رضایت الله بالاتر از رضایت خلق الله و آبادی دنیای شان است چرا که اگر تمام دنیا از تو ناراضی باشد اما الله از تو راضی باشد تو را کفایت می کند و سعادتمند دنیا و آخرت هستی اما اگر تمام دنیا از تو راضی باشد و الله از تو ناراضی باشد پس چه سود ؟
ج) الحب لله وفیه : محبت به خاطر خدا یا دوست داشتن به خاطر خدا
که لازمه ی این نوع محبت , محبت نوع دوم (ب) است و دوست داشتن به خاطر خدا یعنی اینکه هر کسی را و هر چیزی را به خاطر خدا باید دوست داشت یعنی هر چقدر که شخصی دیندارتر باشد و خدا را بیشتر دوست داشته باشد ما او را بیشتر دوست داریم .
د) الحب مع الله
این نوع محبت همان خط قرمز دوستی است و این محبت از شرک های اکبر می باشد .
یعنی چیزهایی را همراه با خدا دوست داشته باشیم نه به خاطر خدا . و الله اجازه چنین امری را نداده است و هر کس چنین محبتی را انجام دهد از اسلام خارج می شود مانند محبت مشرکین نسبت به بت هایشان .
وَ مَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْکافِرُونَ
سوره مومنون آیه 117
والله تعالی اعلم